بشردوستی شاید یک مفهوم نسبتاً جدید در دنیای کسب و کار به نظر برسد؛ اما کمکهای خیریه شرکتی در واقع از دیرباز وجود داشته است. در روم باستان از شرکتها انتظار میرفت که برای تأمین هزینههای لشکرکشی (که تصور میشد به نفع مردم روم است) مالیات بپردازند.
در قرن هجدهم و نوزدهم، بشردوستی در بین شمار زیادی از افراد ثروتمند طبقه متوسط به ویژه صاحبان صنایع جدید در نتیجه صنعتی شدن رواج یافت. نمونه بارز در این رابطه «جان برناردو» (John Barnardo) است که صدها خانه برای کودکان بنا کرد تا آنها را از فقر نجات دهد (و به لطف خیریه او «Barnardos» برناردو هنوز نامی شناختهشده است).
با این حال از قرن بیستم بود که توسعه جامعه و مسئولیت اجتماعی دوشادوش رشد و موفقیت بنگاهها و شرکتها مطرح شد. جرج کادبری (George Cadbury) بنیانگذار شرکت کادبری (Cadbury) یکی از رهبران پیشرو در این زمینه بود که در سال 1900 خیریه «Bournville Village Trust» را برای ایجاد شرایط زندگی امن و راحت برای کارگران خود تأسیس کرد.
امروزه نیز خیلی از شرکتها به طور مرتب و منظم کمکهای سخاوتمندانه را به خیریهها ارائه میکنند. صرفنظر از حس پاداش و رضایتمندی که بر اثر ادای دین به جامعه حاصل میشود، مزایای متعددی در کمک های خیریه شرکتی نهفته است. در این مقاله دلایل کمکهای مستمر و منظم شرکتها به امور خیریه عنوان میشود.
چرا شرکتها در امور خیریه شرکت میکنند؟
مزایایی که کمک های خیریه شرکتی به همراه دارند باعث میشوند تا شرکتها بیشتر به دنبال امور خیریه بروند. برخی از آنها در ادامه بررسی میشوند.
1. ایجاد و تقویت روحیه تیمی
این یک واقعیت ساده است که وقتی در محل کار خوب عمل میکنید، احساس خوبی به دست میآورید و هنگامی که در محل کار احساس خوبی دارید، به احتمال زیاد ذهنیت مثبتی نسبت به شغل و شرکت خود خواهید داشت.
بر کسی پوشیده نیست که داشتن خلق و خوی خوب، بهرهوری و کیفیت کار را افزایش میدهد. مطالعهای در این رابطه نشان داد که حس شادی و رضایت میتواند بازدهی شما را 12 درصد افزایش دهد.
این اصل و جوهره موفقیت مدلهای بشردوستانه شرکتی است و باعث میشود که شرکتها فراتر از برآورده کردن KPIهای خود (شاخصهای کلیدی عملکرد) و کسب سود به دنبال ایجاد یک محیط کاری سخاوتمندانه و مثبت باشد.
کارکنان به خاطر عضویت در شرکتی که در زندگی افراد نیازمند تغییر واقعی ایجاد میکند، احساس غرور میکنند و در نتیجه احتمال بیشتری میرود که نگاه خوبی نسبت به شرکت داشته باشند. براساس یک مطالعه، داوطلب شدن در محیط کار باعث میشود که کارکنان نسل هزاره (millennial) با احتمال دو برابری به فرهنگ سازمانی خود نمره مثبت بدهند.
ترویج یک فرهنگ اداری مولد و شاد همچنین شانس شما برای حفظ نیروی کار فعلی و جذب کارکنان جدید را افزایش میدهد. همه این نکات خوب در کنار یک تیم شاد، مشتاق و سازنده که به شما به عنوان یک شرکت اعتقاد دارند، به موفقیت آن کمک میکنند.
برای مطالعه :
2. نگاه مثبت به برند شرکت
کمک های شرکتی به خیریه همچنین باعث میشود که بنگاه شما وجهه مثبتی در انظار عمومی داشته باشد. وقتی از زاویه کانال بازاریابی مینگرید، بشردوست بودن یک شرکت راهی فوقالعاده برای بهبود شهرت و خوشنامی آن در بین مخاطبان است.
طبق یک مطالعه، افراد نسل هزاره 70 درصد بیشتر برای برندهایی هزینه میکنند که از آرمانهای مورد توجه آنها حمایت میکنند.
بنیاد کمکهای خیریه (Charities Aid Foundation) همچنین کشف کرد که در صورت کمکهای یک شرکت به اهداف خیریه، 51 درصد از بزرگسالان بریتانیایی احتمال بیشتری برای خرید محصول یا خدمت از این شرکت دارند.
به علاوه بشردوستی شرکتی یک منبع غنی برای جلب مشارکت مخاطبان است، به ویژه نسلهای جوانتر که تمایل بیشتری به تعامل با برندها در رسانههای اجتماعی جهت بحث پیرامون مسائل مربوط به مسئولیت اجتماعی دارند.
از طریق هم صدایی با گروههای محروم یا اهدافی که در رسانههای اجتماعی به آن علاقه نشان میدهید، قادر خواهید بود تا ارزشهای شرکت خود را به وضوح در معرض دید همگان قرار دهید.
این موضوع همچنین ثابت میکند که حمایت شما از یک هدف غیرتصنعی و واقعی است، حتی زمانی که انجام چنین کاری مرسوم نیست، اما آنچه نباید اتفاق بیفتد، حمایت از هدفی است که با ارزشهای برند شرکت همخوانی ندارد. برای مثال در طول رویداد «Pride 2019» (رژه مخصوص همجنسگرایان) شرکتهای مختلف متهم شدند که با بهرهگیری از جشن بینالمللی حقوق همجنسگرایان برای برند خود تبلیغ میکنند.
شرکت M&S در برههای به خاطر عرضه یک ساندویچ LGBT برای این رویداد مورد انتقاد قرار گرفت و به ظاهرنمایی متهم شد. کمکهای خیریه شرکتی تنها در صورتی شهرت برند و آگاهی از آن را بهبود میبخشند که طرز تعامل، غیرتصنعی و واقعی بوده و هدف، ایجاد تغییرات درازمدت ذیل تبلیغات باشد.
3. کمک به جامعه ملی و محلی
کمکهای خیریه شرکتی لزوماً نباید در مقیاس ملی باشد. ادای دین به جامعه به ویژه با فعالیت در سطح محلی نیز مزایای متعددی برای شرکت در پی دارد.
- نخست آنکه مردم محلی متوجه تلاش شما برای بهبود جامعه خود میشوند و در نتیجه شهرت کسب و کارتان افزایش مییابد.
- دوماً همسو کردن کمکهای شرکتی با اهداف محلی که مورد توجه کارکنان است باعث میشود که مشارکت بیشتری از سمت نیروی کار در زمینه جمعآوری سرمایه و کارهای داوطلبانه دریافت کنید.
- سوم اینکه از طریق تلاشهای خود برای جذب سرمایه احتمالاً به طور مستقیم با مشتریان فعلی یا بالقوه وارد تعامل میشوید و فرصتهای بیشتری را برای رشد و تقویت پایگاه مشتریان خود فراهم میکنید.
4. آموزش و پشتیبانی تخصصی
شرکتها از طریق ایجاد مشارکت با یک خیریه میتوانند آگاهی خود از یک موضوع خاص را افزایش داده و از آن به عنوان مبنای یک طرح یا ابتکار آموزشی استفاده کنند که مزایای ملموسی برای کارکنانشان دربردارد.
برای مثال «کمپین مبارزه علیه بدبختی زندگی» (CALM)، آموزش سلامت روانی را به شرکای شرکتی خود ارائه میکند. در نتیجه این واقعیت بیش از پیش تقویت میشود که کمکهای شرکتی به امور خیریه عمدتاً یک رابطه با منافع دوجانبه است.
همه نکات فوق دلایل ارزشمندی برای سرمایهگذاری در زمینه کمکهای خیریه شرکتی در محدوه کسب و کار هستند. اما لازم است گامی فراتر از حمایت مالی از یک هدف خیریه برداشته و به دنبال راههایی برای ادغام مسئولیت اجتماعی شرکتی در نحوه عملکرد خود باشید. قبل از آن بهتر است با مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت آشنا شوید.
مسئولیت اجتماعی شرکتی چیست؟
مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) مدلی است که کسب و کارها برای ارزیابی تأثیر خود بر جامعه و نحوه توسعه فرآیندها و شیوههای اخلاقی کسب و کار از آن استفاده میکنند. ایده این است که چگونه میتوان نحوه عملکرد سازمان را به نفع همه ذینفعان (کارکنان، مشتریان، سرمایهگذاران، جوامع محلی و...) بهبود بخشید.
مسئولیت اجتماعی شرکت وقتی به شکل صحیح انجام شود، به یکی از مؤلفههای جداییناپذیر اخلاقیات و ارزشهای آن تبدیل خواهد شد.
هدف از مسئولیت اجتماعی شرکتی
هدف از مسئولیت اجتماعی شرکت، ایجاد تأثیر مثبت و پایدار بر جامعه است که فراتر از هزینهکرد پول برای یک هدف خیر خواهد بود.
البته هنوز جا برای روشهای سنتی بشردوستانه شرکت وجود دارد؛ چرا که بخش خیریه جهت ادامه فعالیت خود به ویژه در عصر جدید پرداختهای غیرلمسی و کاهش کمکهای نقدی به بودجه نیاز دارد؛ اما شرکتها باید بدانند که با برداشتن گامهایی فراتر از حمایت مالی میتوانند نقش بسیار قدرتمندتری در توسعه جامعه و کاهش معضلات اجتماعی داشته باشند.
وقتی CSR به درستی مورد استفاده قرار گیرد، به ایجاد تغییرات پایدار و درازمدت کمک میکند.
یک مثال برای یک برند
نمونه خوبی از یک برند که دقیقاً این کار را انجام میدهد، بن و جری (Ben & Jerry’s) و حمایت آن از ازدواج همجنسگرایان است. این غول بستنی در حمایت از قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان در بریتانیا نام دو بستنی خود را تغییر داد؛ اما آنها به همین جا بسنده نکردند و زمانی که استرالیا ازدواج همجنسگرایان را قانونی نکرد، بن و جری از فروش اسکوپهای دوتایی با طعم مشابه در فروشگاههای این کشور خودداری کرد.
این شرکت همچنین صندوقهای پستی مزین به نماد همجنسگرایان را در هر یک از فروشگاههای استرالیایی خود قرار داد و مشتریانش را تشوق کرد تا در مورد این موضوع به نمایندگان پارلمان محلی نامه بنویسند. این شرکت حتی وعده داد که تمام نامههای دستنویس را خود به پارلمان استرالیا تحویل میدهد.
نمونههای الهامبخش از مشارکتهای خیریه شرکتی
هر مشارکت خیریه شرکتی موفق نه تنها اهداف بلندمدت خیریه بلکه هویت برند شرکت را نیز باید نمایان کند. این مشارکت باید از نگاه عموم مردم «معنادار و منطقی» باشد.
شرکت مک کین و فعالیت آن
برای مثال شرکت غذای مککین (McCain Foods) را در نظر بگیرید. مککین یک «کسب و کار خانوادگی» است و بسیاری از تبلیغات آن حول محور گرد هم آوردن خانوادهها در زمان صرف غذاست.
در سال 2021 مککین اعلام کرد که طی سه سال آینده یک میلیون پوند برای کمک به خیریه «Family Fund» در جهت حمایت از خانوادههای دارای افراد معلول یا کودکانی که دچار بیماریهای جدی هستند، اختصاص خواهد داد. این خیریه قصد داشت 150 هزار کمکهزینه و خدمات شامل لوازم آشپزخانه را برای گردهم آوردن چنین خانوادههایی هنگام صرف غذا ارائه دهد.
شرکت استلا آرتوا
هرچند مککین و خیریه Family Fund مسلماً تناسب خوبی با هم دارند، اما کمکهای شرکتی ممکن است حاوی مشارکتهایی باشد که کمتر «آشکار و بدیهی» هستند و به کمپینهای خلاقانه و نوآورانه منتج میشود.
برای مثال کمپین «Buy A Lady A Drink» مربوط به شرکت آبجوسازی استلا آرتوا (Stella Artois) را به خاطر آورید. در سال 2017 این شرکت ضمن همکاری با خیریه «Water.org» متعهد شد تا دسترسی پایدار و بلندمدت 3.5 میلیون نفر در کشورهای در حال توسعه را به آب پاکیزه و سالم فراهم کند.
وقتی لحظهای به این همکاری فکر کنید، متوجه میشوید که آب از اجزای اصلی برای دم کردن آبجوست و لذا این نوع تفکر اخلاق است که ذهن و توجه عموم را به خود جلب میکند.
بیشتر بخوانید :
میزان کمک شرکتها به امور خیریه
همانطور که در مقالات مختلف عنوان شده هیچ قاعده طلایی درباره میزان دقیق کمکهای یک شرکت به اهداف خیر وجود ندارد. پیشنهاد ما این است که اکثر شرکتها (تقریباً 70 درصد) به جای کمکهای موقت یا یکباره سراغ کمکهای مالی استراتژیک، مستمر و منظم میروند
اگر مصر هستید تا رقم ثابت و مشخصی را برای کمک کردن انتخاب کنید، میتوانید از چند نمونه کمک شرکتی به امور خیریه استفاده کنید.
براساس گزارش CFA، شرکتهای «FTSE 100» به طور متوسط 2.4 درصد از سود قبل از مالیات خود را به امور خیریه اهدا میکنند. این در حالی است که شرکتهای بینالمللی چون Gilead Sciences، Wells Fargo، Goldman Sachs و JPMorgan Chase سالانه میلیونها دلار صرف امور خیریه میکنند.
تنها در سال 2017 شرکت «Gilead Sciences» حدود 446.7 میلیون دلار (333.2 میلیون پوند) به امور خیریه اهدا و کمپینهای مختلف بهداشت عمومی ملی و بینالمللی را تأمین مالی کرد.
وجود مشوقهای مالیاتی برای کمکهای شرکتی!!
بله وجود دارد! از سال 2000 شرکتهایی که به خیریهها کمک میکنند، واجد شرایط «کمک هدیه شرکتی» (Corporate Gift Aid) میشوند.
این تا حدودی با کمک هدیه فردی (individual Gift Aid) فرق دارد که طی آن خیریهها میتوانند مالیات بر درآمد را از کمکهای مالی بازپس بگیرند ( که ارزش آنها را افزایش میدهد)، در حالی که ارزش کمک مالی از سود شرکتهایی که به خیریه کمک میکنند کسر میشود، به این معنا که مالیات بر درآمد کمتری میپردازند.
ضرورت ایجاد «بنیاد خیریه شرکتی»
اگر میخواهید در اقدامات بشردوستانه خود پیشرفت بیشتری داشته باشید، میتوانید یک بنیاد شرکتی تأسیس کنید. این اساساً بدان معنی است که خیریه مربوط به خودتان را راهاندازی کنید تا شرکت بتواند از اهداف و آرمانهایی که احساس میکند، قویاً در راستای استراتژی کلی آن است، حمایت کند.
این موضوع همچنین به شما امکان میدهد تا همه کمکهای خود را در یک نهاد واحد تجمیع کنید و بنابراین میتوانید نتایج آینده را بهتر اندازهگیری و پیشبینی کنید.
بنیادهای شرکتی هم از لحاظ هدف و هم ساختار خود متنوع هستند. برای مثال برخی شرکتها تصمیم به ارائه گرنت (grant) و اسکالرشیپ (scholarship) میگیرند که معمولاً شامل ایجاد یک تراست خیریه است. با این حال برخی دیگر گامی فراتر گذاشته و یک خیریه ثبتشده (CIO) را تشکیل میدهند که معمولاً شامل راهاندازی دفاتر رسمی و استخدام کارکنان است.
بنیادهای شرکتی اطمینان میدهند که فعالیتهای CSR سازمان متمرکز و ساختارمند است و در عین حال تأثیرات بزرگی بر انواع اهداف ارزشمند و واقعی دارند.
منبع: وبسایتgoodbox
دیدگاه خود را بنویسید