سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیم مهم و پرکاربرد در طیف وسیعی از حوزههای علوم اجتماعی است. با وجود اینکه طی دو دهه گذشته این مفهوم از اقبال خوبی در بین محققان برخوردار شده است و حتی به گفتگوهای روزمره و ادبیات مردان سیاست نیز را پیدا کرده است، تأمل در راهبردهای ارتقای این نوع سرمایه برای بهرهمندی از منافع آن چندان توسعه یافته نیست.
نوشتار حاضر نیز در همین راستا کوشید تا با استفاده با مطالعه اسنادی و کتابخانهای به پاسخگویی این سؤال بپردازد که آیا امور خیریه میتواند جامعه را به سمت برخورداری از سرمایه اجتماعی رهنمود کند؟ پاسخ به این سوال کمی سخت است و نیاز به تحقیق دارد، اما باید بدانید که مشارکت در امور خیر سبب افزایش:
- همبستگی اجتماعی،
- تقویت مسئولیت اجتماعی افراد،
- مردمی شدن حمایتهای اجتماعی افراد،
- حضور مردم در عرصه کمک به محرومین،
- فقیریابی،
- شناسایی نیازمندان واقعی،
- بهسازی و تمهید افکار عمومی،
- پیشگیری از فقر،
خواهد شد و تقویت هر یک از این متغیرها میتواند سبب افزایش سرمایه اجتماعی بین مردم شود.
سرمایه اجتماعی؛ عامل تحولات فرهنگی و اجتماعی جامعه
دغدغه تنزل روابط اجتماعی از موضوعاتی است که بهکرات در جامعهشناسی کلاسیک ومعاصر به چشم میخورد. شاید بتوان گفت که تولد جامعهشناسی، معلول نگرانی مربوط به روند رو به تنزل روابط اجتماعی درنتیجه صنعتی شدن و آغاز مدرنیته است.
به نظر "جورج زیمل"، فرآیندهایی نظیر تقسیم کار فزاینده، عقلانیت مفرط، سلطه روزافزون و... سبب پیدایش دلزدگی و احتیاط در روابط اجتماعی موجود در کلانشهرها شده است. در حالت دلزدگی که میگوییم، فرد قادر به درک تفاوتها نیست.
برای چنین فردی همه انسانها در یک سطح و بدون تمایز ظاهر میشوند، در این شرایط اهمیت زندگی از میان میرود، تمام امور و فعالیتها یکنواخت میشوند و رضایت از زندگی کاهش مییابد. احتیاط هم از دیگر ویژگیهای روابط اجتماعی در زندگی کلانشهری است. بهموازات افزایش افراد و تراکم فیزیکی، روابط چهرهبهچهره کارکرد خود را از دست داده و جای خود را به روابط دیگری میدهند.
برای مطالعه :
بر این اساس طی چند دهه گذشته، فرسایش شدیدی در سرمایه اجتماعی موجود برای افراد؛ هم در درون خانواده و هم در بیرون آن، رویداده است. در خانواده، رشد سرمایه انسانی بسیار زیاد شده، به طوری که سطح تحصیلات دائماً در حال افزایش است، ولی بهموازات رشد سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی که شاخص برجسته آن حضور بزرگسالان در خانه و میزان گفتوگو در مورد موضوعات اجتماعی، فرهنگی، علمی، اقتصادی، سیاسی بین والدین و فرزندان است، کاهشیافته است. در اجتماع، میزان فرسایش و نابودی سرمایه اجتماعی به مراتب بیشتر بوده است.
همچنین سرمایه اجتماعی که حاصل روابط اجتماعی بین افراد، گروهها و نهادهای اجتماعی است، در برقراری نظم اجتماعی تأثیر به سزایی دارد؛ چرا که سرمایه اجتماعی با متغیرهای شناخته شده جامعهشناسی همچون اعتماد، آگاهی، نگرانی درباره دیگران و مسائل عمومی، انسجام و همبستگی گروهی و همکاری ارتباط دارد.
اهمیت این مفاهیم در برقراری نظم اجتماعی بر هیچکس پوشیده نیست، چرا که نقصان در هر یک از این مفاهیم در سطح فردی بینظمی و انحراف اجتماعی را به همراه خواهد داشت.
از این رو سرمایه اجتماعی در کنار سرمایههای دیگر (فیزیکی، اقتصادی، فرهنگی و انسانی) دچار تغییراتی میشود، اما مسئله اینجاست که سرمایه اجتماعی مشخصاً از حالت درونگروهی به سوی سرمایه اجتماعی برونگروهی حرکت نمیکند و این موضوع جامعه را با فرسایش سرمایه اجتماعی روبهرو خواهد کرد.
میتوان گفت سرمایه اجتماعی یک ویژگی فطری ژنتیکی نیست، بلکه پدیدهای برخاسته از تجارب تاریخی مردم است و لذا همواره در معرض تغییر قرار دارد. شناسایی میزان و روند سرمایه اجتماعی در میان مردم یک کشور میتواند به شناسایی روند تحولات فرهنگی و اجتماعی آن جامعه کمک زیادی بکند.
در مورد رابطه سرمایه اجتماعی با سایر متغیرها باید گفت که مشارکت سیاسی و عضویت داوطلبانه در سازمانهای غیردولتی و انجمنهای داوطلبانه از جمله پیامدهایی هستند که میتوان انتظار داشت در شرایطِ وجود سرمایه اجتماعی بالا، زمینه مناسبتری برای تحقق پیدا کنند.
عدهای از نوع دوستان خیّر جامعه، بهمنظور ارائه خدمت به همنوعان خود، تشکیلاتی پدید میآورند تا راهگشایی برای خدمت به مستمندان باشند. از آنجا که خداوند متعال کلیه افراد را یکسان نیافریده و در طبیعت برابری نیست، همیشه افرادی پیدا میشوند که از دیگران ناتوانتر و ضعیفتر هستند.
لذا انسانها باید تلاش کنند تا این برابری را ایجاد کنند و به کمک همنوعان خود بشتابند. بر این اساس گرسنهای را سیر کردن، برهنهای را پوشاندن، گره از کار درماندی گشودن، بیماری را به مرهم و دارو رساندن، قرض مدیونی را ادا کردن به تشکیل خانوادهها کمک کردن، زندگی ازهمپاشیده حادثهدیدهای را سامان دادن، امکان کسب دانش برای فرزندان بیبضاعت فراهم آوردن، همه این موارد اعمال خیری است که نهتنها از نظر جامعه حرمت و تقدس خاصی دارد، بلکه در اسلام نیز جایگاه ویژهای داشته و این دین بهعنوان آخرین و کاملترین آئین الهی، با نگاهی جدی و قاطع به این امر نگریسته است.
آیات فراوان در خصوص اثرات وضعی و پاداش اخروی امور خیریه در قرآن مجید، تأییدی است بر این مطلب، اما امروزه با تنزل روابط اجتماعی امور خیریه میتواند باعث افزایش سرمایه اجتماعی شود؟ پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که «آیا امور خیریه میتواند جامعه را به سمت برخورداری از سرمایه اجتماعی رهنمود کند؟»
آیا امور خیریه میتواند جامعه را به سمت سرمایه اجتماعی هدایت کند؟
در پژوهشی که در سال 1391 با عنوان "تأثیر میزان پایبندی مردم به ارزشها بر مشارکت آنها در امور خیریه" انجام شد، به این نتیجه رسیدند که بین عمل به ارزشها و هنجارها بهویژه ارزشها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی از سوی مردم با مشارکت پاسخگویان در امور خیریه و عامالمنفعه رابطهی مستقیم وجود دارد.
بهعبارتدیگر، پاسخگویانی که معتقدند مردم به ارزشهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه بیش تر پایبندند، مشارکت آنها در امور خیریه بیش از کسانی است که چنین اعتقادی ندارند.
همچنین در سال 1381، پژوهشی با عنوان «رابطه سرمايه اجتماعي با رفاه اجتماعي» به این نتیجه رسید که شاخصهايي از سرمايه اجتماعي كه در بین شهروندان تهرانی، از وضعيت بهتري برخوردارند، شاخصهايي هستند كه بهاصطلاح به آنها سرمايه اجتماعي سنتي میگویند و به وجوه سنتي جامعه مربوط ميشوند ( مشاركت غير رسمي مذهبي و خيریهاي).
از طرفی شاخصهايي كه با زندگی مدرن منطبقاند (سرمايه اجتماعي مدرن) از وضعيت مطلوبي برخوردار نيستند (اعتماد نهادي، اعتماد تعمیمیافته، انسجام اجتماعي و مشاركت رسمی) و بهطور کل، سرمايه اجتماعي، رابطه مثبتي با رفاه اجتماعي دارد.
همچنين كليه شاخصهاي مطرح در اين تحقيق براي سرمايه اجتماعي (اعتماد، هنجارهاي اجتماعي و شبكههاي اجتماعي) نيز با رفاه اجتماعي رابطه مثبتي دارند و نتايج به دست آمده منطبق با آراء پاتنام است.
سال 1384 نیز در تحقیقی دیگر تحت عنوان "فقر و سرمایه اجتماعی در جامعۀ روستایی" بر روی مراکز دهستانهای شهرستان ورامین، با تلفیقی از روش کیفی (مصاحبه عمیق و بحث گروهی) و روش کمی (پیمایش) رابطه معکوس میان فقر و مؤلفههای سهگانۀ سرمایۀ اجتماعی (اعتماد، انسجام و مشارکت) تائید شده است، ضمن آنکه دو شاخص عدم مشارکت در تصمیمگیری و نیز خشونت و نزاع متداول در جامعۀ مورد بررسی، در زمینه بروز و گسترش فقر نقش پررنگی داشته است.
قبل از آن در سال 1382 در تحقیقی تحت عنوان "فقر و سرمایه اجتماعی"، بر روی خانوادههای تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهرستان قزوین به انجام رساندند. یافتههای این پژوهش نشاندهندۀ تفاوت معنیدار در میانگین سرمایۀ اجتماعی و مؤلفههای آن در بین خانوارهای فقیر و مرفه موردبررسی است.
همچنین نتایج کار بیانگر همبستگی منفی قویِ فقر با سرمایۀ اجتماعی است. به عبارت دیگر میزان سرمایۀ اجتماعی افراد و گروهها تحت تأثیر شرایط ناشی از فقر و محرومیت قرار دارد.
در سال 2008 نیز "وانگ و گرادی" در پژوهشی با عنوان «بررسی رابطه میان کنش داوطلبانه، سرمایه اجتماعی و کمکهای خیریه» انجام دادهاند. این پژوهش از دادههای ایالاتمتحده آمریکا و بررسی "انجمن بنچ مارک" در مورد سرمایهی اجتماعی ملی سال 2000، استفاده کرده است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که اعتماد اجتماعی، حاصل پل زدن میان شبکههای اجتماعی و مشارکت مدنی در دو گروه مذهبی و غیرمذهبی است. فعالیتهای داوطلبانه و سرمایهی اقتصادی تأثیر مهمی بر کمکهای این دو گروه مذهبی و غیرمذهبی دارد و درنهایت کسانی که مذهبی هستند بیشتر بهطرف این کمکها میروند.
جکسون و همکاران هم در سال 1955، در پژوهشی با عنوان «کمکهای داوطلبانه و خیریه: آیا مذهب و روابط اجتماعی موجب ارتقای رفتارهای داوطلبانه میشود؟» به بررسی تأثیر مذهب در میزان رفتارهای داوطلبانه در بین مردم هند پرداختند.
در این مطالعه 311 شهروند هندی شرکت داشتهاند. نتایج، اینگونه به دست آمد که گروههای مذهبی و مخصوصاً گروههایی که با کلیسا مشارکت دارند، در امور داوطلبانه و بشردوستانه بیش تر از افراد غیرمذهبی شرکت میکنند.
ونها و همکاران هم در تحقیقی به بررسی "تأثیر سرمایه اجتماعی بر رفاه خانوادهها" در یک روستای ویتنام پرداختهاند. موضوعات اصلی موردبررسی عبارت بود از اینکه سهم سرمایه اجتماعی در دستاوردهای اقتصادی بالاتر از گونههای دیگر سرمایه است یا نه؛ نقش سرمایه اجتماعی در میان خانوارهای مختلف متفاوت است یا نه؛ و همچنین، ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی بهطور مساوی بر درآمد خانوار تأثیر میگذارد یا نه.
آنها با یک مدل اقتصادسنجی به بررسی این موضوعات پرداختند و سرمایه اجتماعی را بهمثابه یک عامل تولیدی، مانند عوامل مرسوم دیگری چون عوامل مادی، نیروی انسانی، و سرمایه انسانی، در نظر گرفتند.
در این تحقیق، درآمد خانوار و هزینه متغیرهای وابسته بهحساب میآمد. نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه اجتماعی تأثیری قوی و مثبت بر درآمد خانوار دارد اما برخلاف مطالعات دیگر، تعداد عضویت در انجمنها بر درآمد خانوارها اثری نداشته است.
گروتارت در سال 1998 (1378 شمسی) در پژوهشی با عنوان "سرمايه اجتماعي، رفاه خانواده و فقر در اندونزی" به بررسي تأثیر سرمايه اجتماعي بر رفاه خانوادهها و فقر در كشور اندونزي پرداخت .گروتارت براي سرمايه اجتماعي شش بعد قائل گرديد:
- شدت ارتباط بين انجمنهاي محلي،
- ناهمگوني داخلي،
- ميزان حضور در جلسات،
- مشاركت فعال اعضا در تصمیمگیریها،
- پرداخت مقرري،
- سوگيرهاي اجتماعي انجمنها.
یافتههای اين تحقيق نشان داد كه شاخص سرمايه اجتماعي خانوار، تأثیر مثبتي بر روي رفاه دارد.
مفهوم امور خیریه، احسان و نیکوکاری
امور خیریه به معنای کارهایی است که با انساندوستی همراه باشد، کاربردهای این واژه شامل کارهای نیکوکاری داوطلبانه افراد یا گروهها با هدف خدمت به مردم و بالا بردن سطح زندگی آنان است.
به طور کلی میتوان گفت مفهوم نیکوکاری یا امور خیریه کمک به زنجیرهای از فعالیتها در زمینه آموزش، پژوهش، بهداشت، هنر و فرهنگ و بورسیه تحصیلی است که معمولاً توسط جمعیتها و انجمنهای خیریه اجرا میشود.
مفهوم انجمنها و مراکز خیریه
انجمنها و مراکز خیریه، مؤسسات عامالمنفعهای هستند که بهمنظور ارائه خدمت به افراد جامعه در زمینههای گوناگون از قبیل خدمات بهداشتی، درمانی، رفاهی و فرهنگی، پا به عرصه حیات میگذارند. وجود این مراکز، تعداد و موضوع فعالیت آنها، محک و معیاری برای ثبوت یا نفی عدالت اجتماعی در جامعه است.
مؤسسه خیریه؛ نهادی است غیرتجاری، غیرانتفاعی و غیردولتی که باهدف آماده ساختن و بالا بردن سطح افراد یا مؤسسات دیگر (مردمی و یا دولتی)، کمکهای مالی را به نهادهای غیرانتفاعی دیگر از جمله جمعیتهای خیریه میرساند و نیز میتواند بهطور مستقیم خدمات عمومی ارائه کند.
این مؤسسات بودجه خود را از دو طریق داخلی و خارجی تأمین میکنند، اما بیش از 90 درصد سرمایهشان از طریق منابع خارجی بهخصوص اهداکنندگان تأمین میشود. هرچند ماهیت خیریهها باید بهصورت غیردولتی حفظ شود، چرا که در اصل ماهیت کار خیّرین به صورتی است که در غیردولتی بودن رشد کرده و گسترش مییابد. با این حال، این مجامع نباید از حمایتهای کارشناسی و اقدامات هدفمند دولتی جدا شوند.
1. انواع انجمنهای خیریه
انجمنهای داوطلبانه انواع گوناگون دارند و میتوانند در ابعاد اجتماعی و سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارای کارکرد باشند. عضویت در این انجمنها آزادانه و شیوه تنظیم روابط در آنها عمدتاً بر اقناع و تعهد استوار است و نه بر تحریک و اجبار.
برخی ویژگیهای خاص انجمنهای داوطلبانه که آنها را از سایر گروهبندیهای اجتماعی جدا میسازد، عبارتاند از:
- ارادی بودن عضویت و داوطلبانه بودن فعالیت در آنها،
- وجود نوعی گرمی و صمیمیت در روابط آنها،
- غیرانتفاعی بودن،
- اقناع بهعنوان اصل محوری در تنظیم روابط،
- رعایت اصل سازماندهی رسمی.
- آثار انجماهای خیریه،
انجمنهای داوطلبانه بر سطوح متفاوت جامعه آثار گوناگونی دارند. برخی آثار خرد این انجمنها عبارتاند از:
- ارائه فرصت اجتماعی به افراد جهت عضویت در گروههای اجتماعی بیشتر،
- ارائه فرصت اجتماعی جهت بسط روابط اجتماعی و شبکه شخصی افراد،
- ارائه فرصت اجتماعی برای تفکر و تدوین مسائل در عرصه عمومی بر اساس شیوه اقناع،
- ارائه فرصت اجتماعی برای ابراز عقیده و پیشنهاد راهحل در عرصه عمومی بر اساس شیوه اقناع،
این فرصتها، مشارکت ذهنی و اشتغال فکری فرد را در امور اجتماعی افزایش داده و به او اجازه میدهند تا نقش یک شهروند مسئول را بهصورت منطقی و آزادانه ایفا کنند
- ارائه فرصت اجتماعی برای شرکت در تصمیمگیریهای گروهی بر اساس اقناع،
- ارائه فرصت اجتماعی برای رأیگیری، انتخاب شدن و انتخاب کردن در عرصه عمومی،
- ارائه فرصت اجتماعی جهت افزایش تحمل اجتماعی در برخورد با سلایق، مسائل و نظرات متفاوت.
این فرصتها به فرد اجازه میدهند تا در جریان تصمیمهای گروهی، حاضر و عامل باشد و در مواجهه با امور متفاوت، تساهل و تسامح خود را افزایش دهد. فرصتهای نام برده همزمان به تکوین و رشد شخصیت فرد کمک میکنند و به او توانایی و قدرت عاملیت میبخشند. به طور کلی، انجمنهای داوطلبانه آثار زیادی بر زندگی انسان دارند.
2. تأثیر انجمنهای داوطلبانه
تأثیر انجمنهای داوطلبانه فقط به سطح خرد محدود نمیشود، برخی از آثار کلان آنها عبارتاند از:
- تقویت و تعمیم همبستگی اجتماعی،
- گسترش و تقویت مشارکت فعالانه و داوطلبانه اکثریت مردم در امور گوناگون اجتماعی،
- تقویت ارزش شیوه اقناع در سطح کلان،
- کاهش تراکم قدرت در جامعه،
- تسهیل در نقلوانتقال اطلاعات و کمک به پویایی جامعه.
بدین ترتیب سرمایه اجتماعی از طریق ترکیب روابط ابزاری و اظهاری در قالب انجمنهای داوطلبانه، پایه عاطفی نظم اجتماعی کلان را فراهم میسازد.
تعریف سرمایه اجتماعی
هرکدام از محققانی که دربارۀ مفهوم سرمایه اجتماعی بحث نموده اند تعریف خاصی از آن ارائه دادهاند. از نظر "کلمن"؛ سرمايه اجتماعي عبارت است از:
«معيارها، شبكه هاي اجتماعي و روابط بين بزرگسالان و كودكان كه براي رشد بچه ها ارزشمندند.»
به اعتقاد "پاتنام" سرمايه اجتماعي:
«وجوه گوناگون سازمان اجتماعي نظير اعتماد، هنجارها و شبكهها است كه ميتواند با تسهيل اقدامات هماهنگ کارایی جامعه را بهبود بخشند.»
"بوردیو" نیز معتقد است که سرمايه اجتماعي:
«جمع منابع واقعي يا بالقوهاي است كه حاصلِ شبكهي بادوامِ روابط كمابيش نهادینه شده آشنايي و شناخت متقابل يا به بیان دیگر عضويت در يك گروه است.»
در واقع، شبكهای است كه هر يك از اعضاي خود را از پشتيباني سرمايه اجتماعي برخوردار مي كند و آنان را مستحق «اعتبار» مي سازد. از سوی دیگر "فوكوياما" سرمايه اجتماعي را بهعنوان:
«مجموعه معيني از هنجارها يا ارزشهای غیررسمی(ذهني) تعريف كرد كه اعضاي گروهي كه همكاري و تعاون(عيني) ميان آنان مجاز است در آن سهيم هستند.»
علاوه بر آن، "فوکویاما" معتقد است که "سرمايه اجتماعي، شكل و نمونۀ ملموسي از يك هنجار غیررسمی است كه باعث ترويج همكاري بين دو يا چند فرد ميشود".
مفهوم سرمايه اجتماعي را بهطورکلی میتوان منابعي تعريف كرد كه ميراث روابط اجتماعیاند و كنش جمعي را تسهيل میکنند.
اين منابع كه از طريق اجتماعي شدن حاصل میشوند دربرگیرنده اعتماد، هنجارهاي مشاركتي و شبکههایی از پیوندهای اجتماعي است كه موجب گردآمدن افراد به صورتی منسجم و باثبات در داخل گروه بهمنظور تأمین هدفي مشترك میگردد.
عوامل مؤثر بر سرمایه اجتماعی افراد
1. دینداری و نگرش به نفس دین
دینی بودن عنوان عامی است که به هر فرد یا پدیدهای که ارزشها و نشانههای دین در آن متجلی باشد، اطلاق میشود. تجلی ارزشها و نشانههای دینی بودن فرد را میتوان در نگرش، گرایش و کنشهای آشکار پنهان او شناسایی کرد.
فرد متدین از یکسو، خود را ملزم به رعایت دستورها و توصیههای دینی میداند و از سوی دیگر اهتمام و ممارستهای دینی، او را به انسانی متفاوت با دیگران مبدل میسازد.
بدین طریق میتوان با دو نشانه او را از دیگران بازشناخت:
- از طریق پایبندی و التزام دینیاش ،
- پیامد دینداری و آثار تدین در فکر، جان و عمل فردی و اجتماعی او.
2. عوامل فرهنگی (تعهدی)
تعهد دینی مجموعهای از عناصر شناختی نمادین و عملی است که میراث سنتی خاصی را تشکیل میدهد: مثل آموزهها، کتابها، رفتارها و آیینها، تاریخ اندیشهها و شیوههای اندیشهورزی که ریشه در فعالیتهای اجتماعات دارد. در واقع بعد فرهنگی، نگرش مثبت به میراث فرهنگی - مذهبی مسلمانان و تلاش برای حفظ و نگهداری آن است .
3. عوامل تاریخی (تعلقی)
منظور از آن آگاهی و کسب دانش نسبت به پیشینه تاریخی دین و احساس تعلقخاطر و دلبستگی بدان است. این بعد به آگاهی مشترک افراد یک جامعه از گذشته تاریخی دین خود و احساس دلبستگی به آن و اهتمام به حفظ و زنده نگهداشتن آن دلالت دارد.
نظریات پیرامون سرمایه اجتماعی
به طور کلی نظریات متعددی وجود دارد که برخی از آنها عبارت است از:
1. بوردیو
به اعتقاد بورديو سرمايه اجتماعي چيزي است كه در طول زمان براي كسب آن بايد تلاش كرد. به تعبير بورديو، سرمايه اجتماعي محصول نوعي سرمایهگذاری فردي يا جمعي، آگاهانه يا ناآگاهانه است كه به دنبال تثبيت يا بازتوليد روابط اجتماعي است كه مستقيماً در کوتاهمدت يا بلندمدت قابلاستفاده هستند.
براي او، پيوندهاي بادوام و متراكم از اهميت خاصي برخوردار است؛ چرا که ميزان سرمایه اجتماعي هر فرد بستگي به تعداد روابط و ميزان سرمايه (فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي) تملك شده توسط هر رابطه دارد.
بیشتر بخوانید :
حجم سرمايه اجتماعي مورد تملك يك فرد به اندازه شبكه پيوندهايي بستگي دارد كه او میتواند به طرزي مؤثر بسيج كند و مضافاً وابسته است به حجم سرمايه (اقتصادي، فرهنگي يا نمادين) در تصرف كساني كه وي با آنان مرتبط است. منفعتهای حاصل از عضويت در يك گروه، همبستگي را به وجود میآورد كه حصول منفعتها را ممكن میسازد.
پس سرمايه اجتماعي نوعي ابزار دسترسي به منابع اقتصادي و فرهنگي از طريق ارتباطات اجتماعي است. تأکید بورديو بر مشاركت فرد در شبكههاي اجتماعي است كه اين مشاركت سبب دسترسي او به منابع و امكانات گروه میشود. در ديدگاه بورديو، سرمايه اجتماعي نوعي محصول اجتماعي است كه ناشي از تعامل اجتماعي است.
2. فرانسیس فوکویاما
فوكوياما بر وجود هنجارها و ارزشهای غیررسمی در یک گروه تأکید دارد. وي سرمايه اجتماعي را اینگونه تعريف میکند: «سرمايه اجتماعي را بهسادگی میتوان بهعنوان وجود مجموعه معيني از هنجارها يا ارزشهای غیررسمی تعريف كرد كه اعضاي گروهي كه همكاري و تعاون ميان آنان مجاز است، در آن سهيم هستند؛ مشاركت در ارزشها و هنجارها بهخودیخود باعث توليد سرمايه اجتماعي نمیگردد، چرا که اين ارزشها ممكن است منفي باشند.»
برعکس، هنجارهايي كه توليد سرمايه اجتماعي ميكنند اساساً بايد شامل سجايايي از قبيل صداقت، اداي تعهدات و ارتباطات دوجانبه باشند. در ارتباط با سرمايه اجتماعي دو نكته میباید روشن گردد:
- نخست اینکه سرمايه اجتماعي متعلق به همه گروههاست.
- دوم، سرمايه اجتماعي با توجه به علم سياست و علم اقتصاد لزوماً چیز خوبی نيست. در اين علوم همكاري و همياري براي تمام فعالیتهای اجتماعي خواه خوب یا بد، ضروري است .
چند روش عمدهای كه از طريق آن هنجارهاي اجتماعي تعاوني میتواند ايجاد شود، بهطورکلی در زير مشخصشده است: هنجارهايي كه به لحاظ نهادي ساختهشده، ساختمندي خودجوش، برونزاد ساخت مندي و هنجارها كه از طبيعت ريشه گرفته است.
3. گیدنز
گیدنز معتقد است دین میتواند تأثیر دوگانهای بر سرمایه اجتماعی داشته باشد، از یک طرف میتواند منبع نگرانی و ناامیدی باشد. از سوی دیگر میتواند پیوندهای اخلاقی و عملی در ارتباط بازندگی شخصی، اجتماعی و جهان طبیعی ایجاد کند و در ایجاد یک محیط امن برای معتقدان کمک کند و موجبات آسایش خاطر و هدایت مؤمنان را فراهم سازد. ادیان میتوانند میانجی سازمان بخش اعتماد باشند.
گیدنز در این خصوص که باور داشتهای مذهبی چگونه زمینه اعتماد را فراهم میکنند، باورهای مذهبی مهمترین کارشان این است که معمولاً به تجربه رویدادها و موقعیتها، اعتماد تزریق میکنند و چارچوبی را فراهم میسازند که در آن، این رویدادها و موقعیتها را میتوان تبیین کرد و در برابر آنها واکنش نشان داد.
4. رابرت پاتنام
پاتنام با بررسی نواحی جنوب ایتالیا و طرح سؤالاتی پیرامون شرایط ضروری برای شکلگیری جامعه مدنی، جایگاه تازهای به تئوری سرمایه اجتماعی داد و موقعیت این تئوری را در ادبیات اجتماعی به نحو محسوسی ارتقاء بخشید. ریشههای کار او در افکار «دوتوکویل» و تئوری کلاسیک دموکراسی که «روسو» و «استوارت میل» از آن دفاع کرده بودند، مییابیم. به نظر پاتنام سرمایه اجتماعی"
«از شبکههای اجتماعی و هنجارهای متقابل و اعتماد و حاصل از آنها تشکیلشده است»
او اعتقاد دارد که سرمایه اجتماعی مخصوصاً برحسب فعالیت تعاونی رسمی و عادات همکاری اجتماعی، اعتماد را تشکیل میدهد که این نیز بهنوبه خود منجر به میزان بالاتری از مشارکت میشود.
پاتنام این مفهوم را در فهم و تقویت بنیانگذاری نهادی دموکراتیک در سطوح منطقهای و ملی به کار میبرد، استفاده او از مفهوم سرمایه اجتماعی از جیمز کلمن تأثیر پذیرفته و علیرغم اینکه زمینههای موردعلاقه او و کلمن متفاوت است، آنها در این نظریه مشترکاند که سرمایه اجتماعی یک کالای عمومی است، یک منبع در اجتماع که اغلب در اجتماع کمتر بهاداده میشود، معمولاً کمتر موجود است.
نتیجهگیری
با بررسی که در پژوهشهای انجامشده و نظریات نظریهپردازان در ارتباط با امور خیریه و سرمایه اجتماعی داشتیم، اینگونه نتیجه گرفتیم که با توجه به اینکه انسان موجودی اجتماعی است، رشد و تکامل آن درگرو زندگی جمعی، تعاون و همکاری با دیگر همنوعان قرار دارد.
چنانکه به تعبير بورديو، «سرمايه اجتماعي محصول نوعي سرمایهگذاری فردي يا جمعي، آگاهانه يا ناآگاهانه است كه به دنبال تثبيت يا بازتوليد روابط اجتماعي است و مستقيماً در کوتاهمدت يا بلندمدت قابلاستفاده هستند». براي او، پيوندهاي بادوام و متراكم از اهميت خاصي برخوردار است.
مشارکت که نوعی از روابط اجتماعی است، زمینهی رشد و تعالی آن از فرهنگ هر اجتماع برمیخیزد، هر جامعهای متناسب با نظام فرهنگی خود، نوع ویژهای از مشارکت مردمی را داراست.
بر این مبنا در جامعهی ایران، غالب اشکال مشارکتهای مردم در بافت و ساختار ارزشهای مذهبی صورت گرفته است و اصیلترین احساسات، عواطف و خواستهای ایرانیان ریشه در باورها و ارزشهای مذهبی دارد .
پرداخت زکات، صدقه، حمایت از
یتیمان، کمک در ساخت مسجد و... نمونههایی از آموختههای دینی ما است که سبب نوعی همدلی و مشارکت در جامعه شده است.
مشارکت و یاریگری در فرهنگ ایرانی و اسلامی با تأکید بر جنبههای روانی و معنوی و رشد شخصیت باعث پیدایش و آفرینش دانش و آگاهی شده است و در از بین بردن دشواریها و گشودن مرزهای بسته به راههای تازه کمک کرده است.
"دورکیم" میگوید «دین از طریق مناسک و مراسم مذهبی، همبستگی و انسجام اجتماعی ایجاد و حفظ میکند.» با نگاهی گذرا به منابع اسلامی درمییابیم، اعمالی که ازنظر اسلامی نیک شمردهشدهاند، "اعمالی هستند که خیرخواهی و دیگر خواهی در آن بروز و ظهور دارد و بهنوعی منفعت دیگران در آن نهفته است".
دین اسلام همواره درباره رسیدگی به نیازهای جامعه و احتیاجات مؤمنین سفارش کرده است. کسانی که توان مالی مناسبی دارند مخاطب اصلی این دستورات هستند، "هیچگاه به نیکی نخواهید رسید مگر آنکه ازآنچه دوست میدارید انفاق کنید"
به عقیده "فوکویاما"، دین میتواند نقش مهمی در ایجاد سرمایه اجتماعی بازی کند. بسیاری از مذاهب با ترویج ارزشهایی نظیر مشارکت، صداقت، اعتماد و ایثار موجی میشوند تا در بین پیروان خود سرمایه اجتماعی بالایی ایجاد کنند.
جوامع انسانی اگرچه از نظر فرهنگی و اجتماعی بسیار متفاوت و گوناگون هستند، اما نمیتوانند بدون تعاون، همیاری و مشارکت افراد جامعه به حیات خود ادامه دهند. به همین دلیل در طول تاریخ، انسانها کوشیدهاند جهت حفظ بقای جامعه، سازوکارهای مناسبی را برای همیاری و تعاون و مشارکت به وجود آورند.
بنابراین هر جامعهای برای تسهیل مسیر توسعهی اجتماعی و فرهنگی خود باید عناصر و مؤلفههای تأثیرگذار خود را بیابد تا با تقویت آن در جامعه بتواند به اهداف مشخص نظام اجتماعی خود دست یابد.
انسانها با درک این نکته که نیکوکاری چه بازخوردی برای جامعه بهطور عام و خودشان بهطور خاص دارد، به انجام این عمل ترغیب میگردند که نتیجه این ترغیب افزایش سرمایه اجتماعی در بین مردم است.
درنتیجه افزایش همبستگی اجتماعی، تقویت مسئولیت اجتماعی افراد، مردمیشدن حمایتهای اجتماعی افراد، حضور مردم در عرصه کمک به محرومین، فقیریابی و شناسایی نیازمندان واقعی، تعیین نقش در شبکه، بهسازی و تمهید افکار عمومی و پیشگیری از فقر، میتواند از کارکردهای امور خیریه در افزایش سرمایه اجتماعی باشد.
در پایان میتوان گفت مشارکت در امور خیر با توجه به شناخت زمینهها و عوامل اثرگذار بر گسترش و ترویج نیکوکاری، میتواند برنامهریزیهای مناسبی را بر مبنای این تحقیق بهطور خاص و تحقیقات دیگر بهطور عام، صورت دهد.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "امور خیریه به مثابه سرمایه اجتماعی"؛ نوشته "طیبه وخشوزی، مهرنگار براهویی و هما ایمانی" است که در همایش خیر ماندگار شرکت کرده است و در سیویلیکا نیز منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید