پیدایش فردگرایی توأم با تحولات تاریخی که به استقرار مدرنیته و صنعتی شدن جوامع انجامید، نفع طلبیهای خودخواهانه و فردگرا، کاهش تعهدات شهروندی و مسئولیت اجتماعی را در پی داشت. نگرانی از این مسائل باعث توجه مجدد به مسئله عمل جمعی در حوزه عمومی و رفتارها و گرایشهای مقوم آن از جمله رفتارهای داوطلبانه و امور خیریه شده است. توجه به سرمایه اجتماعی در سند چشمانداز بیست ساله کشور آشنا است.
اما اگر قصد داریم سرمایه اجتماعی را در ایران ارتقاء بخشیم، باید توجه داشته باشیم که منابع دست نخوردهای در فرهنگ ایران وجود دارد که میتواند انگیزههای قوی و مؤثری برای تولید سرمایه اجتماعی محسوب شود. یکی از این منابع فرهنگی، تأکید بر نوعدوستی و خیر و احسان است. پیوندها، ارتباطات بین مردم و همبستگی عمومی، بهعنوان یک منبع حیاتی و ثروت ملی است که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل، باعث نزدیکی انسانها به یکدیگر و همگرایی اجتماعی میگردد.
امروزه شبکهها نقش ارزندهای را در عرضه و به اشتراکگذاری دستاوردها، ایدهها و تجارب موفق بهعنوان تولیدکننده سرمایه اجتماعی از خود ایفا مینمایند که عمدتاً مبتنی بر عوامل فرهنگی و اجتماعی است. وجوه گوناگون پیوندها، همکاریها، اعتماد متقابل و ارتباطات میان اعضای یک شبکه موجب تحقق اهداف اعضاء میشود و میتواند خلاقیت بین اعضاء و سازمانهای مختلف را تقویت کرده و راههای جدیدی برای تبیین آن به وجود آورد. لذا مطالعه موردی در این پژوهش را شبکه سازمانهای خیریه اعم از بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکار آن است که شامل بهار خرمشهر (سازمان خیریه واقع در خرمشهر)، خانه هدی(سازمان خیریه واقع در زاهدان) و مؤسسه سپهر(سازمان خیریه واقع در قائن)است. حال با توجه به ارتباطاتی که این سازمانها با بنیاد توسعه کارآفرینی داشتند که زمینه ایجاد شبکه بین آها را با بنیاد توسعه کارآفرینی فراهم کرد، لذا هدف از این پژوهش مقایسه سرمایه اجتماعی در شبکه بین سازمانهای همکار با بنیاد توسعه کارآفرینی است و مسئله این است که آیا وضعیت سرمایه اجتماعی در شبکه بین سازمانهای همکار با بنیاد توسعه کارآفرینی متفاوت است یا خیر؟
وضعیت سرمایه اجتماعی در شبکه بین سازمانهای همکار با بنیاد توسعه کارآفرینی
سرمایه اجتماعی و ابعاد آن
یکی از جنبههای مهم در توسعه پایدار اجتماعی، استفاده از مفهوم سرمایه اجتماعی آن است. هرچند واژه سرمایه اساساً در قلمرو اقتصادی به کار گرفته میشود، اما از حدود دو دهه گذشته در قلمرو اجتماعی مورد پذیرش رو به فزایندهای قرار گرفته است و در حال حاضر بهعنوان یکی از موارد مهم در توسعهیافتگی مطرح است.
از جمله مسائل و دغدغههای سیاستگذاران و برنامهریزان کشور، این موضوع است که چرا بهرغم تمام برنامهریزیها و سیاستگذاریهای متعدد که دولت در بخش اقتصادی انجام میدهد، نمیتوان بر شرایط دشوار اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم فائق آمد. معمولاً زمانی که از مشکلات اقتصادی کشور سخن به میان میآید، اغلب کمبود سرمایههای فیزیکی(مادی) بهعنوان یکی از بزرگترین معضلات نام برده میشود و از سرمایههای اجتماعی هیچ سخنی به میان نمیآید.
این در حالی است که نیاز به سرمایه اجتماعی در شرایط رکودی و یا تورمی که نیاز به اعتمادسازی است، بیش از هر سرمایه دیگری احساس میشود و سرمایه اجتماعی در کنار سایر سرمایهها(فیزیکی و انسانی) میتواند بسیاری از معماهای لاینحل اجتماعی را از سر راه حرکات توسعهای جامعه بردارد و رشد شتابان اقتصادی و اجتماعی را امکانپذیر نمایند.
از ديدگاه كلمن، مفهوم سرمايه اجتماعي نشان دهندة آن است كه چگونه ساختار اجتماعي يك گروه، میتواند بهعنوان منبعي براي افراد آن گروه عمل نمايد. كلمن وجود سرماية اجتماعي را در اعتماد، اطلاعرسانی و ضمانت اجراهاي كارآمد و وجود روابط با اقتدار میداند. از نظر كلمن، سرماية اجتماعي از تغييراتي که در روابط ميان اشخاص حاصل ميشود ،كنش را تسهيل ميكند.
اگر سرمايه فيزيکي کاملاً ملموس است و در قالب مادي قابل مشاهده است و اگر سرماية انساني كمتر ملموس است و در مهارتها و دانش اخذ شده بوسيلة فرد حضور دارد، سرمايه اجتماعي به مراتب ناملموستر است زيرا در روابطي که بين اشخاص برقرار است يافت ميشود. همانطور كه سرماية فيزيكي و سرماية انساني فعاليت مولد را تسهيل ميكند، سرماية اجتماعي هم همين كار را انجام ميدهد .
بورديو، سرمايه اجتماعي را حاصل جمع منافع بالقوه و بالفعلي میداند كه در نتيجه ایجاد شبكه با دوام از روابط نهادينه شدة بين افراد و به عبارت سادهتر عضويت در يك گروه شکل میگیرد. در واقع پيوندهاي شبكهاي ميبايست از نوع خاصي باشند، يعني مثبت و مبتني بر اعتماد.
حجم سرمایه اجتماعی مورد تملک به فرد به میزان پیوندهایی بستگی دارد که او میتواند به طرز مؤثر بسیج کند و همچنین وابسته است به حجم سرمایه (اقتصادی، فرهنگی) در تصرف کسانی که با آنان مرتبط است.
از نظر رابرت پاتنام، سرمایه اجتماعی همچون مفاهیم سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی(ابزار و آموزشهایی که بهرهوری فردی را افزایش میدهد) به ویژگیهای سازمان اجتماعی از قبیل شبکهها، هنجارها و اعتماد اشاره دارد که هماهنگی و همکاری برای کسب سود متقابل را تسهیل میکند.
سرمايه اجتماعي بهعنوان منبعي كه دستيابي به اهداف و اجراي پروژههاي گروهي و اجتماعي را تسهيل ميكند و مانند سرمايه مادي بهسادگی آشكار نیست. سرمايه اجتماعي ذاتاً مادي نيست، در فرد هم وجود ندارد، بلكه در روابط موجود بين افراد قرار دارد و آنجا ظاهر ميگردد.
برای مطالعه :
ابعاد سرمایه اجتماعی
1. بعد ساختاری
بعد ساختاری نشان میدهد که چه کسی و چگونه به کارکنان دسترسی داشته باشد و با چه شیوهای کارکنان در تعامل با یکدیگر به یادگیری، اشتراکگذاری و تبادل اطلاعات، ایدهها و دانشها بپردازند .تعبیه ساختاری مربوط به خواص سیستم اجتماعی و بهطور کلی شبکه روابط است و در این میان اصطلاح توصیف پیکر بندی روابط در بعد ساختاری مورد توجه قرار میگیرد و نشاندهنده الگوی پیوندهای بین روابط از نظر اندازه، چگالی و نحوه اتصال است و بهطورکلی بعد ساختاری سرمایه اجتماعی نشاندهنده الگوی کلی اتصالات بین بازیگران است.
در میان مهمترین عوامل این ابعاد، حضور یا وجود ارتباطات شبکه بین بازیگران ذکر میشود و استدلال میشود که "روابط شبکه بر دسترسی به احزاب برای ترکیب و تبادل دانش تأثیر میگذارد و همچنین پیشبینی ارزشها تحت تأثیر چنین تبادلهایی قرار میگیرد .تعامل اجتماعی میان اعضای یک جامعه مجازی، بهعنوان یک راه مقرونبهصرفه برای دسترسی به طیف وسیعی از منابع دانش اشاره میشود و همچنین روابط شبکه فرصتی را برای ترکیب و تبادل دانش فراهم میکند. هر چقدر روابط بین سازمانها قوی باشد، احتمال ایجاد کسب دانش و انتقال آن به یکدیگر بیشتر میشود . بنابراین زمانی که دانش بسیار پیچیده باشد، جذب و انتقال آن باید در قالب تعاملات نزدیک و بهصورت مکرر و شدید ایجاد شود چرا که این تعاملات ،شرکتها را قادر میسازد تا روشی را برای تبادل اطلاعات پیچیده بکار برند و آن را توسعه دهند.
2. بعد ارتباطی
بعد ارتباطی که به روابط بین افراد اشاره دارد و تمرکز آن بر روابط خاص مانند احترام، دوستی و صداقت است که بر رفتار سازمانها تأثیر میگذارد و نشان میدهد که میزان اعتماد در میان سازمانها به چه میزان است، در صورت نیاز چه میزان به یکدیگر اطمینان میدهند، چگونه آنها صادقانه با یکدیگر هستند و چقدر احساسات خود را به اشتراک میگذارند و به یکدیگر احترام میگذارند .برخلاف سرمایه ساختاری که بر میزان روابط تأکید میکند، سرمایه ارتباطی بر کیفیت روابط در سازمانها تمرکز دارد.
3. بعد شناختی
این بعد به مفاهیم و زبان مشترک در ساختار سازمانها اشاره دارد و در واقع بهعنوان یک مکانیزم اتصالدهنده به افراد در ادغام و یکپارچهسازی منابع کمک میکند. در نتیجه باعث کاهش تضاد، تسهیل ارتباطات و ایجاد اهداف مشترک میشود.
شبکه بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکار آن
بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان بهعنوان یک سازمان غیرانتفاعی در سال 1384 با همت تعدادی از کارآفرینان و مدیران تشکیل شده است .مأموریتی که این سازمان دنبال میکند :توسعه فرهنگ کارآفرینی و ترویج تفکر خلاق و فراهم کردن زمینه برای کشف، پرورش و باروری استعدادهای خلاق کارآفرینانه در حوزه اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی است. اقداماتی که این بنیاد انجام میدهد، میتوان به ترویج و توسعه فرهنگ خلاقیت ، سازماندهی و تدوین ایدههای کارآفرینان و فراهم ساختن خدمات پشتیبانی کننده در زمینه علمی، آموزشی، مشاورهای اشاره کرد.
یکی از سازمانهای وابسته به بنیاد توسعه کارآفرینی، خانه هدی در زاهدان بود که در سال 1394 فعالیتهای خود را آغاز نمود و اهدافی که این سازمان پیرو آن بود : کشف استعدادهای خلاق و کارآفرینانه در میان جوانان، ترغیب جوانان برای ارائه ایدههای نو در مسیر کسبوکار و کارآفرینی، پرورش ایدههای نو و کارآفرینانه جوانان و ایجاد کسبوکارهای جدید توسط جوانان صاحب ایدههای نو.پروژه توسعه ظرفیت نهادهای محلی، از سال 1390 بین خانه هدی و بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان کلید خورد.
سازمان دیگری که اقدام به همکاری با بنیاد توسعه کارآفرینی کرد، مؤسسه بهار خرمشهر بود که در سال 1392 با حمایت سازمان منطقه آزاد اروند در کنار بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان که یکی از نهادهای مردمنهاد (NGO) با سابقه در حوزه ترویج و توسعه کسبوکار و کارآفرینی و توانمندسازی جامعه محلی است، شروع به فعالیت کرد تا بتواند به افزایش توان جامعه محلی (بومی) بپردازد و طرحهای پیشنهادی بین آن ها که شامل توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، جوانان صاحب ایده و نهادهای مدنی و سازمان مردمنهاد در دو شهر آبادان و خرمشهر بود، انجام شد و مؤسسه بهار خرمشهر بهعنوان یک نهاد بومی صاحب تجربه در کنار بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان قرار گرفت. مورد سومی که میتوان به آن اشاره کرد، طرح اتاق کارآفرینی در قائن(مؤسسه سپهر)بود که با همکاری بنیاد توسعه کارآفرینی در سال 1386 در شهر قائن آغاز شده بود و در قالب این طرح دانشآموزان با مهارتهای کارآفرینی و راهاندازی کسبوکار بهصورت عملی آشنا میشدند.
بیشتر بخوانید :
نتیجهگیری
در بین مؤسسه سپهر و بنیاد توسعه کارآفرینی متغیرهای صداقت، تعهد به اهداف و داشتن ارزشها و اهداف مشترک بالاترین نمره میانگین و داشتن روحیه انتقادپذیری، برتری منافع سازمان به منافع فردی، شناخت و همکاری بر اساس تجارب، داشتن روابط گرم بین سازمانها و ساختار ارتباطی تسهیلکننده برای آموزش و پژوهش کمترین نمره ارزشیابی را در سطح متوسط در بین متغیرهای سرمایه اجتماعی دارند و این نشان میدهد که نداشتن روحیه انتقادپذیری و همچنین در اولویت ندانستن منافع سازمانی و اینکه دو سازمان برای شناخت و همکاری مایل نبودند که تجربههایشان را در اختیار یکدیگر قرار دهند و از طرفی نبود رابطه گرم و صمیمانه بین دو سازمان و نبود ساختار ارتباطی تسهیلکننده برای آموزش و پژوهش بین دو سازمان میتواند تا حدودی مانع از ارتباط بین دو سازمان شود و از طرفی بالا بودن میزان صداقت بین دو سازمان و اینکه تعهد خاصی نسبت به تحقق اهداف مشترک دارند و همچنین داشتن ارزشها و اهداف مشترک، باعث شد که ارتباط بین دو سازمان در سطح خوبی انجام شود که کاملاً با نظرات مدیر سازمان همسو بود.
دربین شاخصهای سرمایه اجتماعی، عضو خانواده مشترک بودن و داشتن ارزشها و اهداف مشترک بیشترین تأثیر را در ارتباط بین خانه هدی و بنیاد توسعه کارآفرینی در سطح بسیار خوب داشته است و این نتایج حاکی از این است که دو سازمان خانه هدی و بنیاد توسعه کارآفرینی، خود را بهعنوان اعضای یک خانواده مشترک میدانند و این نتیجه دور از انتظار نبود چرا که خانه هدی زیر نظر بنیاد توسعه کارآفرینی شکل گرفته بود و با این وجود که اکنون بهعنوان واحد مجزا در کنار بنیاد توسعه کارآفرینی فعالیت میکند، خود را بهعنوان عضوی از بنیاد توسعه کارآفرینی بداند و همچنین داشتن ارزشها و اهداف مشترک باعث ایجاد ارتباط بین دو سازمان شده است. از طرفی نداشتن روحیه انتقادپذیری بهعنوان کمترین نمره ارزشیابی در بین شاخصها میتواند تا حدودی مانع این رابطه شود.
نتایج وضعیت سرمایه اجتماعی بین بهار خرمشهر و بنیاد توسعه کارآفرینی حاکی از آن است که شاخصهای صداقت و داشتن روابط گرم و صمیمانه بین دو سازمان در سطح بسیار خوب ارزیابی میشود و در واقع این نشان میدهد که تا چه اندازه دو سازمان با یکدیگر بهطور صادقانه رفتار میکنند و همچنین چقدر روابط بین آنها گرم و صمیمانه است و عوامل فوق باعث شده که این پارامترها در بالا بردن کیفیت روابط بین دو سازمان نقش بسزایی را ایفا نمایند.
شاخص شناخت بر اساس تجارب کمترین مقدار ارزشیابی را در بین شاخصها داشته است و این نشان میدهد که این شاخص در مقایسه با شاخصهای دیگر در روابط بین سازمانی، کمتر احساس میشود. از طرفی میتوان گفت ازآنجا که نمره خوبی به آن اختصاص داده شده است توانسته است کمترین تأثیر را در نبود ارتباط بین دو سازمان موجب شود و میتوان گفت رابطه بین دو سازمان تا حدودی بر اساس شناخت و همکاری بر اساس تجارب از یکدیگر است.
در خصوص وضعیت سرمایه اجتماعی بین هر سه سازمان خانه هدی، بهار خرمشهر و مؤسسه سپهر با بنیاد توسعه کارآفرینی، نتایج نشان میدهد که داشتن ارزشها و اهداف مشترک بین سه سازمان باعث تقویت ارتباط سه سازمان با بنیاد توسعه کارآفرینی شده است و این نشان میدهد که در برقراری ارتباط بین سه سازمان با بنیاد، داشتن ارزش و اهداف مشترک که همان توسعه توانمند سازی و ایجاد فرهنگ خلاق بوده است، نقش بسزایی داشته است که البته میتوان گفت این نتیجه دور از انتظار نیست زیرا به گفته مدیران و کارشناسان این سازمانها، برای شکلگیری روابط بین سازمانهای همکار و بنیاد توسعه کارآفرینی بیش از هر چیز باید سازمانها ارزشها و اهداف مشترک داشته باشند و بعد از آن به فکر برقراری رابطه با یکدیگر باشند. روحیه انتقادپذیری در میان شاخصها در بین سه سازمان با بنیاد نمره کمتری داشته و نشاندهنده این است که سازمانها روحیه انتقادپذیری ضعیفی دارند و نبود این شاخص میتواند مانع از ارتباط بین سازمانها میشود.
میزان سرمایه اجتماعی بین سه سازمان همکار با بنیاد
آزمون کروسکال نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی بین سه سازمان همکار با بنیاد برابر است و طی نظرخواهی از مدیران و کارشناسان سازمانها، آنها این یافته را پذیرفتند که نگرش به عوامل ایجاد کننده سرمایه اجتماعی که شامل صداقت، کارتیمی، تعهد به اهداف، روابط گرم و همچنین ارزشها و اهداف مشترک است، از طرف بنیاد توسعه کارآفرینی بهطور عادلانه بین سه سازمان خانه هدی، بهار خرمشهر و مؤسسه سپهر توزیع شدهاست و از این نظر بنیاد توسعه کارآفرینی تعصب خاصی نسبت به یک سازمان نداشته است حتی با این وجود که خانه هدی زیر نظر بنیاد توسعه کارآفرینی شکل گرفته بود و امکان داشت که از این نظر، سرمایه اجتماعی در خانه هدی تفاوت معنادار با سازمانهای بهار خرمشهر و مؤسسه سپهر داشته باشد که بهعنوان سازمانهای مستقل با بنیاد همکاری میکردند، ولی نتایج، عکس این موضوع را نشان داد و اینکه این سه سازمان از نظر سرمایه اجتماعی تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند.
در خصوص بعد رابطهای سرمایه اجتماعی در شبکه مشتمل بر بنیاد توسعه کارآفرینی و سازمانهای همکار، نشان داده شد این بعد سرمایه اجتماعی که تمرکز آن بیشتر بر روی کیفیت روابط است منجمله: احترام و میزان اعتماد و دوستی که بهنوبه خود بر رفتار سازمان نیز تأثیر میگذارد، در سازمانهای همکار بنیاد توسعه کارآفرینی، وضعیت یکسانی دارد و بنا به نظرات مدیران و کارشناسان حاضر در جلسه، همکاری سازمانها با بنیاد توسعه کارآفرینی بیشتر بر پایه صداقت، کارتیمی، تعهد به اهداف و همچنین همکاری بهعنوان الزام شکل گرفته است و اینکه حاضرند صادقانه با یکدیگر همکاری کنند و احساسات خود را به اشتراک بگذارند.
بعد شناختی سرمایه اجتماعی در شبکه مشتمل بر بنیاد توسعه کارآفرینی و سازمانهای همکار نشان داده شد که سازمانها وضعیت یکسانی دارند و بنا به نظرات مدیران و کارشناسان حاضر در جلسه، همکاری سازمانها با بنیاد توسعه کارآفرینی بیشتر بر اساس میزان پایبندی به ارزشها و اهداف مشترک شکل گرفتهاست. بهطوریکه میانگین بعد شناختی سرمایه اجتماعی که به ترتیب در رابطه بین سازمانهای همکار و بنیاد بهدستآمده که برابر (بهار خرمشهر =6/8 ، خانه هدی=1/9 و مؤسسه سپهر=8 که همگی بالاتر از( مقدار میانگین =6) ارزیابی شدند، گواه بر صحت ادعای نظرات مدیران و کارشناسان سازمانهای همکار است.
_وضعیت بعد ساختاری در میان سه سازمان همکار با یکدیگر یکسان است و این نشان میدهد که بنا به نظر مدیران و کارشناسان سازمانها، روابط بین هرکدام از سازمانها با بنیاد، مستحکم و مستمر است و برای آموزش و پژوهش از روابط بین سازمانی ساده و قابلدسترس استفاده میشود مانند: ایجاد دورههای آموزشی،جلسات کاری و کانالهای آموزشی بهره یرده میشود و همچنین روابط گرمی بین آنها حاکم است.
پیشنهادها
اول از همه سازمانها بیش از ایجاد ارتباط با یکدیگر حتماً بعد شناختی سرمایه اجتماعی را بهعنوان پیشنیاز ایجاد ارتباط با یکدیگر مدنظر قرار دهند و با در نظر گرفتن اهداف مشترک و دیدگاه و زبانهای مشترک سعی در ایجاد ارتباط با یکدیگر کنند.
سازمانهای همکار باید سعی کنند؛ روابط گرم و صمیمانه با یکدیگر داشته باشند که برای این کار بهتر است تلاششان حول داشتن روابط مستحکم و مداوم با یکدیگر باشد و بر روی صداقت، کار تیمی و تعهد به اهداف تمرکز کنند و آنها را در روابطشان نهادینه کنند .
به سازمانها توصیه میشود با نهادینه کردن سرمایه اجتماعی در روابط خود و رسیدن به این باور که این سرمایه بهعنوان یک دارایی ارزشمند موجب میشود سازمانها توانمند شوند و اینکه در پاسخگویی به نیازهای سازمانها و کمک به بقای موفقیتآمیز آنها در دنیای رقابت امروز، ممکن است نقش داشته باشد.
سازمانهای همکار برای آموزش و پژوهش بهتر است از روابط بین سازمانی ساده و قابلدسترس استفاده کنند مانند ایجاد دورههای آموزشی بهصورت آنلاین(برای سازمانهایی که از نظر موقعیت جغرافیایی فاصله زیادی با یکدیگر دارند) و ارتباط با افراد سرشناس در باب موضوع(برای افزایش اگاهی دو سازمان)، تدارک دیدن جلسات کاری در قالب مهمانی و خارج شدن از فضای رسمی آموزشی که این عوامل میتوانند انگیزه سازمانهای همکار را برای ایجاد شبکه بین سازمانی تقویت کنند.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "تحلیل مقایسه سرمایه اجتماعی در شبکه سازمانهای خیریه" نوشته "نسیم غنبرطهرانی، آزاده شریفی پور، محمد وحید سبط " است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده است و در سیویلیکا منتش ر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید