تعلقخاطر به جامعه بهعنوان حسی بالنده میان مردمی که از منافع و سرنوشت مشترک برخوردارند، بسیار حیاتی است و وجود چنین جامعهای متضمن علاقه و وابستگی و وفاداری افراد به آن و احساس پیوستگی به مفهوم کلی «ما» است. این همان پاسخ عاطفی نسبت به «مای» بزرگتر است که تجلی عینی آن این است که فرد خود را جزئی از «مای» بزرگتر و جامعه را خانه خود میداند؛ به عبارتی این احساس تعلق اجتماعی است که ریشه تفاوت یک فرد از یک جامعه با افراد جوامع دیگر است
چراکه، بشر امروز برای رسیدن به تعادل روانی و موفقیت در روابط فردی و اجتماعی چارهای جز رویآوری به ارزشها و تربیت اخلاقی ندارد و تقویت روح هنری و تحكیم شخصیت اخلاقی، هدف و اساس تعلیم و تربیت تلقی میشود.
بدون تردید، ارزشهای اخلاقی ركن اساسی زندگی آدمی را تشكیل میدهد که یکی از مصادیق ارزش اخلاقی در اسلام پرداختن به امور خیر و منش نیکوکارانه است.
امروزه، هدف كلى آموزشوپرورش در هر جامعهای این است كه هر فرد را طبق الگوى اعتقادات و ارزشهای فرهنگى، دینى، اجتماعى، سیاسى خود تربیت كند و انسانى متناسب و شایسته آن جامعه تحویل دهد.
بر همین اساس، هر جامعهاى از انسان مطلوب خود تصورى دارد و معنا و غایت معینى براى آموزشوپرورش قائل است و به این دلیل میکوشد افراد خود را بر اساس این تصور و معنا تربیت كند.
بنابراین، تعیین هدفها مستلزم ملاحظات فلسفى، دینى، فرهنگى، سیاسى، اقتصادى و اجتماعى است. نظام آموزشوپرورش، حكم زیرساخت و پایه نخستین، در شکلگیری فرهنگ عمومى و باورهاى ملى را دارد زیرا كودكانى كه از آغاز ورود به مرحله فراگیرى، وارد مجموعههای آموزشى و پرورشى میشوند، در مرحلهای قرار دارند كه افكارشان بهتدریج شكل میگیرد، شکلگیری افكار آنها، با نوعى تمهید و آمادگى فیزیكى، روانى و عاطفى صورت میگیرد و درواقع، همان دریافتهای نخستین است كه اصلیترین كار را رقم میزند و باید گفت که «كیمیای تربیت» ممكن است با سهلانگاریها، یکسونگریها، قدرت محوریها، تبدیل به خاكستر گردد و همهچیز را با خود به انهدام و نابودى بكشاند.
بنابراین، همه فرهنگهای جوامع بشرى محصولى از نظام تربیتى است. در حال حاضر افزایش یكپارچگی و وابستگی انسانها به یكدیگر در دنیای کنونی، به دلمشغولی تمامعیار در آموزشوپرورش کشورها شده است. در چنین شرایطی، دانشآموزان، نیازمند توسعۀ دانش، نگرش و مهارتهای همدلی، روح یاریگری، همكاری و نیكوكاری خود هستند تا برای فعالیت در جامعۀ جهانی از آمادگی و شایستگی مناسبی برخوردار باشند.
به بیان واضحتر؛ تربیت خیرخواهی و نیكوكاری در جهان کنونی نیازمند آن است که دانشآموزان، دانش، نگرش و مهارتهای موردنیاز را برای نقش مؤثر خود در سطح مدرسه و جامعه کسب کنند و از فرصتها و تهدیدهایی که آنها را در سطوح مختلف زندگی در برگرفته، آگاه شوند.
در این شرایط، آموزشوپرورش وظیفۀ آمادگی کودکان و نوجوانان را در این جهان متحول و متغیّر بر عهده دارد و معلمان و مربیان نیز باید سعی کنند تا دانش-آموزان را بهعنوان نیكوكار تربیت کنند؛ زیرا این تحولات قابلتوجه، نگرانیهای زیادی در مورد حیات اجتماعی بشر، تعاون و همكاری، ایثارگری، ترس از رشد تفاوتهای فرهنگی، از بین بردن محیطزیست و... را به وجود آوردهاند. لذا بر عهدۀ دستگاه تعلیم و تربیت است که در راستای آمادهسازی کودکان و نوجوانان بهعنوان انسان نیكوكار در حال تغییر، تلاش کند.
بنا بر ملاحظات بالا، توجه به ارزشها و ازجمله؛ نیکوکاری بهعنوان یک رفتار اجتماعی مطلوب موردتوجه اسلام بهعنوان یکی از مؤلفهها و عناصر مهم نظام فرهنگی هر جامعهای یک ضرورت محسوب میگردد که در دین اسلام به آن توجه زیادی شده است. بر این مبنا، لزوم توجه و مطالعۀ آن در ساحتهای تربیتی قابلتأمل است.
چراکه، هر جامعهای برای تسهیل مسیر توسعۀ اجتماعی و فرهنگی خود باید عناصر و مؤلفههای تأثیرگذار خود را بیابد تا با تقویت آن در جامعه بتواند به اهداف مشخص نظام اجتماعی خود دست یابد.
بنا بر اهمیت تربیتی رفتار اجتماعی نیکوکارانه، بیان اثرگذاری و نتایج مثبت اعمال نیکوکاری در جامعه به افزایش و ترویج این عمل در جامعه میانجامد.
انسانها با درک این نکته که نیکوکاری چه بازخوردی برای جامعه بهطور عام و خودشان بهطور خاص دارد، به انجام این عمل ترغیب میگردند.
مقالۀ حاضر درصدد ارائۀ الگوی کارآمد تربیت خیر و نیكوكارانه در بستر نظام آموزشوپرورش متناسب با ابعاد سهگانۀ شناختی، نگرشی و مهارتی است که به شیوۀ توصیفی تحلیلی و با استناد به مطالعات کتابخانهای نگاشته شده است.
بدین منظور، پس از پرداختن به مفهوم خیر و رفتار نیكوكارانه انسان و ویژگیهای آن، نقش آموزشوپرورش در تربیت خیر و نیكوكار به بحث گذارده شده و درنهایت، نمودهای شاخص تربیت امور خیر و نیكوكارانه در آموزشوپرورش و الگوی کارآمد تربیت خیر و نیكوكار در بستر نظام آموزشوپرورش ارائهشده است.
برای مطالعه :
مفهوم خیر و نیكوكار و ویژگیهای آن
یكی از فضایل بزرگ انسانی، نیكوكاری است. نیكوكاران، انسانهای مؤمن، دانا و شریفی هستند كه موفق شدهاند بر حرص و بخل و سایر رذایل انسانی پشت پا بزنند و با ایثار و ازخودگذشتگی بستر همگرایی را در جامعه فراهم سازند.
نیکوکاری یک منشور چندبعدی است که ابعاد مادی، معنوی، فردی، خانوادگی، اجتماعی، روانشناسی و جامعهشناسی را در برمیگیرد. به تعبیری هم ظاهر است و هم باطن و هم دنیا و هم آخرت است.
احسان از دیدگاه واژهشناسی به معنای نیکی کردن، نیكویی نمودن؛ و ازنظر اصطلاحی به معنای انجام نیكی در مقابل بدی افراد در چهارچوب شرایط احكام الهی است و از جمله ارزشهای فقهی اخلاقی است كه روحِ انسان را رشد و كمال میدهد و اجازه نمیدهد آدمی از بعضی از فجایعی كه در پیرامونش میگذرد، بیاعتنا گذر كند و سبب برداشتن کینهها و دشمنیها و دوری از واگرایی اجتماعی و دستیابی به همگرایی اجتماعی میشود.
باید تأمل نمود که انسان در میان آفریدههای الهی، آفریده برتر است چراکه خداوند سه ضلع مثلث شخصیت را به او ارزانی داشته است. عاطفه آدمی را از خودگرایی به خلقگرایی و سپس خداگرایی میرساند.
همچنین باید گفت که نیکوکاری از مصادیق عاطفه است، ازاینرو در احادیث آمده که بهترین و نیکوکارترین بندۀ خدا عطوفترین آنها است، به عبارتی، میتوان گفت عاقلترین افراد مهربانترین و نیکوکارترین آنها هست.
به تعبیری روشنفکرترینهای روی زمین آنهایی هستند که به دیگران خیررسانی میکنند زیرا ابدیت خود را آباد میسازند.
آنچه از دیدگاه روانشناختی موردتوجه ویژه قرار دارد تأمین نیازهای اجتماعی است که از طریق حمایتهای اجتماعی صورت میگیرد، درحالیکه آنهایی كه به کارهای نیک مبادرت میورزند میتوانند از این طریق زمینۀ رشد و کمال خود و دیگران را فراهم سازند چراکه با انجام کار خوب احساس میکنند اگر روزی برای آنها نیز مشکلی به وجود آمد کمکهای خداوندی در قالب دستهایی که از مشکلاتشان گرهگشایی میکنند بهسوی آنها گسیل میشود.
بهاینترتیب، چنین فردی در مقابل حوادث و رویدادهای استرسآور، خود را فردی توانمند ارزیابی میکند و تأثیرات مثبت و مطلوبی را بر روح و روان خود مییابد. از سوی دیگر، ارتقای روحیه، عزتنفس و اعتمادبهنفس در افراد نشأتگرفته از تأثیرات مثبت نیکوکاری است که افراد دارای چنین ویژگیهایی، همانهایی هستند که در مواجهه با مشکلات دیگران، سعی در حل آنها خواهند داشت.
همچنین متوجه لطفی که از جانب خداوند شامل حالشان شده، خالق را به خاطر نداشتن چنین مشکلاتی سپاس میگویند، قدر لحظههایی را که در آن حضور دارند، میدانند و بهنوعی نزدیکی معنوی را حس میکنند.
نیکوکاری از منظر جامع شناسی
نیکوکاری از بحثهای مهمی است که در حوزۀ سرمایه اجتماعی و فرهنگی نیز مطرحشده است. درواقع، یاریگری، تعاون، مشارکت اجتماعی و صفاتی ازایندست کارکرد مناسبی برای جامعه دارد و ازاینرو از منظر جامعهشناسی، نیکوکاری نوعی همبستگی بین انسانها ایجاد میکند و نیکوکاران به لحاظ فکری و عاطفی سیگنالهای مثبتی دریافت میکنند.
اینکه خداوند آنها را لایق دارایی دانسته و اوقات فراغتی را به آنها ارزانی داشته که برای دیگران وقت صرف کنند یا حتی با یک نگاه، لبخند، کمک فکری و کارهایی ازایندست در تغییر مسیر زندگی افراد تأثیر بسزا داشته باشند، دلایلی است که خود را موظف به شکرگزاری از خداوند میدانند.
دراینارتباط، دکتر عزتی اشاره میکند: «شادمانی حاصل از نیکوکاری است. همینکه انسان خود را فردی توانمند ببیند، احساس خوبی برایش به همراه دارد که کمک میکند در آینده با مشکلات به نحو بهتری روبهرو شود و البته این احساس مفید بودن در سطح جامعه، سرآغازی برای شکلگیری شادمانی و احساس لذت خواهد بود.
همچنین در مورد آرامش روحی افراد نیکوکار میگوید: نتیجه تحقیقات حاکی است افراد خیرخواه، استرس کمتری دارند، ازاینرو سیستم ایمنی بدنشان تقویت میشود و مقاومتشان در برابر بیماریها افزایش پیدا میکند، این افراد از طول عمر بیشتری برخوردارند و امید به زندگی بیشتری دارند.
اینکه بسیاری از افراد تمکن مالی دارند، اما از زندگی لذّت نمیبرند در مقابل کسانی که باوجود دارایی اندک، سعی در کمکرسانی به نیازمندان میکنند و احساس شعف و تعلق حاصل از انجام این کاربر زندگیشان سایه میاندازد، نشانۀ دیگری از تأثیر کار خیر است.»
اصولاً در ذات بشر گرایش به انجام کار خیر وجود دارد چراکه قابلیت این را دارد که از دوران کودکی این ویژگی در وجودش نهادینه شود. مطالعات نشان میدهد جوامعی که توانستهاند این موضوع را بهصورت خانوادهمحور و از دوران کودکی دنبال کنند، ویژگی نیکوکاری و ابعاد آن را گستردهتر از سایر جوامع نمایان میسازند.
تاثیر شعرا، بزرگان دینی بر نیکوکاری در فرهنگ ایران
البته نمیتوان نکات ارزنده ناشی از ضربالمثلهای مرتبط باکار نیک كه در فرهنگ ایرانی و اسلامی را که حاصل اندیشه ژرف شعرای بزرگ است، درحرکت اعضای یک جامعه بهسوی مسیر نیکوکاری نادیده گرفت. برای مثال؛
« آنکس که اوفتاد خدایش گرفت دست گو بر تو باد تا غم افتادگان خوری»
ازاینرو در میان آن دسته از جوامع انسانی که برای انجام کار خیر داوطلب هستند این خدمات انسان دوستانه بهصورت رایگان ارائه میشود ضمن اینکه همه ادیان الهی و جوامعی که در آن انسانهای بزرگ و فیلسوفان اجتماعی رشد کردهاند با چنگ زدن به ریسمان نیکوکاری، وفاق و همبستگی اجتماعی رشد دوچندانی یافته است. سوای تأکید بزرگان دینی بر امر خیر و نیکوکاری، آیات بسیاری وجود دارد که بر این رفتار اجتماعی تأکید زیادی کردهاند که در ذیل به چند آیه اشاره میگردد:
﴿ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَیبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ...؛ ای اهل ایمان، انفاق کنید از بهترین چیزهایی که اندوختهاید.
﴿ ... وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیرٍ فَلأنفُسِكُمْ وَمَا تُنفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ اللّهِ... ﴾ ... و آنچه از داراییتان انفاق کنید، به سود خودتان است و جز براى طلب خشنودى خدا انفاق مكنید.
﴿ ... وَالْبَاقِیاتُ الصَّالِحَاتُ خَیرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَیرٌ أَمَلًا. ﴾ ... و نیکیهای ماندگار ازنظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و ازنظر امید نیز بهتر است.
﴿ لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ... ﴾ شما هرگز به مقام نیکوکاری نخواهید رسید، مگر آنکه ازآنچه دوست دارید انفاق کنید.
﴿ مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا... ﴾ هر کس کار نیکویی انجام دهد، پس ده برابر آن (بهعنوان پاداش) برای اوست.
﴿ ...فَاسْتَبِقُوا الخَیرَاتِ... ﴾ ...در کارهای خیر از همدیگر سبقت بگیرید.
﴿ ...تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى... ﴾ ...در کارهای نیک و تقوا با یکدیگر همکاری کنید.
﴿ ...إِنَّ اللّهَ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ. ﴾ قطعاً خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.
در آیات بالا، دو واژه مورد اهتمام قرآن یعنی «سرعت» و «سبقت» در كار خیر را موردتوجه است و دیدگاه وحی در خصوص فضیلت عجله كردن در كارهای خیر و نیز تأكید بر سبقت گرفتن از هم دیگر در انجام نیکیها كه جزو ویژگیهای مؤمنان و صالحان واقعی است را بازخوانی كرده است.
رسالت و جایگاه آموزشوپرورش در تربیت افراد نیكوكار و خیر
ازنظر مربیان بزرگ تعلیم و تربیت، مدرسه نهتنها مکانی جهت آماده شدن برای زندگی، بلکه جایی برای تمرین زندگی و تجربۀ عرصههای مختلف آن است. بهعبارتدیگر، مدرسه مکانی برای یادگیری حقوق و مسئولیتهای مختلف است. بر این اساس، آموزشوپرورش بیش از هر چیز وظیفۀ آماده کردن نسل جدید را برای جامعۀ امروز بر عهده دارد و هدف آن نیز این است که افرادی را که میخواهند در جامعه زندگی کنند، با اصول، قواعد، ارزشها و هنجارهای اجتماع آشنا کند.
البته نه اینکه کاملاً خود را با آن منطبق کنند، بلکه باید بتوانند به سنتز جدیدی در فرهنگ خود برسند. پس انتظار عموم از مدرسه در مرحلۀ اول، این است که دانشآموزان را بهگونهای تربیت کند که در جامعه درست زندگی کرده، کار مناسب و ارتباط خوبی با مردم داشته باشند و نیز بتوانند مناسبتهای اجتماعی را درست سازماندهی کنند، هنجارشکنی نکنند و اینها در یک مفهوم عمده، درواقع؛ آموزشوپرورش مسئول آموزش و انتقال ارزشهایی نظیر تساهل، تسامح، ایثار و گذشت، احترام به حقیقت، تعاون، همكاری، عدالت و شأن انسانی است تا بتواند وجود خود را توجیه و بقای جامعه را تضمین کند. بهعلاوه از این رفتارها برای جهتدهی به رفتار سیاسی استفاده میشود.
یادگیری این نوع ارزشها در مدرسه، محدود و منحصر به برنامههای اجباری تعلیمات اجتماعی و مدنی نیست. دانشآموزان این ارزشها را از سازمان مدرسه، نحوۀ تدریس، نحوۀ ادارۀ مدرسه و فضای اجتماعی آن فرامیگیرند.
در خصوص بحث تأثیر مدرسه بر نگرشها و آرا و رفتارهای سیاسی باید به دو نوع تأثیر انتقال مستقیم ارزشها و هنجارها از طریق کتب درسی و نظرات سیاسی معلمان و نیز انتقال غیرمستقیم ارزشها، هنجارها و نگرشها از طریق تعمیم نتایج ناشی از ماهیت ساختار اقتدار در مدرسه توجه کرد.
دانشآموزان بهعنوان خیر و نیكو، بایستی درک عمیقی از نیاز به فعالیت و تصمیمگیری برای کمک به حل مشکلات یكدیگر را به دست آورند. آنها نیازمند مشارکت به روشهاییاند که همكاری را تقویت کرده، بشردوستی و نوعدوستی را در جوامع، فرهنگهای آنها و در جهان توسعه دهد. مدارس باید به دانشآموزان در جهت فهم ارزشهای نیكوكارانه یاری رساند.
مقصود از مصادیق ارزشها، گزارههایی درباره ارزش عرصههای چهارگانه خدا، خود، خلق و خلقت است. در اینجا به كلیات و مهمترین آنها در هرکدام از این حیطهها اشاره میکنیم و منظور از ارزش در این پژوهش بحث مهم نیكوكاری و احسان در جریان تعلیم و تربیت است. قانون احسان و نیكوكاری را یكی از پایه های اساسی انسانیت میشناسند.
احسان و نیكوكاری منحصر در نوع خاصی نبوده و حدومرز نمیشناسد و از همان محیط كوچك خانواده تا محیط گسترده جامعه قابلاجرا است و همه حوزههای زندگی از عواطف، گفتار و رفتار را شامل میشود و از جهت مصادیق، در اشكال مختلف و متنوعی ظهور و بروز میکند و از كمك و انفاق مادی تا دستگیری و هدایت گمراهان همه از مصادیق نیكوكاری است.
باید گفت که نگرش اخلاقی نسلهای آینده با ایجاد توازن بین منافع خود و دیگران مرتبط است و رشد اخلاقی جامعه درگذر از خودخواهی به دگر خواهی و درک صحیح نیکوکاری معنی میشود. این در حالی است که رفتارهای دگرخواهانه و نیكوكارانه در جامعه براثر تاریخی پرآشوب و استبدادی مجال كافی برای تمرین دموكراسی و بسط حوزه عمومی نداشته، با مشكل مضاعفی روبرو است.
امروزه در جامعه ایرانی بهویژه مدارس در ابعاد وسیعی شاهد فردگرایی منفی و غیرعقلانی هستیم. نقطه مقابل نیکوکاری، خودخواهی و منفعتطلبی فردی است که در کنشهای فردی جلوهگر میشود. وضع کنونی جامعه بهگونهای است که افراد بر اساس نیازها و علایق فردی خودشان، در جامعه رفتار میکنند و در حقیقت میتوان گفت نوعی فردگرایی منفی در جامعه گسترش یافته که شرایط اجتماعی زمینهساز این مسئله بوده است. رویکرد زمینهساز هجرت از «انسان اقتصادی» به «انسان فرهنگی» و بهتبع آن بسط سواد میان فرهنگی است.
انسانی که احترام به دیگران را نه بر پایۀ منافع شخصی و دریافت خیر از سوی دیگری، بلکه ارائه خیر به دیگری تعریف مینماید که یکی از اولویتهای امروز جامعه ایران است. متخصصان بر این باورند که چنین انسانهایی که در جریان ارتباطات انسانی، توانایی و قابلیت شناخت و فهم ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی دیگران رادارند، صاحب «هوش فرهنگی » هستند.
در این رهیافت دانشآموزان به دنبال «نفع شخصی درست درك شده » هستند؛ یعنی نفع شخصی كه در متن نیازهای عمومی وسیعتر تعریفشده، نفع شخصی كه «روشنفكرانه است» و نه کوتهبینانه، نفع شخصی كه بقایش به منافع دیگران بستگی دارد.
بیشتر بخوانید :
نمودهای شاخص تربیت خیر و نیكوكار در مدرسه
همانطور که اذعان شد، آموزشوپرورش باید دانشآموزان را نهفقط برای زندگی در جامعۀ خود و درونی کردن ارزشها و هنجارهای اجتماعی، بلکه برای زندگی در جامعۀ فراتر (درك همنوعان) تربیت کند؛ دانشآموزانی که تنها متعلق به جامعه، شهر و روستای خود نبوده و برای تداوم زندگی میتوانند با دانشآموزان دیگر تعامل داشته باشند.
بنابراین، زمانی دستگاه تعلیم و تربیت دررسیدن به اهداف و رسالتهای خود موفق خواهد بود که بتواند دانشآموزانی آگاه، مسئول، خلاق و خیّر تربیت کند و این امر جز از طریق تربیت روح کمکرسانی و ایثارگری و همكاری و ارتقای فرهنگ بخشندگی در قالب فراهم کردن زمینۀ ایفای نقش برای دانشآموزان در نمودهای خیر و نیكوكار قابلاجرا در مدرسه میسّر نخواهد شد.
در راستای احراز ویژگیهای خیر و نیكوكار، مدرسه باید مکانی برای تدارک فرصتهای لازم و مناسب برای تجربه و تمرین در عرصههای مختلف زندگی باشد تا از این رهگذر، زمینههای لازم برای برطرف کردن نیازهای فردی، خانوادگی و اجتماعی دانشآموزان فراهم آید. تربیت خیرانه، دانشآموزان را در تربیت خیر، توسعۀ دانش، مهارتها و ارزشهای موردنیاز برای تأمین امنیت عادلانه و سازگاربامحیطزیست جهان و استعدادهای بالقوۀ آن توانا میسازد. همچنین، کودکان و نوجوانان را به مراقبت از سیارۀ زمین و توسعۀ همدلی و نگرانیهای فعال تشویق میکند.
بر این اساس، شایسته است آموزشوپرورش، خود، نمونه و الگویی کوچک از جامعه باشد و در آن دانشآموزان در عرصههای مختلفی چون؛ حرفه، دین، سیاست، فرهنگ، علم و فنّاوری، خانواده، بهداشت و محیطزیست، ارتباطات و مانند آن به یادگیری بپردازند. در این راستا، مدرسه بهعنوان عنصری از آموزشوپرورش، در جوامع امروزی بهعنوان حیاتیترین دستگاه فرهنگی در تربیت نیكوكار بهحساب میآید؛ چراکه در پرتو آموزشهای مدرسهای است که شاکلۀ شخصیتی و رفتاری دانشآموزان شکل میگیرد.
بر پایۀ آموزشهای رسمی و غیررسمی مدرسهای است که همكاری، ایثار، كمك، نظم و انضباط اجتماعی حالت نهادی به خود میگیرد و عامۀ مردم بهطرف فرهنگ ترقی و توسعه حرکت میکنند. سرنوشت انسان در کلاس درس شکل میگیرد؛ بنابراین، مدرسه کودکان را برای دنیای بیرون از کلاس درس که دائماً در حال تغییر و چالش است، آماده میسازد تا آنها بهعنوان رهبران فردا بتوانند با چالشهای قرن بیست و یکم مقابله كنند.
در راهبردهایی که برای رسیدن به اهداف مذکور ارائهشدهاند، بر گنجاندن ارزشها در برنامههای درسی تأکید شده است. این راهبردها مبتنی بر نظریهای است که مدرسه را بهعنوان ارگانیسمی اجتماعی و فرهنگی موردتوجه قرار میدهد. افراد بشر مخلوقاتی اجتماعیاند و برای بقا و پیشرفت در محیط اجتماعی که در آن افراد یكدیگر را موردحمایت قرار میدهند، بهطور مستقل زندگی میکنند.
هر مدرسه ویژگیها و رفتارهای خاص خود را دارا بوده و واجد فرهنگی معیّن و نیز واجد الگویی قدرتمند برای توسعۀ جامعهای است که در آن وجود دارد. مدارس همچون جامعه، بر رفتارها و واکنشهای متقابل، مشترک و متبادل متکیاند. رفتار هر فرد نسبت به دیگران نتیجۀ اصلی یک سامانۀ آموزشی است. مدارس باید وظایف تربیتی را خود به انجام برسانند و برای ارتقای تواناییهای دانشآموزان، از جنبههای شخصی و اجتماعی، تلاش کنند؛ بهطوریکه قادر به تعمیم تجربیات مدرسهای خود در سطح جامعه باشند.
برای تحقق رسالت مذکور، مدرسه بهعنوان نمونۀ کوچکی از جامعه و دربرگیرندۀ بخشی از نقشآفرینان آیندۀ جامعه، نقشهای زیادی از جامعه را در دل خود نهفته دارد. این نقشها بهمثابۀ نمودهای تربیت خیر و نیكوكار قابلاجرا در مدرسه، فرصتی مناسب و درعینحال تمرینی پرثمر برای نقشآفرینی آیندۀ دانشآموزان خلق میکند؛ نمودهای نیكوكاری که نمونههای واقعی آن در جامعه موجود است و دانشآموز برحسب علاقه، توانایی، پیشینۀ شغلی خانوادگی و غیره در این نمودها نقشآفرینی میکند و با وظایف و حقوق خود در آن نقش و همچنین سایر نقشهای موجود در جامعۀ آشنا میشود. این شاخصها و نمودهای تربیت خیر در مدارس عبارتاند از:
1- پزشک خیر
برای ایجاد جامعهای مترقی در عرصۀ جهانی، نیاز به دانشآموزانی سالم داریم. بدون داشتن سلامتی و تندرستی در محیط مدرسه، از داشتن دانشآموزانی سالم، فعال و اندیشمند محروم خواهیم بود. برای حفظ سرمایههای اجتماعی و تربیت دانشآموزانی فعال، پویا و خلاق، توجه به مسئلۀ سلامت تن و روان باید در اولویتهای مدارس قرار گیرد تا از این طریق بتوان به اهداف توسعۀ پایدار در راستای تأمین بالاترین سطح سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی كودكان و نوجوانان بهعنوان ضرورت و اولویت برنامههای نظام آموزشوپرورش دستیافت.
بعد از خانواده، مدرسه مهمترین نقش را در سلامت كودكان و نوجوانان دارد.
با توجه به اینکه پایهگذاری رفتارهای بهداشتی و سبک زندگی در این سنین صورت میگیرد، همچنین این گروه سنی جزء مهمترین گروههای در معرض خطر حوادث و سوانحاند، لازم است متولیان تعلیم و تربیت با نگاهی بلندمدت، برای داشتن جامعهای سالم بهسلامت دانشآموزان در محیط مدرسه توجه کنند و در این جامعۀ کوچک، پایهگذار فرهنگهای صحیح سلامتی باشند.
یكی از بهترین راههای آموزش مهارتهای آموزش خیر به دانشآموزان، سپردن نقش «پزشك خانواده» به آنها و انتقال مطالب از طریق آنان به سایر فراگیران است. بدین ترتیب که با توجه به علایق و دانش زمینۀ دانشآموزان، یک یا چند نفر از آنان بهعنوان پزشک یا پزشکان مدرسه انتخاب و به سایرین معرفی میشوند و مسئولیت تأمین سلامت، نظارت، درمان و گسترش آگاهی دانشآموزان درزمینۀ سلامت و امور بهداشتی به دانشآموز سپرده میشود و از این طریق، آنان با یكی از نقشهای واقعی موجود در جامعه آشنا خواهند شد.
بهعلاوه، دانشآموزان در مدرسه با پوشیدن لباس پزشکی و قرار گرفتن در مقام پزشک مدرسه، ضمن ایفای نقش واقعی در امور مربوط، تعریفی به دست میدهند که یک پزشک بهعنوان شهروند چه حقوق و وظایفی در قبال بیماران و سایر شهروندان دارد و سایر شهروندان را نیز نسبت به حقوق خود در برابر پزشک مطلع میکنند.
باید توجه داشت ازآنجاکه تمامی امورات درمانی موردنظر در مدرسه رایگان و بدون هیچ چشمداشتی صورت میگیرد لذا مفاهیم اولیه ایثار، یاریگری به همنوع و کمکهای بشردوستانه در آنجا شكل میگیرد. همچنین عوامل آموزشگاه میتوانند با ایجاد بستر ارتباطی بین مدرسه و مراکز درمانی خیریه، ضمن کمک به دانشآموز یا دانشآموزان علاقهمند به ایفای نقش پزشک مدرسه، وضعیت سلامت دانشآموزان را بهبود بخشند.
2- قاضی مدرسه
اجرای عدالت و برقراری مساوات بهعنوان یكی از حقوق شهروندان، ازجمله مهارتهای لازم دانشآموزان بهعنوان شهروندان جامعه است. با توجه به وجود افکار و آرای مختلف در محیط مدرسه، زمینۀ لازم برای شکلگیری یكی دیگر از نقشهای واقعی جامعه برای برقراری عدالت و مساوات بین اعضای این جامعه کوچک فراهم میشود. قرار گرفتن در مقام یک قاضی برای دانشآموزان علاقهمند، میتواند ضمن کسب تجربهای گرانسنگ برای خود دانشآموز، سایر دانشآموزان را نسبت به شرح وظایف قاضی و مجریان برقراری عدالت آشنا کند. همچنین دانشآموز به این سطح از آگاهی میرسد که باید استیفای حقوحقوق تضییعشده و اجرای عدالت را به قاضی متخصص واگذار کند.
ازجمله کمکهایی که عوامل آموزشگاه در راستای اجرای بهتر این نقش در آموزشگاه میتوانند به دانشآموزان داشته باشند، این است که با انعقاد تفاهمنامهای مشترک بین مدرسه و سازمانهای قضایی، زمینۀ ارتباط قاضی مدرسه را با این نهادها و نیز آشنایی او با ابعاد واقعی و مشکلات فراروی کار قضاوت را فراهم کنند.
دانشآموز یا دانشآموزانی که بهعنوان قاضی مدرسه ایفای نقش میکنند، با تجاربی که از تعامل با سازمانهای قضایی کسب کردهاند، میتوانند با تشکیل گروه قضاوت، متشکّل از یک نفر قاضی، وکیل، منشی دادگاه و غیره، مسئولیت حل اختلافات جزئی بین دانشآموزان را در محیط مدرسه بر عهده گیرند.
3- مدیر مدرسه
از دیگر نمودهای شاخص تربیت خیر و نیكوكار در مدرسه، ایفای نقش «مدیر مدرسه» است. مدیر مدرسه بودن، موقعیتی را فراهم میسازد که دانشآموزان علاقهمند به این نقش، در برهههای مشخصی از سال تحصیلی و باراهنمایی معلمان و مدیر مدرسه، خود را در نقش مدیر دانسته، برای مدتی هرچند کوتاه، خود را مدیر یک مجموعه دانسته و توانایی خود را محک زده و تجربه باارزشی را کسب کنند و در کنار آن با شرح وظایف و حقوق یک مدیر آشنا شوند. این طرح در مدارس بسیاری از کشورها در طول سال تحصیلی اجراشده و میشود.
4- فروشندۀ مدرسه
گسترش رو به رشد جوامع بشری بر اهمیت علم اقتصاد و مسائل مربوط به آن افزوده است؛ بهگونهای که اگر افراد جامعه درک درستی از آدابورسوم و فرهنگ اقتصادی نداشته باشند، جامعه بهزودی با مشکلات و ناهنجاریهای عدیدهای روبهرو خواهد شد. ازاینرو، ایجاد زمینۀ ایفای نقش «فروشنده مدرسه» بهعنوان نمادی از نقشهای متعدد اقتصادی موجود در جامعه، میتواند ضمن فراهم کردن موقعیت آزمایشی کسب تجربه در این زمینه برای دانشآموزان ایفاگر نقش، سایرین را با آداب و احکام اصول اقتصادی در جامعه آشنا کند.
بدین طریق میتوان به داشتن نظام باثبات اقتصادی، توسعۀ پایدار و حل شدن بسیاری از معضلات مرتبط امیدوار بود. تصمیمگیرندگان مدرسه با ایجاد زمینۀ تعامل کسانی که در نقش فروشندۀ مدرسه ایفای نقش میکنند با بنگاههای فروش مواد غذایی و بورسها، به دانشآموزان فرصت میدهند با دنیای واقعی مالی و اقتصادی جامعه آشنا شوند. فروشندگان مدرسه میتوانند ضمن خرید مایحتاج و ملزومات موردنیاز دانشآموزان در محیط مدرسه، به آنان در خریدوفروش سایر موارد مشاوره بدهند.
5- روحانی مدرسه
اسلام دارای برنامه جامع زندگی برای تمامی انسانها و در همه دورانها است؛ برنامهای مبتنی بر ارزشهایی مطلق، همیشگی و جهانشمول که برای درک بهتر آنها، آگاهی از نوع نگاه اسلام به انسان و معرفت ضروری است. جامعهای كه به دین پایبند نباشد، واقعبینی و روشنفكری را از دست میدهد و عمر گرانمایۀ خود را در گمراهی و ظاهربینی و غفلت میگذراند، دچار زشتی اخلاق و پستی كردار میشود و علاوه بر آن، شهروندان چنین جامعهای به سعادت ابدی و كمال نهایی خود نمیرسند.
اهمیت دین و مباحث دینی لازم میدارد که آموزشوپرورش بنا بر رسالت تربیتی و انسانساز خود، زمینۀ آگاهی هر چه بیشتر دانشآموزان را با مسائل دینی فراهم کند.
در همین راستا و بهمنظور فعال شدن دانشآموزان درزمینۀ شناسایی، شناساندن و پیادهسازی ابعاد مختلف دینی در مسائل زندگی اجتماعی برای خود و دیگران، طراحی نقش «روحانی مدرسه» پیشنهاد میشود تا از این طریق، دانشآموزان علاقهمند به موضوعات دینی با قبول این نقش و پذیرش مسئولیتهای لازم، به توانمندسازی و افزایش آگاهی خود درزمینۀ مباحث دینی اهتمام ورزند و هم بهعنوان یک نیكوكار و خیر، نقشی از نقشهای واقعی و مهم جامعه را تمرین کرده باشند و هم دانش دینی خود را تقویت کنند.
روحانی مدرسه مسئولیت اجرای فعالیتهایی چون؛ ارائۀ آموزشهای لازم مذهبی و دینی به دانشآموزان، پاسخ به سؤالات و پرسشهای دینی دانشآموزان، زمینهسازی برای برگزاری مراسم و برنامههای دینی، پیاده کردن احکام اسلامی در مدرسه و سایر موارد مربوط به امور مذهبی را بر عهده خواهد داشت.
6- شورای مدرسه
تشکیل شورای مدرسه یكی دیگر از زمینههای تربیت خیر و نیكوكار در مدرسه است که دانشآموزان از این رهگذر، مشارکت در ادارۀ امور مدرسه را یاد میگیرند. فرایند ثبتنام و گزینش نامزدهای شورای دانشآموزی، تبلیغات نامزدها، اجرای انتخابات، نتایج انتخابات و غیره، نمونۀ بسیار مناسبی برای تمرین مشارکت در امور اجتماعی و حضور درصحنههای سیاسی کشور است. علاوه بر این، دانشآموزان بهخوبی با کارکرد و وظایف شوراها آشنا میشوند.
برای اینکه این نقش بهصورت واقعی و متناسب با اهداف آن در مدارس اجرا شود، ضرورت دارد مدیر و معلمان با اعتقاد و باور به اهمیت این نقش در تربیت سیاسی و افزایش آگاهی دانشآموزان، به آنان در تصمیمگیریهای اساسی و مهم مدرسه که مربوط به دانشآموزان است، فرصت اظهارنظر بدهند.
7- پلیس مدرسه
از دیگر نمودهای شاخص تربیت نیكوكار و خیر در مدرسه، ایفای نقش «پلیس مدرسه» است. دانشآموزانی که نقش پلیس مدرسه را بر عهده میگیرند، میتوانند با آموزش مسائل حقوقی و انضباطی به دانشآموزان و برقراری ارتباط مؤثر با مسئولان مدرسه، معلمان، کارکنان، دانشآموزان و خانوادههای آنان و آگاهی بخشی و رسیدگی به مسائل انضباطی دانشآموزان، نقش مؤثری در رعایت قوانین و مقررات توسط دانشآموزان، حلوفصل مجادلات دانشآموزان، اجرای برنامههای پیشگیری از وقوع جرم و خشونت و بهطورکلی برقراری امنیت عمومی در مدرسه داشته باشند.
ازاینرو، آنها با تسهیل روند برقراری امنیت در مدرسه، نقش بسزایی در بهبود محیط اجتماعی ایفا خواهند کرد. بهعلاوه، مأموران پلیس مدرسه با مشارکت فعال در مسائل انضباطی دانشآموزان، میتوانند کاستیهای مربوط به برقراری امنیت و نظم در مدرسه را به مدیر، ناظم یا سایر مسئولان تربیتی مدرسه گزارش کنند و اصول رفتارهای شایسته و عواقب بروز رفتارهای ناشایست و نابهنجار را به دانشآموزان تذکر کنند.
آنها بهمثابۀ قانونمداران، با انجام تعاملات رسمی و غیررسمی با دانشآموزان و کارکنان مدرسه و نیز با اجرای قوانین و مقررات، این نقش را بهخوبی ایفا خواهند کرد. در چنین شرایطی، بهمرور به دلیل شناخت رفتارهای شایسته و ناشایسته (درست و نادرست) و درنتیجه، اکتساب هنجارهای رفتاری مطلوب توسط دانشآموزان، مسائلی چون؛ جرم و خشونت، بینظمی، سرقت، خرابکاری و رفتارهای مشابه آن در محیط مدرسه بهندرت اتفاق خواهد یافت.
8- شهردار مدرسه
جامعه از تعدادی نهاد و مؤسسات كاملاً پیوسته به یكدیگر تشکیلشده است؛ بدینجهت، مدرسه را از بقیۀ نهادها و اركان جامعه متمایز ندانستهاند. مدرسه نهادی است كه شكل سازمانی خود را دارد، ضمن اینکه خود نیز نوعی جامعه است. دانشآموزان لازم است به درك مناسبات عمیق اجتماعی نائل شوند و چگونگی مشاركت در امور جامعۀ خود را بیاموزند تا انسانهایی شوند كه بتوانند در چارچوب روابط اجتماعی به اهداف خویش برسند.
بر همین اساس، باید زمینۀ رویارویی فعال دانشآموزان را بهعنوان خیر و نیكوكار، با محیط اجتماعی فراهم کرده، بهصورت عملی تجربیاتی در این روند عرضه کنند. ازجمله فرصتهای مناسب اجرایی کردن این وظیفه توسط مدارس، فراهم کردن زمینۀ اجرای نقش «شهردار خیر» توسط دانشآموزان است.
بدینصورت که عوامل اجرایی مدرسه با برگزاری انتخابات از بین افراد علاقهمند، یک نفر را بهعنوان شهردار مدرسه انتخاب میکنند تا او، به کمک گروهی از دوستان خود که تحت عنوان شهرداری مدرسه فعالیت خواهند کرد، امور مربوط به حفظ محیطزیست، امكانات بهداشتی، امكانات ورزشی، امور فرهنگی و اجتماعی، ترافیك و حملونقل و مسائل ایمنی تحصیلی و پرورشی و ایجاد فضای سبز مطلوب را بر عهده بگیرند.
ایفای چنین نقش بزرگی در کنار فوایدی که برای آبادانی و نشاط مدارس دارد، تحولی عمیق در شخصیت دانشآموز به وجود میآورد و او را بهعنوان فردی آگاه به وظایف سازمان شهرداریها و حقوق متقابل خود، برای مسئولیتپذیری و روحیۀ مشارکتجویانۀ بیشتر در سطح مدیریت شهری و ایجاد روحیۀ مسئولانه نسبت به زندگی آماده میسازد.
9- مشاور مدرسه
وظیفۀ دستگاه آموزشوپرورش، در آماده کردن دانشآموزانی که سرمایۀ انسانی فردا تلقی میشوند، برای مواجهه و سازگاری با مقتضیات قرن بیستویکم که از حساسیت ویژهای برخوردار است، بسیار حساس و سنگین است. اضطراب، افسردگی، سوءمصرف مواد مخدر، رفتارهای نابهنجار، مشکلات تحصیلی و گرایش ارتباط با جنس مخالف، از عمدهترین مشکلات روانی اجتماعی دانشآموزان است که لازم میدارد عوامل مدرسه زمینۀ ایجاد و تقویت ایفای نقش «مشاور مدرسه» توسط یک یا چند نفر از دانشآموزانی که ضمن داشتن علاقه، مهارتهای مقدماتی لازم را نیز دارند، فراهم کند.
دانشآموزی که در نقش مشاور مدرسه ایفای نقش میکند، با امتیازات خاصی که نسبت به معلم مشاورۀ مدرسه دارد، ازجمله همسن و همفکر بودن با دانشآموزان، میتواند با آگاهی از ارتباط تنگاتنگ مشکلات تحصیلی با زمینههای روانی اجتماعی دانشآموزان، با استفاده از متون و روشهای راهنمایی و مشاوره از طریق شیوههای مختلف فردی، گروهی و خانوادگی به دانشآموزان کمک کند تا با بررسی همهجانبۀ مشکل بتوانند راهحل یا راهحلهای مناسب را انتخاب و برای اجرای آنها برنامهریزی کنند و درنهایت، عملکرد دانشآموزان در ابعاد مختلف بهبود یابد.
از سایر نمودهایی که زمینۀ تربیت خیر و نیكوكار را در محیط آموزشوپرورش فراهم میسازد، میتوان به: روانشناس مدرسه، جامعهشناس مدرسه، فیلسوف مدرسه و غیره اشاره کرد. درنهایت، نتیجۀ اجرایی کردن این نمودهای تربیت نیكوكار در مدرسه را میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد:
-تقویت وجدان کاری و گسترش و عمق نظمپذیری اجتماعی در تمام پهنههای زندگی.
-تقویت مهارتهای اجتماعی در قدرت سازگاری با دیگران.
-تقویت روح همکاری، همدلی، نوعدوستی، گذشت، فداکاری و همزیستی.
-ایجاد حسن احترام به خود، دیگران و تحمل عقاید دیگران.
-شناخت اصول، قانونمندیها و تبعیت از آنها در هنگام برخوردهای فردی و اجتماعی.
-گسترش همیاری درسی و تحصیل از طریق گروههای دانشآموزی.
-تمرین نقشپذیری، مسئولیتپذیری و تن دادن به کارهای جمعی و تعاون برای پیشبرد اهداف تربیتی.
-تمرین مشارکت جمعی، تصمیمگیری جمعی و مشخصههای آن.
-رفع عوارض روانی اجتماعی در فرایند تعاملات بین فردی؛ مانند انزواجویی، رقابتهای تخریبکننده و ترسهای اجتماعی.
الگوی کارآمد تربیت نیكوكار و خیر در بستر نظام آموزشوپرورش
الگوی کارآمد تربیت خیر و نیكوكار در بستر آموزشوپرورش، متناسب با حیطههای سهگانۀ شناختی، نگرشی و مهارتی، بر مبنای مؤلفهها، نمودها، مشخصهها و راهکارها، در جداول 1 تا 3 خلاصهشده است.
در این الگو ابتدا به مؤلفههای تربیت خیر و نیكوكار متناسب با هر یک از حوزههای سهگانۀ شناختی، نگرشی و مهارتی پرداخته و به اقتضای هر یک از این مؤلفهها، نمودهای شاخص ارائهشده است. افزون بر این، برای روشن شدن ماهیت نمودها، به مشخصهها پرداخته و درنهایت برای هر یک از این نمودها، راهکارهایی ارائهشده است.
تبیین نقش آموزشوپرورش در تربیت دانشآموز خیّر
در مقالۀ حاضر تلاش بر این بوده است تا با تبیین نقش آموزشوپرورش در تربیت دانشآموز خیّر و نیكوكار به بررسی شاخصهای تربیت نیكوكاری در ابعاد سهگانۀ شناختی، نگرشی و مهارتی و نمودهای شاخص متناسب برای هر یک از این مؤلفهها پرداخته شود و درنهایت، الگوی کارآمد تربیت خیر و نیكوكار در بستر نظام آموزشوپرورش متناسب با حیطههای سهگانه ارائه گردد.
چراکه در مورد اهمیت توجه همگانی به کارهای انسان دوستانه باید گفت باوجود اسوه و الگوی والایی چون حضرت علی (علیهالسلام) برای افراد جامعه که کارهای نیکو و خدمات انسانی را بهصورت پنهانی انجام میدادند، بد نیست گاهی اوقات کارهای خیر بهصورت علنی انجام شود تا نفس آن عمل در نظر گرفته شود و انگیزه افراد ارتقا پیدا کند که این خود نوعی آموزش است؛ که شاید کوچک و ناچیز باشد؛ اما پیامد همبستگی و وفاق اجتماعی را خواهد داشت.
نتایج اصلی پژوهش حاکی از آن است که آموزشوپرورش باید دانشآموزان را نهفقط برای زندگی در جامعۀ خود و درونی کردن ارزشها و هنجارهای اجتماعی، بلکه برای زندگی در جامعۀ جهانی تربیت کند. دانشآموزانی که تنها متعلق به جامعه، شهر و روستای خود نبوده و برای تداوم زندگی میتوانند با سایر افراد جوامع دیگر تعامل داشته و با آنان همدردی کنند.
چه زمانی آموزشوپرورش در تربیت افراد خیر موفق خواهد بود
زمانی دستگاه تعلیم و تربیت در رسیدن به اهداف و رسالتهای خود موفق خواهد بود که بتواند دانشآموزانی آگاه، مسئول، نوعدوست، خیّر، نیکوکار، همدل و همراز تربیت کند و این امر جز از طریق تربیت دانشآموزانی نیکوکار و خیّر و ارتقای فرهنگ نوعدوستی و خیرخواهی در قالب فراهم کردن زمینه ایفای نقش برای دانشآموزان در نمودهای خیّر و نیکوکارِ قابلاجرا در مدرسه میسر نخواهد شد.
در راستای احراز ویژگیهای دانشآموز خیّر و نیکوکار، مدرسه باید مکانی برای تدارک فرصتهای لازم و مناسب برای تجربه و تمرین در عرصههای مختلف زندگی باشد تا از این رهگذر، زمینههای لازم برای برطرف کردن نیازهای فردی، خانوادگی و اجتماعی دانشآموزان فراهم آید.
باید گفت که تربیت خیّر و نیکوکار، دانشآموزان را در توسعه دانش، مهارتها و ارزشهای موردنیاز برای تأمین امنیت عادلانه در جهت دستگیری و کمکهای بشردوستانه، کوشش برای رفع گرفتاریها و مصائب دیگران و سازگاربامحیطزیست جهان و استعدادهای بالقوه آن توانا میسازد.
همچنین کودکان و نوجوانان را به مراقبت از سیاره زمین و توسعه همدلی و نگرانیهای فعال تشویق میکند. بر این اساس، شایسته است آموزشوپرورش خود، نمونه و الگویی کوچک از جامعه باشد و در آن دانشآموزان در عرصههای مختلفی چون؛ حرفه، دین، سیاست، فرهنگ، علم و فناوری، خانواده، بهداشت و محیطزیست، ارتباطات و مانند آن به یادگیری بپردازند.
امروزه دستگاه آموزشوپرورش برخلاف گذشته که تنها یک وظیفه داشت و آن تربیت و نهادینه کردن افراد متعلق به یک کشور بود، از وظیفۀ حساس دیگری در قبال جامعۀ جهانی نیز برخوردار شده و آن تبدیل دانشآموز به فردی نوعدوست و بشردوست است؛ دانشآموزی که متعلق به جامعۀ بینالملل، در حال شدن است. این احساس وظیفه، در راهبردهایی بر گنجاندن ارزشهای نیکوکارانه در برنامههای درسی تأکید شده است.
این راهبردها مبتنی بر نظریهای است که مدرسه را بهعنوان ارگانیسمی اجتماعی و فرهنگی موردتوجه قرار میدهد. مدارسی که باید وظایف تربیتی خود را به انجام برسانند و برای ارتقای تواناییهای دانشآموزان در امور خیر، از وجوه زندگی شخصی و اجتماعی خویش تلاش کنند؛ بهطوریکه قادر به تعمیم تجربیات مدرسهای خود در سطح جامعه باشند.
ازاینرو، زمانی دستگاههای تربیتی مدارس دررسیدن به اهداف و رسالتهای خود موفق خواهند بود که بتوانند دانشآموزانی آگاه، مسئول، خیّر و نیکوکار در جامعۀ محلی، ملی و جهانی تربیت کنند و این امر جز از طریق تربیت دانشآموز داوطلب و بشردوست در قالب فراهم کردن زمینۀ ایفای نقشهای مناسب برای دانشآموزان در مصادیق شاخصهای نیکوکار و خیّر ترسیمشده در این مقاله، در مدرسه میسّر نخواهد بود.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله ارائه الگوی كارآمد تربيتی امور خير و نیکوکاری در بستر نظام آموزش و پرورش نوشته نعمت الله موسی پور، لیلا عیاری، سید محمد سیدکلان است که در همایش خیر ماندگار شرکت کرده و در سیویلیکا منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید