سازمانهای NFP همچون خیریهها، بنیادها، مؤسسات و حتی گروههای سیاسی با هدف خلق ارزشهای «اجتماعی» و نه «مادی» توصیف میشوند که این امر سؤالاتی را درباره پایداری و توانایی آنها برای رشد و موفقیت در ذهن متبادر میسازد.
این مقاله ضمن بررسی چالشهای اصلی پیش روی سازمانهای مردمنهاد، عوامل اصلی مدیریت موفق آنها را شناسایی و تعریف میکند.
وجه مشترک NFPها این است که همگی از یک هدف اجتماعی خاص نظیر ترویج دین، ارتقای آموزش، کاهش فقر و سایر اهداف تحسینبرانگیز مدنی حمایت میکنند. هر کشوری دارای قوانین خاص حاکم بر NFPهاست و به طور کلی تأمین مالی این سازمانها توسط خیّران، آژانسهای بینالمللی، نهادهای دولتی، افراد خصوصی و عامه مردم انجام میشود.
سازمانهای مردمنهاد باید تحت دو شاخه متضاد کار کنند: اقتصاد و جامعهشناسی. این شاخهها ریشه اصلی اهداف هر نوع NFP هستند و در عین حال دو معضل دیرینه را بروز میدهند. از یک سو، مدل استاندارد اقتصادی برای شرایط خاص غیربازاری که ویژگی منحصر به فرد NFPهاست، کاربرد ندارد و از سوی دیگر دیدگاههای جامعهشناختی با وجود ارائه نکات جالب فاقد طرحهای اقدام عملیاتی برای NFPهاست.
سازمانهای مردمنهاد (غیرانتفاعی) و انتفاعی هر چند به طور یکسان استفاده میشوند، اما دارای معانی مشابه نیستند و باید میان آنها تفکیک قائل شد. گرچه هر دو نوع سازمان ممکن است از یک هدف اجتماعی حمایت کنند، اما سازمانهای مردمنهاد اعضای متفاوتی دارند و اهداف آنها شاید مواردی چون تحقیقات علمی، چالشهای زیستمحیطی و از این قبیل را دربرگیرد.
عامه مردم جایگاه «مردمنهاد» را به باشگاههای اجتماعی نظیر روتاری (Rotary)، لاینز (Lions) و... پیوند میدهند. اساساً NFPها توسط دیدگاههای جامعهشناختی برانگیخته میشوند که به دلیل نیاز روزافزون به یکپارچگی جامعه مدنی با تجارت، سیاست، اقتصاد به طور کلی و توسعه اجتماعی، آنها را در طولانیمدت پایدار میکند. افراد و گروههای مختلف اغلب وجود NFPها را به ضعف و ناکامی دولت یا بازار در ارائه خدمات خاص نسبت میدهند.
با این حال اهمیت سازه انسانی و تعاملات اجتماعی در پیدایش واقعیتهای مشترک، NFPها را به یک هدف پایدار تبدیل میکند.
چالشهای اصلی NFPها
1. وابستگی به منابع
وابستگی به منابع یکی از بزرگترین چالشهای NFPهاست. در برخی موارد و در پی افزایش نیازهای اجتماعی، منابع مالیِ متکی به کمکهای اهدایی، فعالیتهای جمعآوری سرمایه، حمایت مستقیم جوامع تجاری و گرنتهای دولتی کمیابتر از گذشته شدهاند.
2. سوء مدیریت
سوء مدیریت یکی از مشکلات خاص NFPهاست، چرا که کارکنان فاقد مسئولیت و پاسخگویی در قبال افرادی هستند که به طور مستقیم در سازمان سهم دارند.
پروژهها ممکن است آغاز شوند، اما به دلیل پیشبینی نادرست هزینهها و مخارج هرگز به سرانجام نرسند. رسوایی اخیر آکسفام (Oxfam) در بریتانیا نمونهای از نبود اخلاق در بین افرادی است که مدیریت NFPها را برعهده گرفتهاند.
3. کمبود استعداد
امروزه گزارشهایی مبنی بر کمبود استعدادهای بزرگ در بین افراد تازه فارغالتحصیلشده برای بخش NFP مشاهده میشود. سازمانهای مردمنهاد ناگزیر به رقابت شدید با بخش خصوصی و دولتی بر سر جذب و حفظ کارکنان مستعد هستند.
در این میان بستههای دستمزد در اغلب اوقات تناسبی با سطح مسئولیتها و استرس کاری که کارکنان NFP متحمل میشوند، ندارد.
4. فقدان برنامهریزی استراتژیک، حسابرسی و ممیزی
تا جایی که به مدیریت استراتژیک NFPها مربوط میشود، تعجبآور نیست که این سازمانها از کمبود چشمگیر برنامهریزی استراتژیک رنج میبرند.
حسابرسی و ممیزی چندان در بین سازمانهای مردمنهاد رایج نبوده و این شاخهها در مدیریت NFP تضعیف شدهاند.
5. مدیریت مالی
گرچه تکنیکهای مدیریت مالی در NFPها اساساً تفاوتی با تکنیکهای موجود در شرکتهای سودمحور ندارد، اما ویژگیهای خاص و منحصر به فردی برای این سازمانها وجود دارد که همگی به شیوههای خاص تأمین مالی NFPها و به طور خاص تنوع منابع سرمایه که به وضوح مهمتر از شرکتهای انتفاعی است و پیامدهای آن برای آسیبپذیری مالی NFPها مربوط میشود.
6. سندرم بنیانگذار
سندرم بنیانگذار - اصطلاحی که به ویژه در مورد بنیادها استفاده میشود - چالشی است که سازمانها حین رشد و توسعه خود تجربه میکنند. بنیانگذاران پویا که چشمانداز قوی در مورد نحوه اداره سازمان دارند، معمولاً سعی میکنند حیطه کنترل خود را حفظ کنند و این امر باعث تضعیف کارکنان یا داوطلبان جدیدی میشود که در تلاش برای گسترش دامنه پروژهها یا تغییر سیاستها هستند.
بیشتر بخوانید :
7. پیروی از قوانین
جهت اطمینان از عملکرد صحیح و منصفانه، خیریهها باید قوانین زیادی را رعایت کنند. در بریتانیا قانون لابیگری (Lobbying Act) یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی بخش خیریه است. در آمریکا دولت ترامپ بزرگترین تغییرات را در قوانین مالیاتی به عمل آورده که فشار زیادی را بر NFPها تحمیل میکند.
8. پذیرفتن فناوری جدید
نوآوریهای تکنولوژیکی همچون هر بخش دیگری تأثیر چشمگیری بر مؤسسات مردمنهاد داشته است. بکارگیری فناوری نحوه جمعآوری کمکهای مالی خیریهها، نحوه اهدای کمکهای افراد و حمایت آنها از خیریههای مورد نظرشان را به طرز قابل توجهی تغییر داده است. پذیرفتن فناوری جدید، فرصتهای بزرگی را برای موفقیت سازمانها فراهم کرده است.
9. مدیریت موفق NFPها
پس از آشنایی با چالشهای مختلفی که NFPها با آن مواجه هستند، شناسایی عوامل موفقیت و ایجاد مدلهای رشد نیز اهمیت دارد.
برای مثال یک خیریه در قبال حامیان و ذینفعان خود مسئولیت دارد و به شکل منصفانه باید تحت چالش و نظارت دقیق و مستمر قرار گیرد. شفافیت و پاسخگویی در اولویت کارهای خیریه قرار دارد و از این رو باید کانالهای خود را برای اطلاعرسانی پیرامون هزینهها، استراتژیها، تأثیرگذاریها و اصول اخلاقی تقویت کند تا با ایجاد اعتمادسازی، درک و شناخت عمومی را افزایش دهد.
خیریهها باید به دیگران اثبات کنند که از منابع مالی به بهترین شکل ممکن برای حمایت از افرادی که به نمایندگی از آنها فعالیت میکنند، بهره میگیرند. اتخاذ یک مدل حکمرانی مناسب چالش دیگری است که خیریهها با آن مواجه هستند.
حکمرانی تلفیقی از سیاستها، سیستمها و ساختارها به همراه یک چارچوب استراتژیک و عملیاتی است که رهبری سازمان را برای انجام اقدامات و اتخاذ تصمیمات مؤثر و مسئولانه هماهنگ میسازد. هر مدل حکمرانی به نحوه ارتباط سیاستها، سیستمها، ساختارها و چارچوب با یکدیگر اشاره دارد و اینکه آیا مسئولیت آنها بر عهده کل مجموعه هیئت مدیره است یا تک تک اعضای آن.
مؤسسه مدیران شرکتی استرالیا (Australian Institute of Company Directors) ده شرط مهم را برای مدل حکمرانی مؤثر NFPها برشمرده است:
9.1- وظایف و مسئولیتها
وجود شفافیت درباره مسئولیتهای فردی مدیر، انتظارات سازمان از مدیران و وظایف هیئت مدیره یکی از شروط لازم است.
9.2- ترکیب هیئت مدیره
هر هیئت مدیره باید شامل ترکیب درستی از افراد با توجه ویژه به پیشینه، مهارتها و تجربیات هر فرد باشد و اینکه چطور اضافه شدن یک شخص باعث ایجاد قابلیتهای جمعی و عملکرد مؤثر هیئت مدیره میشود.
9.3- هدف و استراتژی
هیئت مدیره نقش مهمی در تعیین چشمانداز، هدف و استراتژیهای سازمان ایفا میکند، به سازمان کمک مینماید تا این موارد را درک کرده و خود را به صورت شایسته با جهت حرکت یا برنامهها تطبیق دهد.
9.4- شناخت و مدیریت ریسک
با استقرار سیستم مناسب مدیریت ریسک و کنترلهای داخلی، هیئت مدیرهها میتوانند به افزایش احتمال تحقق اهداف سازمانشان کمک کنند.
9.5- عملکرد سازمانی
ارزیابی اینکه سازمان تا چه حد به هدف خود میرسد شاید دشوار باشد، اما این میتواند به هیئت مدیره در تعیین و ارزیابی دستهها و شاخصهای عملکرد مناسب برای سازمان کمک کند.
9.6- اثربخشی هیئت مدیره
اثربخشی هیئت مدیره تا حد زیادی از طریق برنامهریزی دقیق فعالیتهای آیندهی مرتبط با هیئت مدیره، برگزاری کارآمد جلسات هیئت مدیره، ارزیابی منظم عملکرد هیئت مدیره، داشتن طرح جانشینپروری اعضای هیئت مدیره و استفاده مؤثر از کمیتههای فرعی در صورت لزوم افزایش مییابد.
برای مطالعه :
سازمان غیرانتفاعی، خیریه و سمن (NGO) چه تفاوتهایی باهم دارند؟
9.7- صداقت و مسئولیتپذیری
لازم است هیئت مدیره سیستمی را پیادهسازی کند که به موجب آن جریان اطلاعات برای کمک به تصمیمگیری وارد هیئت مدیره شود؛ شفافیت، پاسخگویی و مسئولیتپذیری برای ذینفعان بیرونی ایجاد شود؛ و یکپارچگی صورتهای مالی و سایر اطلاعات کلیدی حفظ شود.
9.8- ساختار سازمان
هیئت مدیره باید در زمینه ارتقای ظرفیت و قابلیتهای سازمانی ایفای نقش کند.
9.9- فرهنگ و اخلاق
هیئت مدیره سبک تصمیمگیری اخلاقی و مسئولانه در سراسر سازمان را تعیین میکند.
9.10- ایجاد تعامل و مشارکت
هیئت مدیره باید به NFP کمک کند تا با ذینفعان خود در تعامل باشد. از جمله ذینفعان اصلی میتوان به افراد و گروههایی که توسط NFP، خیران، اعتباردهندگان، مدیران، کارکنان، داوطلبان، دولت (و آژانسهای آن)، اعضاء، سایر مؤسسات مرتبط و تأمینکنندگان خدمترسانی میشوند، اشاره کرد.
ترکیب شش مؤلفه تأثیرگذار سازمانی
برای دستیابی به مدیریت مؤثر سازمانی لازم است تا شش مؤلفه اصلی یک NFP موفق در کنار یکدیگر قرار گیرند:
- چشمانداز:
اتخاذ یک چشمانداز و بیانیه مأموریت به وضوح تعریفشده برای سازمان. - استراتژی:
رویکرد سیستماتیک برای ترسیم فعالیتهای کسب و کار آینده یک سازمان. این شامل تدوین طرحهای استراتژیک و رسمی برای جذب منابع مالی و جلب مشارکت دارندگان سرمایه خواهد بود. - فرهنگ:
مفروضات، باورها، ارزشها، انتظارات، وظایف و شیوههای رایج و مشترکی که به طور جمعی توسط اعضای یک سازمان مورد توجه قرار میگیرد. - مدل کسب و کار:
منطق اقتصادی یک سازمان. نیاز مستمر به مشارکت هیئت مدیره در توسعه درآمد و اجرای طرحهایی برای تنوعبخشی به منابع درآمد وجود دارد. - عملیات:
دستگاه سازمانی درگیر در اداره و ارائه خدمات. مشتریمداری ارائه خدمات و سیستمهای کنترل کیفیت. - افراد:
سیاستها و شیوههای مربوط به جلب مشارکت کارکنان و داوطلبان. شفافیت در مورد مسئولیتپذیری عملکرد، تعریف شغل و سیستمهای پشتیبانی کارکنان.
خلاصه کلام اینکه...
NFPها ریشه در اهداف اجتماعی واضح و معینی دارند که همچنان برای حیات و بقای آنها حیاتی است. آنها بخش جداییناپذیری از جامعه مدرن ما را تشکیل میدهند و نحوه تأمین منابع مالی، آنها را در مقابل ذینفعان مختلف و جامعه مدنی تحت فشار دائمی قرار میدهد.
موانع مالی و اقتصادی که لزوم اتخاذ شیوههای صحیح تجاری، حکمرانی خوب و تعاملی سازمان را به NFPها تحمیل میکند، همچنان پشتوانه آنهاست.
منبع: وبسایت hlb.global
دیدگاه خود را بنویسید