نیمی از جمعیت فعال را، زنان تشکیل میدهند. بنابراین مشارکت آنها در جامعه یک ضرورت انکارناپذیر به شمار میآید. قرن بیستم با توجه به مشارکت بالای زنان در امور اقتصادی و سیاسی، قرن زنان نامیده شده است. در این میان، نقش محوری و تعیینکنندهی زنان در امور خیریه که در بسیاری از مستندات به آن اشاره شده است، مبرهن میباشد.
در حالیکه ایفای این نقش در جوامع به عوامل گوناگونی وابسته است. از آن جمله میتوان به:
- میزان توانمندسازی زنان در جوامع،
- دسترسی زنان به منابع،
- مشارکت در انجمنهای سیاسی و اقتصادی
اشاره کرد. برای مثال، در کشورهایی مانند کانادا و هلند سرمایهگذاریهای گسترده در راستای توانمندسازی زنان صورت گرفته و مؤسسات غیردولتی و خیریه فراوانی با حضور و مشارکت فعالانه زنان ورود پیدا کردهاند .
مطالعات مشارکت امر خیر زنان در دنیا
اما مطالعات گوناگونی بر تأثیر جنسیت بر فعالیتهای خیریه صحه گذاردهاند. گفتنی است در بسیاری از این مطالعات سهم مشارکت زنان در امور خیریه بیش از مردان خودنمایی میکند. برای مثال، ویلر و همکاران به این نتیجه دست یافتند که مردان تمایل کمتری برای همکاری با سازمانهای کمک به فقرا نشان میدهند که یکی از دلایل آن را «احساس همدلی کمتر به نسبت به زنان» عنوان نمودهاند.
در مطالعهای دیگر، آدلوف بیان داشته است که در کشورهای اسکاندیناوی، زنان بیش از مردان به خیریهها کمک نمودهاند، درحالیکه طبق پژوهش وارد و مککیلوپ این روند در اسلوونی، لهستان و یونان معکوس بوده و مردان بیش از زنان به خیریهها اهدا داشتهاند.
این در حالی است که زنان در مقایسه با مردان، مقادیر کمتری را صرف امور خیریه میکنند که دلیل آن درآمد پایین زنان نسبت به مردان عنوان شده است، اما باید اذعان داشت زنان تمایل بیشتری برای اهدا و کمک نشان میدهند.
برای مطالعه :
موضوع درآمد زنان در مقایسه با مردان با تأکید بر عارضه سقف شیشهای که کمابیش در بسیاری از جوامع –حتی جوامع طرفدار آزادی زنان و مردان مانند آمریکا - قابل مشاهده است، دلالت بر مسیرِ کُند زنان در دستیابی به سطوح عالی مدیریتی و تصدی سِمَتهای کلیدی و تصمیمگیری دارد.
لذا زنان در مقایسه با مردان سهم ناچیزی از درآمد و ثروت در جوامع را به خود اختصاص دادهاند. پیامد این عارضه حتی در مؤسسات خیریه و غیردولتی نیز مشهود است. در پژوهشی دیگر نوع مؤسساتی که زنان و مردان برای مشارکت انتخاب مینمایند نیز متفاوت اعلام شده است.
به این صورت که مردان تمایل بیشتری برای کمک به گروههای سیاسی، حقوق مدنی، هنر و سازمانهای فرهنگی داشتهاند، درحالیکه زنان متمایل به افراد بیخانمان و مؤسسات خیریه پزشکی و بهداشتی و درمانی بودهاند. در همین راستا، مطالعه بکرز و ویپکینگ نیز گواهی بر این مدعا است که زنان بیش از مردان به مؤسسات خیریه در حوزه سلامت کمکهای مالی داشتهاند. گفتنی است متغیرهای دموگرافیک (جمعیت شناختی) همچون:
عوامل غیرمالی؛ مانند:
- سن،
- وضعیت تأهل،
- فعالیتهای مذهبی،
- نژاد و قومیت همراه جنسیت،
و عوامل مالی مانند:
- اشتغال،
- میزان تحصیلات و درآمد افراد،
بر مشارکت زنان تأثیرگذار خواهند بود. برای مثال با افزایش سطح تحصیلات، زنان تقاضای بیشتری برای حضور در اجتماع و فعالیتهای خیرخواهانه از خود نشان دادهاند. عوامل دیگری نظیر تعداد فرزندان نیز بر مشارکت زنان در فعالیتهای امر خیر تأثیرگذار بوده است.
به نظر میرسد مراقبت از فرزندان و رسیدگی به امور روزمرهی زندگی از دغدغههای اصلی زنان است که حضور آنها در فعالیتهای خیرخواهانه را تحتالشعاع قرار میدهد. در مقابل، در برخی مطالعات اساساً تفاوتی در بحث جنسیت میان مردان و زنان قائل نشدهاند.
برای مثال، مطالعهی الیویرا و همکاران تأثیری برای متغیر جنسیت در فعالیتهای خیریه در نظر گرفته نشده است. همچنین مطالعه کسری در اندونزی، با وجود آنکه مشارکت مردان را بیش از زنان اعلام نموده است، اما اظهار نموده است که اصولاً جنسیت تأثیر معناداری بر فعالیتهای خیریه افراد ندارد. یافتههای این پژوهش بهعنوان یک کشور مسلمان قابل تأمل است.
مطالعات مشارکت امر خیر زنان در ایران
در ایران، حتی در بُرهههایی از تاریخ که زنان از فعالیتهای اجتماعی به دور بودهاند، مشارکت آنها در امور خیریه کاهش نداشته است. اساساً رد پای زنان ایران در وقف و امر خیر با انگیزههای جلب رضای پروردگار، ماندگاری نام نیک و کمک به مردم بیبضاعت ترسیم شده است.
از نمونههای مشارکت زنان میتوان به اقدامات نیکوکارانهی بانو نجمالسلطنه (مادر دکتر مصدق) اشاره کرد که در اواخر عمر، بیمارستان نجمیه تهران را در ملک خود واقع در خیابان یوسفآباد (حافظ کنونی) ساخت. این بیمارستان یکی از نخستین بیمارستانهای مدرن تهران به شمار میرفت.
وی در زندگاني ساده و بیآلایش خود، ثروتش را با انرژي بسيار و ايمان راسخ صرف این بیمارستان نمود. برای مخارج بیمارستان نیز درآمد چندین ملک خود را وقف کرد و تا زمانی که خود زنده بود نظارت بر امور آن را برعهده داشت. این بیمارستان در آذر 1308 افتتاح شد و همچنان به فعالیت خود ادامه ميدهد.
پشتكار و علاقهاي كه او به راهاندازي اين بيمارستان از خود نشان داد تا بدان جا بود كه در طول چند سالي كه بيمارستان ساخته ميشد، با وجود كهولت سن در خانه كوچكي در همان باغ ميزيست و شخصاً به امور ساختمان سركشي ميكرد و هر غروب اجرت کارگران را خود ميپرداخت.
نمونههای بسیاری از این قبیل گنجینههای ملی، با همت والای خود، از گذشته تا حال به اقدامات انسان دوستانه مبادرت ورزیدهاند که به عنوان الگویی برتر قابل ارائهاند، اما صرفنظر از عزم و اراده راسخ نیکوکارانِ زن برجستهی کشور، نتایج مطالعهای در شهر تهران حاکی از آن است که مشارکتهای مذهبی - خیریهای زنان در مقایسه با دیگر انواع مشارکتهای مدنی، حمایتی، فرهنگی-تفریحی، و محلی در سطح بالاتری قرار داشته است.
تحلیل رگرسیونی یافتههای مطالعهای دیگر، بیانگر آن است که از میان شش متغیر مشارکت زنان (مذهبی، خیریهای، انجمنی، محلی، سیاسی و اقتصادی) تنها متغیرهای مشارکت محلی و خیریهای رابطه معناداری با رفاه خانواده داشتهاند.
بنابراین زنانی که مشارکتهای اجتماعی و خیریهای داشتهاند، رفاه خانوادهی آنها نیز بالاتر گزارش شده است. بنابراین در ایران، درصد زنان فعال در امور خیریه در مقایسه با سایر انواع مشارکتها بیشتر است. اهمیت متغیر جنسیت را در گزارشی که توسط مؤسسه گالوپ جمعآوری میشود، میتوان جستجو کرد.
بیشتر بخوانید :
در این گزارش سه حیطه کمکهای مالی، کمکهای داوطلبانه و کمک به افراد غریبه به تفکیک جنسیت و سن در ۱۴۵ کشور ارائه میشود. با توجه به یافتههای ۵ ساله این گزارش (۲۰۱۰-۲۰۱۵) در کمک به افراد غریبه و کمکهای داوطلبانه مشارکت مردان بیش از زنان بوده است، اما در کمکهای مالی زنان گوی سبقت را از مردان ربودهاند. در این گزارش ایران رتبه ۳۲ را در مقایسه با سایر کشورهای جهان به خود اختصاص داده است.
نتیجه گیری
جنسیت از عوامل مهم و تعیینکننده در شناسایی خیرین است که در بسیاری از پژوهشها به آن اشاره شده است؛ اما تاکنون پژوهشی در ایران مرتبط با تفاوت زنان و مردان در امر خیر صورت نگرفته است. قدر مسلم پرداختن به مسئله جنسیتِ خیرین دغدغه بسیاری از پژوهشگران بوده است.
در حالی که به نظر میرسد تفاوت میان دو جنس زن و مرد در اهدا و میزان آن به عوامل مختلفی همچون:
- فرهنگ،
- میزان مشارکت زنان در جامعه،
- میزان استقلال زنان در جامعه،
- میزان آزادی زنان،
- همگامی زنان در رشد اقتصادی،
- ایجاد بستر مناسب برای فعالیتهای اجتماعی آنها،
بستگی دارد. مطالعات میدانی و کتابخانهای این حوزه مؤید آن است که زنان بسیاری در کشور، سرمایه مادی و معنوی خود را در این راه مصروف نمودهاند.
آنچه مسلم است نادیده انگاشتن توانمندیهای زنان به عنوان نیمی از جامعه، بخصوص در عصر حاضر که مشارکت اجتماعی زنان برای حرکت به سمت توسعه را میطلبد، جز محروم و بینصیب ماندن مؤسسات خیریه از این قشر عظیم نتیجهای در بر نخواهد داشت.
بنابراین با توجه به پشتوانه علمی و تجربیات دنیا که در بالا به آن اشاره شد، برنامهریزی هدفمند مؤسسات در این مسیر عُقَلایی خواهد بود. در این راستا:
- ترغیب و تشویق زنان به حضور فعالانه در امر خیر،
- آموزش و ارتقای توانمندی آنها،
- فراهمسازی بستر مناسب به منظور مشارکت زنان در فعالیتهای داوطلبانه،
- اختصاص زمان اوقات فراغت،
- تنوع و تعدد شیوههای مشارکت زنان،
از عوامل تسهیلگر در این مسیر خواهد بود. سرمایهگذاری در راستای توانمندسازی زنان علاوه بر ارتقای مهارت، نقطه قوتی برای سازمانهای مردمنهاد در استفاده از پتانسیل بالقوه زنان به شمار میآید. رویکرد احساسی و همدلانه زنان نسبت به مسائل و آلام دیگران پیش زمینهی مشارکت در حوزهی امر خیر به شمار میآید.
این قبیل مشارکتهای اجتماعی زنان حس اعتمادبهنفس و خوداتکایی، حس مسئولیتپذیری، مهارتهای ارتباطی و روابط اجتماعی را در آنها افزایش داده و علاوه بر افزایش معلومات و پر کردن اوقات فراغت، ثواب اخروی را نیز به دنبال خواهد داشت.
بدون شک، با توجه به سبقهی تاریخی امور خیریه میان زنان در ایران، این قبیل مشارکتهای اجتماعی، حرکت جدیدی قلمداد نمیشود. لکن با استفاده از تجربیات گذشته و گذار از رویکرد سنتی به سمت مدرن، توجه سیاستگذاران و برنامهریزان باید در بهکارگیری و هدایت پتانسیل این نیروی بالقوه در مسیری نظاممند صورت گیرد تا در این وادی نهایت سودمندی از خدمات این خیل عظیم حاصل شود.
سارا آقابابا
دکترای مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی
دیدگاه خود را بنویسید