حکمرانی امور خیر ازجمله موضوعات مورد مناقشه بهویژه از بعد اعتماد و اطمینان است. در این مقاله، تلاش میشود تا شیوه و نگرش دیگری به چگونگی حکمرانی موسسات و نهادهای خیریهای که ریشه در اعتقادات و باورهای دینی بهویژه اسلامی دارند، موردبررسی قرار گیرد. در این راستا، چارچوب اخلاقی برای حکمرانی خیریهها و امور خیر از دیدگاه اسلامی معرفی و ارائه میشود.
چارچوب نظری در این مقاله، نگرش جامعی را در بررسی حکمرانی سازمانها با تأکید بر حکمرانی بهعنوان مکانیزمی برای پیشبرد عدالت اجتماعی و کالاهای عمومی ارائه خواهد کرد.
به نظر میرسد که بهکارگیری اصول و باورهای دینی بهویژه اسلامی بتواند وزن بیشتری به نهادهای خیریه، بهویژه آنهایی که در محیطها و کشورهای غیر اسلامی فعالاند بدهد. لازم به ذکر است که اصول حکمرانی بر پایه ارزشها و باورهای دینی، میتواند قابلیت تعمیم به سایر مذاهب نیز داشته باشد.
ارتقا نهادهای خیریه
مشاهده حکمرانی ضعیف، مدیریت نامناسب و ناکارآمدی مالی و نااطمینانی برخی جوامع نسبت به کارهای خیر و امور خیریه، سبب بیاعتمادی مردم در سال های اخیر نسبت به سازمانها و نهادهای خیریه شده است. ادبیات موضوع به این نکته تاکید میکند که نهادها و سازمانهای خیریه، به ندرت دارای مکانیزم های حکمرانی قوی و قانونی در خصوص اعضا و حامیان برای پاسخگویی آنان به خدمات و فعالیتهایی که ارائه میکنند، هستند.
در نتیجه در سال های اخیر درخواست عمومی جامعه برای بهبود و ارتقای حکمرانی نهادهای خیریه افزایشیافته است. مباحث حکمرانی همواره برای نهادهای خیریه مذهبی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. تحلیلهای مبتنی بر مطالعات علمی که در ولز انگلیس در ۲۰۱۴-۲۰۱۵ انجام شد، نشان داد که فقط از ۳۰ درصد از خیریههای مذهبی رضایت حاصل است.
مطالعهای که اخیرا انجام شده نشان داد که خیریههای مذهبی از میان انواع خیریهها از اعتماد اجتماعی کمتری برخوردارند و فقط ۶ درصد از پاسخدهندگان اعلام کردند که به آنها بسیار اعتماد دارند. موضوع حکمرانی برای خیریههای اسلامی از اهمیت زیادی برخوردار است، بهویژه آنکه آنها در محیطی فعالیت میکنند که ازنظر سیاسی شرایط خاصی دارند و حساسیتهای زیادی نسبت به فعالیت آنها وجود دارد.
حساسیتها درواقع دلالت بر محیطهای فعالیت آنها و پیرامون آن بهویژه در خصوص کشورهای خاورمیانه دارد. با توجه به موارد برشمرده، به نظر میرسد که لازم است درباره حکمرانی خیریهها بررسی و مطالعات خاص انجام شود.
برای مطالعه :
در این مقاله تلاش میشود تا به روند اخلاقیات در سازمانها و نهادهای خیریه مذهبی پرداخته شود. برای این منظور از دیدگاه اسلامی چارچوب اخلاقی برای حکمرانی خیریهها، که میتواند منجر به بهبود حکمرانی سازمانی شود، ارائه میشود.
Tricker معتقد است که “اصولا حکمرانی درباره نحوه و چگونگی این امر است که یک سازمان، خوب اداره شود”. از این نظر میتوان گفت حکمرانی سازمانی درواقع مکانیزم فرماندهی است. جایی که هدف از حکمرانی، اداره و مدیریت سازمان به سمت بهترین شیوه است.
برای یک موسسه خیریه این مسئولیت در سطح مدیریت و عضویت در هیات مدیره آن تجلی مییابد. ازاینرو مفهوم حکمرانی عمدتا و بهطور خاص بر نقش فرایندهای تصمیمگیری و مواجهه با هیات مدیره موسسه و مدیرعامل تاکید دارد، تا مطمئن شود که راهبری سیاستها و ساختارها در جای خود بوده و منطبق بر اهداف کلی سازمان خیریه میباشد.
همچنین در این مقاله به دنبال آنیم تا ببینیم که آیا بار مذهبی میتواند تأثیری بر حکمرانی و نحوه اداره مؤسسات و نهادهای خیریه بگذارد؟
دیدگاه مذهبی مهم است زیرا غالبا عنوان میشود که مؤسسات مذهبی تاثیر زیادی بر رفتار و تصمیمگیری سازمانی دارد که این مهم با شواهد بهدستآمده از تحقیقات تجربی که رابطه میان ارزشهای مذهبی و رفتار مدیریتی و تصمیمگیری را نشان دادهاند تایید میشود که از آن میان میتوان به علاقه رو به تزاید در خصوص شیوهای که ارزشهای اخلاقی اسلامی میتواند بر رفتار سازمانی اثر بگذارد اشاره نمود.
در این میان تحقیقات و مطالعات اندکی در پی آزمون چگونگی اثرگذاری اعتقادات در نحوه رفتار و مدیریت اخلاقی مؤسسات هستند. بهعنوانمثال تحقیقات اخیر به بررسی رابطه میان اخلاق اسلامی و نظارت و مباشرت محیطی و نیز رابطه میان اخلاق قرآنی و مسئولیتهای محیطی و هویت اخلاقی و بانکهای اسلامی پرداختهاند.
در واقع این مطالعه به دنبال آن است که ادبیات موضوع کمیاب اما رو به رشدی را ایجاد کند که در پی آزمون این مطلب است که آیا کدهای اخلاقی اسلامی میتواند بر رفتار سازمانی با توجه به حکمرانی تاثیر بگذارد.
ما در پی آن هستیم که به چهار شیوه به ادبیات اخلاق سازمانی ورود کنیم. اول، درحالیکه ادبیات موجود عموماً اخلاق اسلامی را با مسئولیت محیطی اجتماعی ارتباط میدهد، مطالعه حاضر بر اخلاق اسلامی و حکمرانی تمرکز داشته و به خصوص چارچوبی را برای حکمرانی اخلاقی فراهم میکند.
این بحث و موضوع به مجموعه ادبیات موجود اضافه میکند که درصدد است اخلاق سازمانی را با ابعاد مذهبی عجین نماید.
دوم، درعینحال تلاش میشود که ادبیات کمیاب و مختصر درباره حکمرانی و اخلاق اسلامی را با استفاده از شواهد تجربی مطالعات و تحقیقات و نیز در سازمانهای موجود اسلامی تقویت شود.
سوم، تمرکز تحلیل در این مقاله بر خیریههای اسلامی است که چشمانداز جدیدی را برای بررسی اخلاق سازمانی با استفاده از نوعی کسبوکار غیرانتفاعی را ارائه مینماید که درک دقیقتری از تجربیات حکمرانی انواع مختلف سازمانها را به دست دهد.
درنهایت، درحالیکه مطالعات تجربی قبلی درباره تاثیر مذهب بهطورکلی بر حکمرانی بوده در این مقاله خاص تمرکز بر اسلام گذاشتهشده است. بخش دوم این مقاله تلاش میکند که تحقیقات کم و قلیلی که در ارتباط با این موضوع انجامشده است را، با تاکید بر خیریههای اسلامی و با موضوع حکمرانی اخلاقی ارائه دهد.
سپس مقدمهای بر اخلاق اسلامی ارائه میشود. برای درک بهتر، مقایسهای هم میان اصول و مبانی اخلاق اسلامی و شیوه و نگرش نیم کلاسیک درباره حکمرانی سازمانی انجام میشود. سپس کاربرد آن را در خصوص حکمرانی سازمانی به کار برده و چارچوبی را ارائه میکنیم که در آن مقرراتی را برای تنظیم حکمرانی امور خیر ارائه نماید.
ادبیات سازمانی در مذهب اسلام
امور خیریههای اسلامی و حکمرانی سازمانی
اصولا محققین در مطالعات حوزه توسعه توجه کمی به مباحث مربوط به حکمرانی در خیریههای مذهبی داشتهاند. توجه این محققین عمدتا متوجه گسترش و توسعه ابزارهای درک چگونگی اثرگذاری این موضوع است که چگونه مذهب میتواند اقدامات توسعهای و نه سازمانی را ارتقا دهد.
ادبیات سازمانی همچنین شواهد محدودی درباره موضوعات و مباحث حکمرانی در خصوص خیریههای مذهبی، اعم از اسلامی و یا ادیان دیگر ارائه میکند. تعداد محدودی از مطالعات هستند که مطالبی درباره نحوه کنترل و برنامهریزی را در سازمانهای مذهبی ارائه میکنند. لذا میتوان گفت که مطالعات پیرامون بررسی حکمرانی سازمانی در خیریههای اسلامی بشدت کمیاب و انگشتشمار هستند.
اکثریت تحقیقات و مطالعات درباره سازمانهای خیریه اسلامی در دامنه مطالعات اجتماعی و انسانشناختی قرار میگیرد. این ادبیات درعینحال که بر نقش و اهمیت اینگونه سازمانها تاکید میکند، بهطور خاص بر آزمونهای تجربی حکمرانی سازمانی تمرکز نمیکند.
بر نقش دولتها در تضعیف خیریههای اسلامی بهمنظور ممانعت از اینکه این نهادها عاملی برای توانمندسازی افراد جامعه برای تغییرات اجتماعی شوند تاکید میکند. بههرحال به نظر میرسد که ادبیات موضوع پیرامون اخلاق سازمانی که تاکنون انجامشده چندان به خیریههای اسلامی نپرداختهاند.
گزارش سالانه خیریههای اسلامی را بررسی کرده و کمبودهایی در آن گزارشها مشاهده میشود. این محققین، فهرستی از دلایل ممکن و احتمالی را ارائه کردند که از آن میان میتوان به وجود اعتماد و اطمینان اشاره کرد که سبب میشود خیریهها اصولا نیاز چندانی به ارائه اطلاعات اضافی در گزارشها خود نداشته باشند.
آنها به فقدان متخصصین موردنیاز در این خیریهها و همچنین عدم توجیه انجام هزینههای اضافی برای افشای بیشتر اطلاعات، همچنین ساختار سازمانی غیررسمی اشاره کردند که سبب شده که شفافیت کافی برای عملکرد اینگونه سازمانهای خیریه وجود نداشته باشد. مطالعه فوق گرچه بهطور خاص حکمرانی سازمانی را بررسی نمیکند، اما میتواند به مطالعه اینگونه موارد و تقویت مکانیزهای حکمرانی کمک نماید.
حکمرانی اخلاقی و اخلاق مذهبی
حکمرانی سازمانها در نقطه آغازین سیاست بخش عمومی و مباحث علمی در چند دهه گذشته بوده است. تحقیقات علمی بعدی به دنبال درک این پدیده بوده است تا به مکانیزهای حکمرانی صحیح و درستی اشاره کند که مورداستفاده باشد. در این راستا پیشنهاد میکند که محققین چشماندازهای توانمندسازی فرهنگی و سیاسی را بهنگام تحلیل چارچوبهای سازمانی باید بکار گیرند.
ازاینرو لازم است به این نکته اشاره کرد که باید چیزهای زیادی از مذهب آموخت، هم بهعنوان مبانی اخلاق و هم مبانی فرهنگی برای کاربرد و بهکارگیری آنها برای حکمرانی.
تحقیقات و مطالعات قبلی که به اصول و مبانی اخلاقی مذهبی اشاره میکردند به رابطهای میان رفتار اخلاقی و نظامهای اعتقادی مذهبی دستیافته بودند. درحالیکه مقررات رسمی مهم هستند پیشنهاد میکند که نظام اعتقادات مذهبی همچنین میتواند راهنمایی تاثیر گذاری برای شکل دادن به رفتار انفرادی افراد به سمت حکمرانی ارائه دهند.
تحلیل محتوایی کیفی قرانی با این هدف انجام دادند که درک صحیحی از این مطلب به دست آورند که چگونه ایدههای مفهومی از محیط اسلامی میتواند بهواقع رفتار و نتایج را در چارچوبهای کسبوکار خاص راهنمایی و هدایت نماید.
همچنین با تحلیل قرآن تلاش کردند تا درک عمیقی از محتوای محیطی گوناگون در اسلام به دست آورند. این مطالعات هیچگونه تحلیل تجربی از رفتار سازمانی را انجام ندادند.
بیشتر بخوانید :
بهرغم نیاز زیاد به این حوزه از مطالعات، تحقیقات انجام و منتشرشده درباره چگونگی حکمرانی با ابعاد اسلامی بسیار محدود هستند. ماهیت و کاربرد اصول اسلامی حکمرانی شرکتی را با اصول حکمرانی شرکتی سنتی و مرسوم مقایسه نمود. مطالب مهمی درباره حکمرانی اسلامی به رشته تحریر درآوردند.
تحلیل آنها بر اهمیت استفاده و بهکارگیری واقعی مفاهیم عمیق اسلامی در حکمرانی سیاسی در راستای غلبه بر موارد فساد و فرار مالیاتی بود. گرچه مطالعات و تحقیقات برشمرده از برخی جنبهها بسیار مفید هستند، اما هیچکدام، از آمار و دادههای تجربی در خصوص بهکارگیری واقعی از رویههای حکمرانی در سازمانها و نهادهای خاص مسلمانان استفاده نکرده و همچنین نشانه و شواهدی از اصول حکمرانی اسلامی را در آن نهادها ارائه نکردهاند.
با این فرض که برخی از تحقیقات تجربی قبلی نتیجه گرفتهاند که اصول اخلاقی در رفتار سازمانی نهادهای اسلامی مشاهده نکردهاند، پیشنهاد و توصیه میکنند که اگر ازاینگونه نهادها یعنی موسسات خیریه اسلامی بتوان تحقیقاتی مبنی بر نحوه استفاده و بهکارگیری اصول حکمرانی انجام شود میتوان به این درک رسید که آیا در همه سازمانهای اسلامی این اصول رعایت میشود؟
لذا در این بخش لازم است مقدمهای بر اخلاق اسلامی ارائه و مقایسه و هم سنجی میان آن و نگرش نیو کلاسیک در حکمرانی سازمانی ارائه شود. این امر بسیار حائز اهمیت است زیرا میتواند نقاط افتراق و اشتراک اصول حکمرانی را به شیوه مرسوم و اسلامی نشان دهد.
نظام اخلاقی اسلام
Beekun معتقدند که نظام اخلاقی اسلامی مبتنی بر پنج عامل است. اول توحید، دوم عدل، سوم اختیار، چهارم مسئولیت و پنجم احسان. منظور از عدل و تعادل و توازن عدالت است. از سوی دیگر انسان اختیار انتخاب اعمال خود را دارد. لذا باید تلاش کند که هر چیز را برای خود میپسندد برای دیگران نیز آرزو نماید.
درواقع باید خیر آحاد و نیز کل جامعه در اعمال و عملکرد افراد جامعه تجلی یابد. درعینحال افراد از اختیار هم برخوردارند و مسئولیت اعمال خود را بر عهدهدارند. لذا این جنبه از اختیار و مسئولیت چندلایه است. افراد هم مسئولیت شخصی و هم مسئولیت سازمانی دارند.
از سوی دیگر موضوع احسان درواقع به معنای بخشش بدون چشم داشت است، که اقدامی است که در اسلام بسیار سفارش شده است. در این میان باوجودی که انسان اختیار و حق و مسئولیت درباره اعمال و ثروت خود دارد اما در ارتباط با معاملات باید ملزم به رعایت مفاد قرارداد (عقد) و الزامات و شرایط آن باشند.
لذا درباره نظام اخلاق اسلامی میتوان گفت که مسلمانان باید آنچه در قران و سنت به انجام آن توصیهشده است را اجرا و ازآنچه منع شدهاند اجتناب کنند. ازاینرو در اخلاق اسلامی منافع جامعه باید بهواقع در عمق وجود نهادها و سازمانها قرار گیرد. در این راستا نهتنها باید اخلاق در تمام اصول مراعات شود، بلکه ابعاد اجتماعی آن باید در جز وجود و هستی و ماهیت سازمانها و فعالیتها خود را نشان دهد.
درواقع روابط سازمانی در اسلام، ماورای وظایف اخلاقی و قانونی است و در روح و روان افراد جاری میشود. این در نقطه مقابل نگرش سازمانی اقتصاد نیو کلاسیک است. ذیلا بهطور شماتیک دیدگاه اسلامی و نیوکلاسیکی درباره این موضوع ارائه میشود.
دیدگاه نیوکلاسیک | دیدگاه اسلامی | |
بر اساس قوانین ساخته دست بشر و قضاوتهای اخلاقی اجتماعی تفکیک مسائل مادی و معنوی پاسخگویی به مالکان و سپس سایر ذینفعان حمایت از مالکان و ذینفعان منابع متعلق به مالکان و سایر سهامداران است لذا باید به نحوی مدیریت شود که بالاترین سود به دست آید پاسخگویی صرفا نسبت به ذینفعان مجازات از سوی قانونگذار مالکان و سایرین | بر اساس آموزههای قرانی و عقاید مذهبی تمام جنبههای زندگی شامل کسبوکار مفاد قراردادها و معاملات در چارچوب اسلام پاسخگویی در وهله اول به خداوند و در مرحله بعدی به ذینفعان عدالت اجتماعی و کالای عمومی منابع از آن خداست و منافع آن باید به مالکان و کل جامعه تعلق یابد. باید در همه موارد به خداوند پاسخگو بود. مجازات در قیامت و در پیشگاه خداوند و نیز از سوی جامعه و مردم بر اساس قانون جاری | چارچوب موجود دامنه وظایف و تعهدات مذهبی و دینی هدف از حکمرانی و پاسخگویی - تمرکز سازمانی اصول بنیانی منابع و مصارف دامنه مسئولیتپذیری و پاسخگویی پیامدها و عواقب عدم مسئولیتپذیری |
اخلاق اسلامی به این نکته اشاره میکند که پاسخگویی و مسئولیتپذیری از طریق ارتباط مؤثر با ذینفعان صورت گیرد. در این راستا برای یک نهاد و موسسه خیریه مسئولیتپذیری باید در قبال هیات مؤسس خیرین، دولت، قوانین و مقررات، کارکنان و داوطلبان، ذینفعان و کل جامعه باشد.
آن گاه آن سازمان نیز از بالاترین سطح مسئولیتپذیری و پاسخگویی برخوردار است. این امر کاربرد بسیار مهم و بااهمیتی در خصوص حکمرانی سازمانها دارد و میتواند عدالت اجتماعی، برابری، مساوات در داخل و خارج سازمان و نهاد و فعالیتهای آن ایجاد نماید.
حکمرانی از منظر اسلام
در این مقاله تلاش شد تا شمایی از چارچوب اخلاقی برای حکمرانی خیریهها با استفاده از دیدگاه اسلامی که بر پایه عدالت بنیان گذاشتهشده ارائه شود. در این میان به نظر میرسد مؤسسات و نهادهای خیریه اسلامی مسئولیتپذیری بیشتری دارند.
بهویژه افراد شاغل در نهادهای خیریه اسلامی نیز ازآنجاکه معتقد به اخلاق و باورهای اسلامی هستند، تلاش میکنند تا بر پایه و محور اخلاق اسلامی، آن را اداره نمایند. همانگونه که در این مقاله نشان داده شد حکمرانی در چارچوب ارزشهای اخلاقی از اهمیت زیادی برخوردار است.
با توجه به مطالعات انجامشده، میتوان به شکاف اخلاقی در حکمرانی خیریهها اشاره کرد که میتواند ناشی از عدم آگاهی و یا عدم تمایل برای بهکارگیری این اصول و ارزشها در حکمرانی خیریهها اشاره نمود.
به نظر میرسد که بهکارگیری اصول و باورهای دینی بتواند وزن بیشتری به نهادهای خیریه، بهویژه آنهایی که در محیطها و کشورهای غیر اسلامی فعالاند داده شود. به نظرمی رسد که اصول حکمرانی بر پایه ارزشها و باورهای دینی، قابل تعمیم به سایر مذاهب نیز باشد.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "رهیافتی بر حکمرانی امور خیر از دیدگاه اسلامی" نوشته "فیروزه عزیزی" است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده و در سیویلیکا منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید