در گذشتهای نهچندان دور، قدرت و مزیت رقابتی یک سازمان بر مبنای دسترسی به منابع مادی سنجیده میشد، در حالی که در محیط پویای امروز دانش، یکی از منابع اصلی دستیابی به مزیت رقابتی و همچنین یکی از بزرگترین مزیتهای رقابتی سازمانها در عرصه اقتصاد جهانی به شمار میآید و آن را منبعی برای همبستگی در جوامع درونسازمانی و جوامع برونسازمانی میدانند.
در راستای کسب مزیت رقابتی، سازمانها باید به جست و جوی نیروهای خبره و با تجربه بپردازند و یا مهارت موردنیاز را به آنها آموزش دهند، اما این اقدامات بهتنهایی کافی نیست و باید اهمیت انتقال دانش و تجربه از متخصصان به تازهکاران در نظر گرفته شود.
رویکرد مدیریتی متنوع
ازاینرو سازمانها، نیازمند رویکرد مدیریتی متفاوت هستند، لذا مدیریت دانش بهمنظور توسعه سرمایههای یک سازمان و پیشبرد اهداف آن ظهور کرد و تدابیری برای مدیریت سرمایههای انسانی را مورد تأکید قرا داد. یکی از عوامل کلیدی و مهم در مدیریت دانش، توانایی سازمانها در به اشتراکگذاری دانش است.
بررسی پژوهشهای پیشین نشان میدهد که اشتراک دانش منجر به کاهش هزینههای تولید، اتمام سریعتر پروژههای مرتبط با توسعه محصول جدید، عملکرد بهتر گروهها و ایجاد قابلیت نو آورانه در عملکرد سازمانها میشود. مسائل پیچیده در سالهای اخیر سازمانها را مجاب به تخصصی شدن و افزایش تعاملات بین سازمانی کرده است و با توجه به اینکه سازمانهای مشارکتکننده برای اجرای فعالیتهای خود نیاز به استفاده از دانش و اطلاعات دیگر سازمانهای مشارکتکننده دارند، اشتراکگذاری دانش بین سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردار است.
برای مطالعه :
هدف اشتراکگذاری دانش بینسازمانی
در فرایند اشتراکگذاری دانش بینسازمانی ، چندین سازمان برای رسیدن به یک هدف مشترک همکاری کرده و در هنگام همکاری به اشتراکگذاری منابع سازمانی خود ازجمله دانش سازمانی، نیروی انسانی و... میپردازند و به سازمانها کمک میکند تا آمادگی بیشتری نسبت به شرایط متغیر فضای کسبوکار داشته و همچنان امکان رقابت و فعالیت در آن را داشته باشند. با توجه به اینکه سازمانها برای اجرای فعالیتهای مربوط به خود نیاز به استفاده از دانش و اطلاعات دیگر سازمانهای مشارکتکننده دارند، اشتراک دانش بین سازمانی در مقایسه با اشتراک دانش درونسازمانی با استقبال زیادی روبرو میشود.
سازمانهای خیریه؛ تعاملات بینسازمانی
در این میان سازمانهای خیریه بهعنوان نهادهایی برخاسته از متن جامعه توسط گروهی از شهروندان داوطلب در سطح ملی و بینالمللی با یک علاقه مشترک تشکیل و بهعنوان نمادی از توسعه یافتگی جوامع معرفی میشوند که عملکرد آنها میتواند یکی از فاکتورهای مهم برای ارزیابی فرهنگ هر کشور به شمار آید.
فعالیت هایی که این سازمانهای خیریه دنبال می کنند(مانند بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان): توسعه فرهنگ کارآفرینی و ترویج تفکر خلاق و فراهم کردن زمینه برای کشف، پرورش و باروری استعدادهای خلاق کار آفرینانه در حوزه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی است.
یکی از مزایای اشتراکگذاری دانش بین سازمانی کمک به سازمانها در جهت توسعه و ارتقای عملکرد سازمانهای ضعیف است. درواقع این بنیاد، باید تلاش کند دانش خود را با سازمانهایی که از نظر توسعه و رونق و شکوفایی، عملکرد پایینی دارند، درمیان بگذارند.
در واقع این بنیاد توسعه کارآفرینی بهعنوان سازمان خیریه مردمنهاد به این نتیجه رسیده است بجای اینکه خود پروژهها را عهدهدار شود، بهواسطه اشتراک دانش بین سازمان خود و سازمانهای مردمنهاد بومی که تحت پوشش بنیاد بودند، در جهت توسعه توانمندسازی سازمانهای تحت پوشش بهگونهای که این سازمانها بتوانند با امکانات بومی خود عهدهدار پروژهها باشند، به آنها پروژهها را واگذار کنند.
لذا در این تحقیق با توجه به نبود مقالههایی درزمینه اشتراک دانش بین سازمانهای خیریه در ایران و هم چنین پاسخ به این پرسش که آیا سازمانهای خیریه میتوانند تنها بر دانش تولید شده در داخل سازمان خود اتکا نمایند؟
نیازمند ارائه مدلی مناسب برای بهبود و ارتقای بسترها و عوامل مؤثر بر اشتراک دانش بین بنیاد توسعه کارآفرینی و سازمانهای همکاران است بدین ترتیب که سازمانهای خیریه بتوانند فراتر از مرزهای سازمانی خود پیش روند و برای به دست آوردن دانش جدید نه فقط از طریق سازمان خود بلکه از طریق ارتباط با سازمانهای خیریه دیگر اقدام کنند
تحلیل عوامل مؤثر بر اشتراک دانش بین سازمانی
اعتماد بهعنوان یکی از عوامل عمده در اشتراکگذاری دانش و اطلاعات در ادبیات ذکرشده است. بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکارش پیش از استفاده از اطلاعات به اشتراکگذاشتهشده توسط یکدیگر باید نسبت به صحت آن اطمینان داشته باشند. از سوی دیگر وجود احتمال سوءاستفاده از اطلاعات به اشتراک گذاشتهشده موجب کاهش رغبت سازمانها به مشارکت در این رویه میشود.
هنگام اشتراکگذاری اطلاعات، ریسک سوءاستفاده از اطلاعات ارائهشده و به خطر افتادن مزیتهای رقابتی در سازمانها وجود دارد. این مسئله منجر به رویگردانی سازمانها از شرکت در این رویه میشود. مسائل دیگری همچون از دست دادن استقلال سازمانی، درز کردن اطلاعات محرمانه به بیرون از سازمان و یا سوءاستفاده از اطلاعات ارائهشده میتواند مانع اشتراکگذاری دانشبنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکارش شود.
مبحث اعتماد را میتوان از منظر ایجاد قدرت و اعتبار از طریق دانش نیز بررسی کرد. تعدادی از این سازمانهای خیریه به دلیل ترس از دست دادن دانش و بهتبع آن از دست دادن قدرت و اختیارات فراهم آمده از طریق آن، در برابر اشتراکگذاری دانش مقاومت میکنند. در بسیاری از پژوهشها فرهنگسازمانی بهعنوان سنگ بنا و اصل و اساس اشتراک دانش معرفیشده است.
سازمانهای خیریه با تقویت فرهنگ میتوانند بسیاری از مشکلاتی که بر سر راه اشتراک دانش وجود دارد را حل نمایند. با تقویت فرهنگ، دیدگاهها و نگرش افراد نیز تقویتشده و تمایل آنها به اشتراک دانش خارج از سازمان خود افزایش مییابد. و درنهایت اعتماد افراد سازمان به یکدیگر و نیز به سازمانهای دیگر افزایش خواهد یافت.
راهکارهای حل مشکلات
درواقع سازمانهای خیریه باید تمامی تلاش خود را بنمایند تا محیطی آرام و امن و مناسبی برای افراد خود ایجاد کنند، مشوق آنها به خلق دانش و نوآوری باشند، جوی از اعتماد و همکاریهای مشترک را بین آنها به وجود آورند و پذیرای انتقادات و پیشنهادات افراد باشند. مدیریت و رهبری ، نقش مستقیمی بر روی رویه اشتراکگذاری دانش بین سازمانهای خیریه دارد.
از طریق تعیین استراتژی سازمان، تأمین منابع موردنیاز و حمایت خود از روند اشتراکگذاری دانش بین سازمانی، تفویض اختیار به افراد مناسب و نیز هدایت روابط بین سازمانی میتواند مؤثر واقع شود. مدیریت سازمان از طریق تعیین استراتژی مناسب روند رسیدن به یک توافق دوجانبه بین سازمانها را تسهیل کرده و از ایجاد تناقضات عملکردی جلوگیری میکند.
در رابطه با هنجارهای ذهنی، به مدیران بنیاد توسعه کارآفرینی و سازمانهای همکارش، توصیه میشود شرایطی را فراهم آورند که کارکنانشان بتوانند به سهولت با دیگران تعاملات اجتماعی داشته باشند. بهطور مثال سازمانها میتوانند از طریق مسیرهای ارتباطی مانند جلسات رو در رو این فرصت را فراهم آورند و درنتیجه به تقویت سرمایه اجتماعی کمک کنند. استقرار چنین رسانههای ارتباطی امکان تسهیم دانش پنهان انباشتهشده در ذهن افراد را تسهیل مینماید.
در رابطه با ابزارها و فناوریها هرچه زیرساختهای فنی و فناوری اطلاعات و ارتباطات بیشتری برای سازمانهای خیریه فراهم شود، میزان اشتراک دانش برونسازمانی بیشتر خواهد شد که بدین منظور سازمانها علاوه بر اینکه موظف هستند بسترها و زیر ساختهای لازم برای اشتراکگذاری دانش را فراهم آورند، نیاز است که آموزشهای لازم بهمنظور نحوه استفاده از این فناوریها نیز از طریق سازمانها ارائه گردد در ساختار سازمانی، بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکارش، باید با توجه به ساختار سلسله مراتبی خود به روشهای مختلف جریان اطلاعات را به سطوح پایین منعکس نمایند.
راهکارهای افزایش سرعت
روشهایی مانند گزارشها و نشریات داخلی سازمان، جلسههای غیر رسمی هنگام صرف نهار و یا نوشیدن چای، و نیز تمرکز زدایی و تفویض اختیار به سطوح پایینتر. درواقع سازمانها برای سرعت در اشتراک دانش باید موانع بروکراسی را کاهش دهند و از طریق ابزارها و بسترهای مختلف ساختاری باز و منعطف ایجاد کنند. بهترین ساختاری که باعث سرعت در اشتراک بهینه دانش میگردد، ساختارهایی است که مرکزیت پایین و غیر سلسله مراتبی باشند.
قابلیت جذب دانش سازمان از طرف سازمانهای دیگر- بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکارش برای مشارکت قوی در انتقال دانش و اشتراک آن، باید دارای این قابلیت باشد که دانش جدید را از یکدیگر دریافت کنند و با تقسیم مناسب آن بین کارکنان خود امکان استفاده از آن را فراهم کنند.
داشتن قصد برای اشتراک دانش با رقبای سازمان به عنوان محرک و نیاز کلیدی اشتراک دانش دیدهشده است. اگر بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکارش قصد اشتراک دانش را نداشته باشند، تمایلی به صرف زمان و منابع برای آن ندارند.درواقع آنها زمانی قصد بیشتری برای به اشتراکگذاری دانش خواهند داشت و انگیزه کافی برای اهدای دانش به دست میآورند که بر محرکهایی مانند خطر و عدم اطمینان غلبه کنند.
مطالعات نشان میدهد که افراد زمانی که دانش ارزشمند خود را به اشتراک میگذارند حس مالکیت به آن را از دست میدهند. با توجه به اینکه دانش با قدرت برابری میکند، ممکن است منطقی باشد ترس از دست دادن قدرت زمانی که اشتراکگذاری دانش انجام میدهند. اگرچه ممکن است سازمانهای خیریه از به اشتراک گذاشتن دانش به خاطر ترس از دست دادن قدرت خودداری کند، ولی ممکن است که با به اشتراک گذاشتن دانش، تخصص و مهارت خود را افزایش دهند. در رابطه با نگرش، نگرش به اشتراک دانش مجموعهای از عقاید و یا رفتارهایی است که به گسترش یادگیری در میان افراد مختلف یا در سازمان واحد منجر میشود.داشتن نگرش مثبت نسبت به تسهیم دانش از جانب افراد میتواند باعث ایجاد فرصتهای جدید و خلق نوآوری در فضای سازمان شده و موفقیت بیشتری برای افراد و سازمان فراهم کند.
استعداد و توانایی ذهنی افراد
از طرفی اگر دانش نهفته در ذهن افراد نتواند بهطوری مؤثر با دیگران تسهیم شود بهتدریج در ذهن فرد کمرنگ شده و کارایی خود را از دست میدهد. محققانی چون جان و همکاران نیز نشان دادند که در نگرش مثبت افراد نسبت به تسهیم دانش احتمال بیشتری وجود دارد که آنها دانش خود را با دیگران تسهیم کنند. در واقع هرقدر کارکنان بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکارش دیدگاه مثبتی نسبت به دانش داشته باشند، میزان اشتراک دانش برونسازمانی آنها با دیگر کارکنان بیشتر خواهد بود. برای دستیابی به مزایای بالقوه از همکاری، بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکارش باید تمایل به ملاقاتهای حضوری به طور مکرر با یکدیگر داشته باشند، در تصمیمگیری مشترک به شریک خود بپیوندند، به طور آگاهانه به اشتراک گذاری اطلاعات و تبادل نظر بپردازند، و پذیرش روشهای جدید تفکر و کشف دانش، باشند. درنتیجه، آنها قادر به دیدن مسائل از دیدگاههای مختلف و دسترسی به دانش، تواناییها، مهارتها و منابع منحصربهفرد موردنیاز برای انجام کارها خواهند بود.
یادگیری افزایش خواهد یافت، دستاوردهای دانش بیشتر افزایش خواهد یافت و همکاری بهاحتمالزیاد موفقتر خواهد بود. درعینحال، توانایی کار مؤثر با شریک همکار بهبود پیداکرده است، ایجاد فرصت برای سود آینده از طریق همکاری فراهم میشود.انگیزه بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکارش برای پذیرش دانش از یک منبع خارجی و تحقق بخشیدن به فعالیتهای خود، میتواند در موفقیت انتقال حیاتی باشد. فقدان انگیزه ممکن است باعث بیارادگی، پذیرش مصنوعی، خرابکاری بهصورت مخفی و رد کردن اجرا و استفاده از دانش جدید شود. در محیط رقابتی داشتن انگیزه برای اشتراک دانش بسیار حیاتی است، زیرا دانش یک قدرت است و اگر دانشبنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکارش کاربردی باشد، قدرت زیادی خواهند داشت.
استخدام کارمندان و شباهت و تفاوت بین آنها
همچنین انگیزه سازمانی بهضرورت به دست آوردن ارتقای مأموریت کاری بهتر و احتمال گرفتن حقوق بالاتر از طرف بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکارش برای اشتراک دانش اشاره دارد معتقد است شباهت بین سازمانهای خیریه میتواند منجر به تقویت روند اشتراکگذاری دانش بین سازمانی شود که در دو سطح بین فردی و بین سازمانی بررسی میشود. منظور از شباهت بین فردی، مواردی چون زبان، فرهنگ و دین مشترک کارکنان بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکارش است که در سه سطح مسائل فرهنگی(نژاد ، ملیت و دین افراد)، دسته دوم مسئله ژنتیکی( جنسیت) و دسته سوم مربوط به ویژگیهای رفتاری( تحصیلات وضعیت و جایگاه شغلی و اجتماعی ) طرفین است.
تفاوت بین فرهنگ و ارزشهای کارکنان این سازمان هابا یکدیگر میتواند منجر به کاهش سطح روابط بین بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکارش شود. شباهتهای بین سازمانی شامل( فعالیتهای مشترک، یکسان بودن جایگاه سازمانها در فضای کسب و کار و مشابه بودن محیط کاری و ... ) است.علاوه بر این، مسئله شباهت بین سازمان را میتوان بر اساس وجود دیدگاههای مشترک در ارتباط با رفتارهای مناسب، اهداف و سیاستها پنداشت همچنین شباهت دو سازمان در موارد گفتهشده میتواند سطح اعتماد بین دو سازمان را افزایش دهد.
بیشتر بخوانید :
نتیجهگیری
هدف از این تحقیق، به دست آوردن درک بهتر عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش بین بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان و سازمانهای همکارش به عنوان سازمانهای خیریه است. با توجه به نبود مقالههای کافی درزمینهٔ اشتراک دانش بین سازمانهای خیریه در ایران، ارائه مدلی مناسب برای بهبود و ارتقای بسترها و عوامل مؤثر بر اشتراک دانش برونسازمانی سازمانهای خیریه نیاز است . بدین منظور با استفاده از تحلیل محتوا و شاخصهای (,CVR میانگین قضاوت خبرگان و سپس CVI) و استخراج عوامل مهم و اولویتبندی آنها طبق آزمون فریدمن در نرمافزار SPSS، عوامل مؤثر در اشتراک دانش بین سازمانی به دست آمد. نتایج تحقیق نشان میدهد که از بین عوامل مؤثر، اعتماد در اشتراکگذاری دانش در اولویت است و مبنایی است برای مبادله دادههای متقابل.
به همین ترتیب سازمانهای خیریهای که به دنبال کسب فرصت از طریق اشتراک دانش و مبادله داده بین سازمانی هستند، باید تلاش کنند تا رابطه تجاری و اعتماد متقابل را توسعه دهند. در واقع وجود قوانین حمایتی از سرمایههای سازمانی ازجمله دانش در ایجاد اعتماد بسیار تأثیرگذار است و همچنین بر روی میزان مشارکت سازمانهای خیریه در اشتراکگذاری دانش تأثیر دارد. علاوه بر این در اشتراکگذاری دانش بین سازمانی مشخص بودن نقشها و مسئولیتها، احترام به استقلال طرفین و درنهایت توزیع مناسب اختیارات برای ایجاد اعتماد بین طرفین مورد تأکید قرارگرفته است. و همچنین شباهت بین سازمانی در اولویت آخر اشتراک گذاری دانش بین سازمانهای خیریه طبق آزمون فریدمن برآوردشده است.
پیشنهاد برای محققان آتی
در پژوهش حاضر، 12 عامل از جمله اعتماد، ساختار سازمانی، ابزارها و فناوریها، شباهت بین سازمانی، رهبری و مدیریت ،قصد تسهیم دانش، قابلیت جذب دانش، انگیزه، هنجارهای ذهنی، فرهنگسازمانی، دیدگاهها و از دست دادن قدرت دانش به عنوان عوامل مؤثر در اشتراک دانش بین سازمانها، شناخته شد؛ محققان میتوانند با توجه به پویایی و شرایط رقابتی در محیط با شناسایی سایر عوامل، مؤثر یا عدم مؤثر بودن آنها را شناسایی کنند.
با توجه به اینکه مطالعه و پیاده کردن اشتراک گذاری دانش در بین سازمانهای خیریه محدود است و هیچ مقالهای در این زمینه کار نشده است، بهتر است که برای توانمندسازی سازمانهای خیریه فرآیند اشتراک گذاری دانش در میان آنها حتماً لحاظ و پیاده شود و در این خصوص مطالعات گستردهای انجام شود.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله " ارائه مدل اشتراکگذاری دانش بین سازمانی(سازمان خیریه) " نوشته " نسیم غنبر طهرانی، آزاده شریفی پور، محمد وحید سبط " است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده است و در سیویلیکا منتش ر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید