امروزه گسترش سازمانهای مردمنهاد در جهان به یکی از رویکردهای مؤثر در جهت حل مشکلات اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و گاهی سیاسی و اقتصادی منجر میشود و برخی از دولتها در تلاشاند که با رویکردی تعاملی با این نهادهای غیردولتی برخورد کنند و در جهت حل بحران منطقهای و ملی از آنان مدد جویند.
بررسی و ارزیابی عملکرد انواع سازمانهای مردمنهاد در ایران
حضور مردم در صحنههای کار و فعالیت، در صحنههای تصمیمسازی و تصمیمگیری، اجرا و نظارت بر اجرای بهینه امور، در صحنههای انتخابات، در صحنههای تظاهرات مردمی و... از جمله مواردی است که اکثر حکومتها و دولتها بر آنها تأکید داشتهاند.
آنها تلاش کردهاند که زمینههای حضور و فعالیتهای مستمر مردم را در صحنههای فوق فراهم کنند. امروزه ارتباط مردم با حکومت و دولتها و همینطور جلب مشارکت هرچه بیشتر مردم در امور مختلف از طریق نهادهایی صورت میگیرد که به سازمانهای مردمنهاد معروف شدهاند و به عنوان نهادها و مؤسساتی کارآمد و مکمل بخش دولتی در تأمین اهداف توسعه از جایگاه ویژهای برخوردار هستند.
برای مطالعه :
نفرت و دلزدگی ناشی از فجایع جنگهای جهانی، بهویژه جنگ جهانی دوم، موجب شد تا ملتها همپا با نوسازی خویش، بهتدریج به ضرورت مشارکت در امور مربوط به کشور و حکومت خود پی ببرند و با سازماندهی خویش در چارچوبهایی همانند سازمانهای مردمنهاد، نوع همکاری و تعامل با دولت را نهادینه کنند.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و همزمان با تحولات مرتبط با ایجاد سازمان ملل، مفهوم سازمانهای مردمنهاد نیز از اهمیت بیشتری برخوردار شد.
هرچند نام این نهاد در منشور ملل متحد عنوان نشده، اما ماده 71 این منشور، در حالی که به وظایف و اختیارات شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل میپردازد، نام سازمانهای مردمنهاد را نیز به عنوان نهادهایی که شورا میتواند از ظرفیتهای آنان، جهت کسب اطلاعات دست اول و بهینه، از وضعیت مناطق مورد نظر خود، استفاده کند، مطرح میکند.
آییننامه اجرایی تأسیس و فعالیت سازمانهای مردمنهاد (ایران)؛ این سازمان را اینگونه معرفی میکند: تشکلهایی هستند که به صورت داوطلبانه توسط گروهی از اشخاص حقیقی یا حقوقی غیردولتی، با رعایت قوانین تعیینشده، تأسیس میشوند و دارای اهداف غیرانتفاعی و غیرسیاسی هستند.
عبارت "سازمانهای غیردولتی" در سال 1945 با تأسیس سازمان ملل متحد به وجود آمده که مفاد آن در ماده 71 از فصل 10 منشور سازمان ملل ارائه شده است. یکی از اولین سازمانهای مردمنهاد در صحنه بینالمللی "صلیب سرخ جهانی" است که در سال 1863 تأسیس شده و همچنین سازمان عفو بینالملل که بزرگترین سازمان حقوق بشر در جهان است.
در خصوص سازمانهای مردمنهاد، تاکنون پژوهشهای متعددی به رشته تحریر درآمده است. این پژوهشهای ارزنده با وجود تشابه موضوعی که با پژوهش حاضر دارند، صرفاً بر نقش و جایگاه این سازمانها در اموری مانند محیط زیست، حقوق زنان، حقوق کودکان، امنیت انسانی، آسیبهای اجتماعی، اعتیاد و... تکیه کردهاند.
در پژوهش حاضر ضمن تعریف سازمانهای مردمنهاد، عملکرد آنها ارزیابی شده است که این مهم میتواند باعث ایجاد انگیزه در مسئولان جهت بهبود عملکردشان شود.
سازمانهای مردمنهاد
"سازمان مردمنهاد" که بهاختصار "سمن" نامیده شده است، سازمانی است با شخصیت حقوقی مستقل، غیردولتی، غیرانتفاعی و غیرسیاسی که برای انجام فعالیت داوطلبانه با گرایش فرهنگی، اجتماعی و مذهبی بشردوستانه و بر اساس قانونمندی و اساسنامه مدون، رعایت چارچوب قوانین موضوعه کشور و مفاد آییننامههای اجرایی آن فعالیت میکند.
به تعبیری دیگر به سازمانهایی اشاره میکند که با وجود اینکه مستقیماً بخشی از ساختار دولت به حساب نمیآیند، اما به عنوان واسطه بین مردم و قوای حاکمیت و حتی خود جامعه نقشی بسیار مهم دارند.
رشد بیسابقه اینگونه سازمانها و کارکرد خارقالعاده آنها در حل معضلات و ناهنجاریهای بشری، به خصوص در شهرها، باعث شده است تا این نهاد انسانی، از مفهومی تقریباً مبهم با حیطه وظایفی ثابت و محدود بهگونهای شگفتآور تغییر یافته و به بازیگری قدرتمند در عرصه ملی و بینالمللی تبدیل شود و توانایی تأثیرگذاری هرچه بیشتری را داشته باشد .
با عنایت به اسناد سازمان ملل معیارهای عمدهای را میتوان برای تعریف سازمانهای مردمنهاد ارائه کرد:
- داشتن هدف عامالمنفعه و بدون قصد سودجویی؛
- ایجاد سازمانهای مردمنهاد بر اساس حقوق داخلی یک دولت؛
- انجام فعالیت مؤثر در بیش از یک کشور؛
طبقهبندی سازمانهای مردمنهاد
طبقهبندی از لحاظ مختلفی امکانپذیر است:
- از نظر جهتگیری (خیرخواهانه، خدماتی، مشارکتی و توانمندسازی)؛
- از نظر سطح عملیات (سازمانهای معطوف به اجتماعی محلی، سازمانهای شهر مقیاس و سازمانهای مردمنهاد ملی و بینالمللی)؛
- از نظر دامنه، بعد و موضوع (موضوعی، جغرافیایی)؛
- از نظر نوع فعالیت (امدادی و رفاهی، خدمات عمومی، توسعه مردمی، گروهها و شبکههای مدافع).
این سازمانها در سراسر ایران وجود دارند؛ یکی از آنها در شیراز است. یکی از انواع سازمانهای مردمنهاد در شهر شیراز را میتوان با توجه به طبقهبندی موجود در کتاب "بررسی وضعیت تشکلهای مردمی داوطلب در ایران" طبقهبندی و مشخص کرد که حوزه فعالیت سمنها در شهر شیراز چگونه است. بنابراین تمامی سمنهای موجود در شهر شیراز بر حسب تشابه حوزه فعالیتشان در پنج دسته زیر جای میگیرند:
- تشکلهای مردمی داوطلب زیستمحیطی؛
- تشکلهای مردمی داوطلب بهداشت و جمعیت؛
- تشکلهای مردمی داوطلب زنان و توسعه؛
- تشکلهای مردمی داوطلب کودکان و جوانان؛
- تشکلهای مردمی داوطلب علوم و تکنولوژی.
حوزه فعالیت هر کدام از آنها به صورت زیر میباشد:
- نیکوکاری و امور خیریه،
- امور زنان و خانواده،
- مشاوره و مددکاری،
- امور کودکان،
- آسیبهای اجتماعی،
- اشتغال و کارآفرینی،
- بهداشت و سلامت،
- مذهبی ـ هنری و ورزشی،
- امور بینالملل و اقوام،
- پژوهشی ـ تحقیقاتی،
- زیستمحیطی و گردشگری.
حوزه فعالیت هر سمن میتواند ترکیبی از دستههای یادشده باشد، که ترکیب این دستهها با هم، میتواند طبقهبندی موجود در کتاب «بررسی وضعیت تشکلهای مردمی داوطلب در ایران» را بیان کند. هرکدام از این سمنها برای شروع فعالیت ابتدا باید با مراجعه به ارگانهای دولتی، مجوز جهت فعالیت اخذ کنند.
در نظام حقوقی و اداری کشور ما، مراکز و نهادهای رسمی متعددی برای اعطای مجوز به سمنها در فرایند تشکیل آنها در نظر گرفته شده است. وجود مراکز مختلف برای آغاز فرایند ثبت سمنها عمدتاً به دلیل طیف گسترده صلاحیتهای موضوعی سمنها و نهادهای متولی موضوعات در نظام حقوقی و اداری کشور ماست.
بیشتر بخوانید :
به گونهای که هر سمن بنا بر حیطه فعالیت یا مخاطبین خاصی که انتخاب کرده است، لاجرم مجوزها و مراحل ثبت خود را باید از نهادهای متناسب و ذیصلاح در آن موضوع آغاز کند یا در طول مراحل ثبت خود به آنها مراجعه و کسب مجوز کند.
آمار سازمانهای مردمنهاد تأسیسشده؛ در طول سالیان گذشته نشان میدهد که مراکز عمده صدور مجوز به سمنها عبارتاند از:
- وزارت کشور،
- وزارت ورزش و جوانان،
- سازمان بهزیستی.
البته در کنار این نهادها، مراکز دیگری نیز اقدام به این عمل میکنند، مانند:
- نیروی انتظامی،
- سازمان جنگلها و مراتع،
- اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران،
- سازمان میراث فرهنگی،
- گردشگری و صنایع دستی،
- وزارت علوم و تحقیقات،
- سازمان شهرداری،
- وزارت بهداشت و معاونت زنان ریاستجمهوری،
آیا ارزیابی عملکرد سازمانهای مردمنهاد ضروری است؟
ارزیابی عملکرد معیاری است جهت سنجش فعالیتها که در بُعد سازمانی معمولاً با اثربخشی فعالیتها هممعناست. منظور از اثربخشی، میزان دستیابی به اهداف و فعالیتهای برنامهریزیشده، با ویژگی کارابودن فعالیتها و عملیات است.
قبل از اقدام به ارزیابی عملکرد میبایست انتظارات و معیارهایی که مورد سنجش قرار میگیرد به سازمان ارزیابیشونده ابلاغ شود. همچنین فرایند سنجش و اندازهگیری عملکرد سازمانها در دورههای مشخص صورت پذیرد. اهمیت این ارزیابی از آن جهت است که میتوان به کمک آن، از میزان تأثیرگذاری فعالیت سازمانهای مردمنهاد، بر ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و... مطمئن شد.
امروزه فنون جدیدی جهت ارزیابی عملکرد و کارایی استفاده میشود که یکی از پرکاربردترین آنها تکنیک تحلیل پوششی دادهها (DEA) دادههاست. دستیابی به یافتههای این پژوهش، نیازمند یکسری شاخص است که با توجه به هر پروژهای، جداگانه تعریف میشود.
نتیجه اینکه...
در این پژوهش محدودیتهای بسیاری وجود دارد که در صورت نبود این محدودیتها ارزیابی انجامشده نتیجه بهتری را میتوانست داشته باشد. همکاری نکردن مدیران مسئول در جمعآوری اطلاعات مربوط به سمنها یکی از مهمترین این محدودیتها است.
در واقع اگر اطلاعات کافی در مورد سمنهای بیشتری به دست میآمد، ابتدا سمنها بر اساس نوع فعالیتشان طبقهبندی میشدند و سپس در هر طبقه، رتبهبندی انجام میشد. در این حالت ارزیابی نتیجه بهتری میتوانست داشته باشد.
همچنین در صورت همکاری مدیران مسئول میتوانستیم اطلاعات مربوط به چند دوره مالی و اجرایی سمنها را داشته باشیم و مورد ارزیابی قرار دهیم، که در این صورت نیز بهترین نتیجه در مورد ارزیابی عملکرد آنها به دست میآمد.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "بررسی و ارزیابی عملکرد انواع سازمانهای مردمنهاد در ایران"؛ نوشته " مینا کرمی، محمد علی سوخکیان و پیام فرهادی، است که در همایش خیر ماندگار شرکت کرده است و در فصلنامه سیاستهای راهبردی و کلان منتشر شده است.
لینک مقاله در فصلنامه سیاستهای راهبردی و کلان
دیدگاه خود را بنویسید