بیشتر کشورها پژوهشهایی پیرامون جذب و جلب مشارکتهای مردم صورت گرفته است و کشورهایی مانند آلمان، استرالیا، اسپانیا، انگلستان و غیره، راهکارهایی قانونی را برای این امر پیش بینی نمودهاند؛ اما در ایران مردم همواره بهصورت خودجوش و غیررسمی با عنوانهایی چون "وقف" و "امور خیر" به این مهم پرداختهاند.
اهمیت نقش خیرین هنگامی آشکارتر میشود که میبینیم در کشوری درحالتوسعه زندگی میکنیم که علاوه بر انقلاب، جنگ تحمیلی و تحریم اقتصادی بینالمللی، تحولات درونی شگرفی در فرهنگ و مدنیت را تجربه میکند.
کشورهای صنعتی پیشرفتهای که هیچیک از این گرفتاریها را نداشته و درگذشته نزدیک نیز نداشتهاند، نیاز فراوانی به خیرین دارند (باوجوداینکه تعداد مؤسسات خیریه در آن کشورها و ارقامی که هزینه میشود، بسیار بیشتر از کشور ما است)؛ لذا، باید بدانیم که این موضوع، خاص کشور ما و یا شرایط تاریخی ما نیست و در این حیطه، نیاز به امور خیریه بسیار متنوعی احساس میشود.
امروزه، اساس پیشرفت و توسعه، تفکر گروهی است که جز با مشارکت همگانی و آحاد مردم تحقق نمییابد.
بخشی از فرهنگ دینی، مذهبی و ملی را فرهنگ و سنت حسنه وقف و انفاق تشکیل داده است که آثار و برکات آن در کلیه ابعاد بر هیچکس پوشیده نیست. امروزه، با توجه به رشد جمعیت، کمیابی منابع و گسترش رقابت در تمامی عرصههای اجتماعی و بازارهای جهانی، استفاده بهینه و کارآمد از منابع موجود وقفی و ایجاد منابع تازه با ظهور موقوفات جدید از اهمیت به سزایی برخوردار است.
مدل تأمین مالی سرمایهگذاری اجتماعی در چندین سطح مختلف و موازی با بازارهای متعارف و سنتی ظهور کرده است. شناسایی صندوقهای سرمایهگذاری مناسب با امور خیریه بهعنوان واسطههای مالی نقش حیاتی در جذب منابع خیرین و کسب بازده برای تأمین مالی فعالیت خیرانه دارد.
دلایل مشارکت خیرین
گلادن و همکاران انگیزهها و دلایل مهم مشارکت خیرین در بخشهای ورزشی را میل به حمایت و بهبود برنامههای ورزشی، منافع بلیطی (اولویت صندلی)، کمک به دانشجویان ورزشکار و عوامل نوعدوستانه دانستهاند.
اونیل و اسچنک نیز به این نتیجه دست یافتند که چهار عامل اصلی که میتوانند بهطور بالقوه کمکهای مالی به ورزشکاران را برای بخشهای ورزشی دانشگاهها تحت تأثیر قرار دهند، عبارت هستند از: عدم شناسایی محل تحصیل خود، تجربه دانشجویان ورزشکار، احساس انزوا بهعنوان یک ورزشکار و احساساتی که فارغالتحصیلان ورزشکار اکنون طی تمرین و رقابت نسبت به گروه آموزشی ورزش خود دارند .
مادن نیز محدودیتهای کمکهای مالی مردم استرالیا در بخش غیرانتفاعی را مسائل مربوط به اطلاعات، عدم نیاز و مسائل مربوط به سازمانها عنوان کرد .
شاپیرو و همکاران پنج مانع کمکهای مالی به ورزشکاران را عدم اهمیت، قطع ارتباط، دانش مسائل مربوط به ارتباطات، مسائل مربوط به تجربه و نارضایتی بیان کردند .
موسویان ضمن بیان تاریخچه اوراق مشارکت، به تبیین ارکان، ویژگیها و آثار اقتصادی عملکرد انتشار این اوراق پرداخته و سپس ماهیت فقهی و روابط حقوقی عناصر مربوط با یکدیگر را در این نوع اوراق موردتوجه قرار داده است.
صابری نیا ضمن بررسی اقسام اوراق مشارکت، به بررسی وجوه شباهت و تمایز اوراق مشارکت، اوراق قرضه و سهام پرداخته است. وی سپس ضمن بررسی فقهی اوراق مشارکت، ابهامات شرعی و حقوقی را پیرامون این اوراق بیان نموده و راهحلهایی را ارائه کرده است.
علیزاده مهمترین موانع مشارکت خیرین در ارائه خدمات به آموزشوپرورش را رواج دنیاگرایی، اجازه ندادن خیرین به دخالت در اداره مدرسهای که خودساخته و یا تجهیز کردهاند، عدم روحیه تعاون، عدم تجلیل مناسب از خیرین، نداشتن الگوی مناسب، عدم تبلیغات مناسب، کم شدن درآمد مردم، موانع اداری خارج از حیطه آموزشوپرورش، عدم اطلاعرسانی مناسب، عدم احترام مناسب به خیرین از سوی مسئولان و کم شدن روحیه دیگر خواهی عنوان نمود .
اسکینی با بیان اینکه تدقیق در مقررات حاکم بر اوراق مشارکت نشان میدهد که رابطه میان ناشر و صاحبان ورقه، ماهیت عقد شرکت را دارد، نه مضاربه و قرض و امثال آن، اشاره مینماید که علت این امر آن است که اموال ناشر و اموال (وجوه) صاحبان اوراق مشارکت در طرح موضوع مشارکت ممزوج میشوند و مالکیت مشاع بر آنها برقرار میگردد.
موسویان و سروش با بیان این نکته که ممنوعیت استفاده از ابزارهای ربوی جهت تأمین مالی بنگاهها و طرحهای اقتصادی سبب شده تا شرکتها به دنبال استفاده از ابزارهای جایگزین باشند، اوراق مشارکت را ازجمله ابزارهای مالی معرفی مینمایند که میتواند به تأمین مالی شرکتها و طرحها کمک نماید.
شعبانی و قلیچ پس از تبیین علل به وجود آورنده تورم در ایران طی چند دهه اخیر به نقش اوراق بهادار اسلامی پرداخته و با بررسی فقهی جواز چهار اوراق بهادار اسلامی مشارکت، اجاره، مرابحه و استصناع به واکاوی نقش این اوراق در کاهش و کنترل تورم اشاره داشتهاند.
حسن زاده سروستانی و سرشار در پژوهش خود، تفاوتهای دو گونه اوراق مشارکت منتشره در ایران با مجوز بانک مرکزی و نیز سازمان بورس و اوراق بهادار و صکوک مشارکت منتشر شده در کشورهای خارجی از ابعاد مختلفی چون آمار انتشار، تعاریف، ارکان، سازوکار انتشار و بررسی فقهی مورد واکاوی و تحلیل قرار داده و پیشنهادهایی جهت انتشار صکوک مشارکت در ایران و رفع ضعفهای ساختاری اوراق مشارکت فعلی ارائه نموده است.
آقازاده نشان داد که موانع و کاستیهای موجود در مشارکتهای مردم در امر مدرسهسازی شامل: کمبود تبلیغات، اطلاعرسانی و تشویق مردم، عدم آگاهی مردم با نحوۀ مشارکت و تأثیر آن، عدم فرهنگسازی درزمینه مشارکت بیاعتمادی مردم نسبت به برخی از مسئولان، عدم توجیه مردم ازنظر شرعی، پشتگرمی به اعتبارات دولتی و نقص در قانون تحصیل رایگان و احساس طلب از دولت، عدم وجود برنامهریزی منظم و تشکیلاتی در نهادهای پیگیر و کمبود نیروی انسانی متخصص درزمینهٔ مشارکتهای مردمی است .
سلیمی و همکاران به اولویتبندی موانع توسعه حمایت مالی شرکتهای خصوصی از ورزش قهرمانی پرداختند که نتایج آن بیانگر این موارد است: موانع اقتصادی، موانع فرهنگی ـ اجتماعی، موانع دولتی، موانع رسانهای، موانع مدیریتی و سازمانی و مشکلات مربوط به تماشاگران و اماکن ورزشی.
برای مطالعه :
سازمان مردمنهاد (سمن)
به سازمانی اطلاق میشود که باشخصیت حقوقی مستقل، غیردولتـی، غیرانتفاعی، غیرسیاسی، برای انجام فعالیت داوطلبانه با گـرای فرهنگـی، اجتمـاعی، مذهبی و بشردوستانه و بر اساس قانونمنـدی و اساسنامهای مـدون، رعایـت چارچوب قـوانین موضـوعه کشور و مفاد آییننامههای اجرایی آن فعالیت میکند.
ایـن سازمانها، لایـه گستردهای از مسائل پیش روی انسـان امـروزی را چـون آمـوزش و در سـطوح مختلـف مسـائل دینی، مذهبی، فرهنگی، هنری، محیطزیست، مبارزه بـا فقـر و اعتیـاد و سـایر مسـائل بـه جهـت تلاش در بهبود امور و ایجاد پیشرفتهای مردمی شامل میشوند.
وجود سمنها با توجه بـه نـوع مسئولیتها و اهدافی که پیش رو دارند و توجه به فرایند جهانیسازی در هـر جامعهای، دارای اهمیت بوده و میتواند سبب پیشبرد چشماندازهای مهمی را فراهم آورد.
هر یک از این سمنها با توجه به نـوع نیـاز خـود و خلاقیـت موجـود در اعضـا و دیگـر مسـائل متفاوت و با توجه به مسـئله استقلال از تأمین منـابع دولتـی میتوانند بـه روشهای مختلـف بـرای رسیدن به مأموریتهای خـود کسـب درامـد داشـته باشـند.
شکل 1: ویژگی سازمانهای مردمنهاد
مدلهای جمع آوری کمک مالی در سازمانهای غیرانتفاعی
ایجاد یک چارچوب برای جمع آوری کمک مالی در سازمانهای غیرانتفاعی یک چالش است اما هر سازمانی باید یک مدل کارآمد برای جمعآوری کمکهای مالی داشته باشد که بهخوبی توسعهیافته است.
برای پیدا کردن یک مدل کارآمد جمعآوری کمکهای مالی باید به سه عامل منبع کمک مالی، انواع تصمیمگیرندگان، و انگیزه های تصمیمگیرندگان توجه کنید.
مدل اول «مرتبط کنندههای احساسی» :
برای سازمانهایی مناسب است که هدف سازمانشان منعکس کننده دغدغههای تعداد زیادی از مردم با سطح درآمد مختلف است.
رسالت بیشتر اینگونه سازمانها در زمینه های تحقیقات محیطزیست، بین الملل و سلامت متمرکز است. این سازمانها متفاوت از آنهایی هستند که به سراغ افراد با باور دینی خاص، گرایشها سیاسی و یا علاقه ورزشی خاص میروند که با هم برای بیان عقاید و علایق مشترکشان سازمانی را تشکیل دادهاند.
مدل دوم «متکی بر دریافتکنندگان خیریه» :
برای سازمانهایی کارآمد است که به ازای خدمات ارائهشده به هر فرد، کمک مالی دریافت میکنند. این سازمانها سعی میکنند رابطه خوب و طولانیمدتی با افرادی که زمانی از خدماتشان استفاده کردهاند، برقرار کنند اگرچه این کمکهای مالی در مقابل هزینه ها بسیار اندک هستند اما این کمکهای مالی منبع مهمی برای تأمین بودجه پروژههای بزرگی مانند ساختمانسازی، تحقیقات و صندوق پشتوانه مالی هستند. مانند دانشگاه پرینستون
مدل سوم «مشوق اعضا» :
در سازمانهایی کاربرد دارد که اعضا در آن کمک مالی میکنند زیرا هدف سازمان را جزئی از زندگی روزمره خود میدانند، بنابراین درنهایت خود این افراد هستند که از این کمکها بهره خواهند برد.
سازمانهایی که از مدل مشوق اعضا استفاده میکنند، دارای اساس و پایه خاصی برای ایجاد فعالیتهای گروهی جدیدی نیستند و در مقابل، با اعضا (کمککنندگان مالی) از طریق حمایت از فعالیتهایی که آن افراد به دنبال تحقق آنها هستند، ارتباط برقرار میکنند.
این سازمانها اغلب در زمینه های مذهبی، محیطزیست، هنر، فرهنگ و کارهای انسان دوستانه فعالیت میکنند.
مدل چهارم «شرطبندی کننده بزرگ» :
در تعداد محدودی از سازمانهای غیرانتفاعی کاربرد دارد که بزرگترین اهداکننده سازمان، موسس آن نیز هست. در اغلب موارد، هدف مؤسس برطرف کردن معضلی است که احساس و انگیزه شخصی عمیقی نسبت به آن دارد.
مدل پنجم «ارائهدهنده خدمات عمومی» :
در بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی به کار گرفته میشود که با ترجمانهای دولتی در راستای ارائه خدمات اجتماعی اساسی موردنیاز مانند مسکن، کمکهای بشردوستانه و آموزشوپرورش همکاری میکنند.
سازمانهای غیرانتفاعی را که ارائهدهنده این نوع از خدمات هستند ارائهدهنده خدمات عمومی می نامیم. دولت در بعضی از موارد، این ارائه خدمات را کاملاً به سازمانهای غیرانتفاعی واگذار میکند ولی مقررات خاصی را هم برای دریافت کمک مالی وضع کرده است که میتوان از فرمول بازپرداخت هزینهها و یا درخواست طرح پیشنهادی نام برد.
سازمانهای ارائهدهنده خدمات عمومی همگام با رشد و توسعه، به دنبال منابع مالی دیگر هم میروند.
مدل ششم «ابداعکننده قوانین و سیاستها» :
در برخی از سازمانهای غیرانتفاعی کاربرد دارد که روشهای جدیدی را برای مقابله با مشکلات اجتماعی ایجاد کرده اند که لزوماً با برنامه های جاری کمکهای مالی دولت سازگار نیست.
مدل هفتم «کارگزار ذینفعان» :
در برخی از سازمانهای غیرانتفاعی استفاده میشود که با رقبای خود بر سر ارائه خدماتی که از سوی دولت عرضه یا پشتیبانی میشود، رقابت میکنند.
این سازمانها درزمینهٔ مسکن، خدمات استخدامی، خدمات درمانی و وامهای دانشجویی فعالیت میکنند. وجه تمایز این دسته از سازمانهای غیرانتفاعی با بقیه برنامه های دولتی این است که دریافتکنندگان خدمات خیریه، آزادی کاملی در انتخاب سازمان غیرانتفاعی برای دریافت خدمات دارند.
مدل هشتم «بازیافت کننده منابع» :
در برخی از سازمانهای غیرانتفاعی کاربرد دارد که از طریق دریافت اجناس و کالاهای خیریه و اهدایی از شرکتها و افراد مختلف و رساندن آنها به افراد نیازمندی که توانایی خرید آنها را ندارند، فعالیت میکنند.
کسبوکارها تمایل زیادی به اهدا کالا و اجناس مختلف مثل غذاهایی با تاریخمصرف مشخص دارند زیرا در غیر این صورت این اقلام به هدر میروند و یا هزینه نهایی تولید اجناس زیاد از حد پایین است و در بازار رقابت با تولیدکننده عرضه نخواهند شد، مثل دارو در کشورهای درحالتوسعه.
اجناس و کالاهای اهدایی بخش بزرگی از دارایی اصلی شرکت هستند ولی برای پرداخت هزینههای عملیاتی باید منابع مالی دیگری را پیدا کرد. اکثریت بازیافت کننده منابع درزمینهٔ برنامه های غذایی، کشاورزی، درمانی و تغذیه در سطح بین المللی فعال هستند.
مدل نهم «ایجادکننده بازار» :
در آن دسته از سازمانهای غیرانتفاعی کاربرد دارد که خدماتی را ارائه میدهند که همزمان نیاز به آنها در بازار وجود دارد اما پرداخت مستقیم پول برای آنها در جامعه غیراخلاقی یا حتی غیرقانونی است. بهعنوان نمونه میتوان از اهدای عضو نام برد. تقاضای زیادی برای اعضای بدن انسان وجود دارد ولی فروش آن غیرقانونی است.
این سازمانهای غیرانتفاعی عمده بودجه خود را از طریق دریافتیهای خیریه و هزینه های دریافتی مستقیم در ازای فعالیت و خدمات، تأمین میکنند. بیشتر ایجادکنندگان بازار درزمینهٔ سلامت و بیماری فعالیت میکنند ولی نمونه هایی نیز در زمینهٔ حفاظت از محیطزیست وجود دارد.
مدل دهم «اجراکننده در سطح محله ولی در سرتاسر کشور» :
سازمانهای غیرانتفاعی که با ایجاد شبکهای ملی در داخل یک کشور از افراد مختلف در محله و منطقههای خودشان، رشد و توسعه پیداکردهاند از این مدل استفاده میکنند.
این سازمانها روی مسائلی مانند مدارس با شرایط بد و یا بچه های نیازمند به الگویی مناسب در میان بزرگسالان میپردازند که این مشکلات در میان انجمنهای محلی از اهمیت زیادی برخوردار است و دولت بهتنهایی قادر به حل این مشکلات نیست. بیشتر کمکهای مالی این سازمانها از محلات جمعآوری میشود و دولت مقدار خیلی کمی به آنها کمک میکند.
بیشتر بخوانید:
انواع صندوقهای سرمایهگذاری در امور خیریه
1. صندوقهای توصیهشده به اعطاکننده (DAF)
ابزاری در امور نیکوکارانه است که در یک موسسه خیریه عمومی یا هر نهاد دیگری که قصد انجام امور خیریه دارد، تأسیس میشود (کارگزاریهای آمریکا غالباً چنین صندوقی هستند).
این صندوقها به اعطاکنندگان اجازه میدهند تا بلافاصله بعد از اعطای آنچه در امور خیر مدنظر دارند، از منابع کسر مالیات بهرهمند شوند و آنچه را که اعطا نمودهاند، خود مدیریت کنند. شاید بتوان صندوقهای توصیهشده به اعطاکننده را یک حساب پسانداز خیریه دانست که فرد اعطاکننده در فواصل زمانی که خود تشخیص دهد، به صندوق کمک کرده و به هر میزان که تمایل دارد به امور خیریه مدنظری که در صندوق امکان سرمایهگذاری در آن فراهم شده است، کمک میکند .
ویژگیهای سرمایهگذاری در این صندوقها عبارتند از :
- مبلغ اعطاشده ( یا دارایی اعطاشده سهام، ملک و حتی سهام اختصاصی) غیرقابلبازگشت به فرد است.
- بلافاصله پس از اعطای دارایی ، حداکثر میزان کسر مالیات لحاظ میگردد.
- مبالغ اعطایی در حساب صندوق نشسته و قابلیت سرمایه گاری دارد.
- در هر زمان پس از سرمایهگذاری، فرد اعطاکننده میتواند مبالغ مدنظر خود را به موسسه خیریه واجد شرایط یا امور خیریه پذیرششده، اختصاص دهد.
- معافیت مالیاتی کامل برای اعطای سهام و معافیت 30 تا 50 درصدی درآمدهای مشمول مالیاتی برای اعطای وجوه جود دارد.
- امکان افتتاح دوگونه حساب وجود دارد: حساب اصلی و حساب مدیریتشده.
- ساختار شکلگیری صندوق بسیار ساده است و صرفاً موسسه یا نهاد خیریه بهعنوان حامی در نظر گرفته میشود.
2. صندوقهای سرمایهگذاری اجتماعی(CIF)
این صندوقها مشابه صندوقهای سرمایهگذاری مشترک دارای واحدهای سرمایهگذاری میباشند. این صندوقهای ابزار سرمایهگذاری مشترکی است که بهطور خاص برای مؤسسات و نهادهای خیریه تأسیس میشود.
این صندوقها فرصت سرمایهگذاری در سهام، اوراق قرضه، مستغلات و داراییهای صندوق پوششی را فراهم میآورد. منابع تجمیع شده از سوی سرمایهگذاران در اختیار مدیر صندوق قرارگرفته و مدیر، گسترهای از سرمایهگذاریها را طبق سیاست منتشر شده صندوق، اعمال میکند. ویژگیهای سرمایهگذاری در این صندوقها عبارتند از :
- بازده سرمایهگذاری صندوق صرف امور خیریه مدنظر میگردد.
- سرمایهگذاری صندوق صرفاً از منابع مالی موسسه یا نهاد خیریه تأمین میگردد.
- نیاز به اخذ مجوز از سوی نهاد ناظر خدمات مالی (FCA) نیست و میتوان سرمایهگذاری آنها را نظارت نشده در نظر گرفت.
3. صندوقهای سپردهگذاری اجتماعی(CDF)
این صندوقهای ازنظر ماهیت مشابه صندوقهای سرمایهگذاری اجتماعی میباشند با این تفاوت که بهجای سرمایهگذاری در بازار سرمایه، سپردهگذاری در بازار پول انجام میدهند.
این صندوقها، سرمایههای خرد را از مؤسسات و نهادهای مالی گردآوری کرده، با تجمیع منابع قدرت چانهزنی بالابرده و با سپردهگذاری حجم زیادی از منابع، بهره بالاتری نسبت به بازار دریافت میکنند.
این صندوقها هیچگونه واحدی منتشر نمیکنند و صرفاً هر موسسه یا نهاد بهاندازه سرمایه تخصیص دادهشده به صندوق مالک آن است و به همان نسبت از بهره پرداختی سهم میبرد.
امین به مؤسسات یا نهادهای خیریه گواهی سپردهگذاری اعطا میکند. در صورت درخواست بازپرداخت اصل سپرده از سوی موسسه یا نهاد، چنانچه در توافق بین مؤسسات و صندوق مدت نگه داشت سپرده ذکر شود، منطبق بر دوره و در غیر این صورت با درخواست سپردهگذار، سپرده قابلاسترداد است.
در انگلیس حدود 21000موسسه یا نهاد خیریه در صندوقهای سپردهگذاری اجتماعی منابع دارند که بر اساس گزارش سال 2014 دولت، حدود 1.35میلیارد پوند را به خود اختصاص داده است.
4. صندوقهای سرمایهگذاری خیریه دارای مجوز (CAIF)
بازار سرمایهگذاری مؤسسات خیریه در انگلیس بازار منحصربهفردی سات که حدود 10 شرکت سرمایهگذاری معتبر و مشهور ،32 میلیارد پوند از داراییهای حدود 1600موسسه یا نهاد خیریه را مدیریت میکنند.
در اختیار داشتن نهادی برای سرمایهگذاری بیشتر، که تحت نظارت FCA بوده، کارایی مالیاتی داشته و خصوصیاتی داشته باشد که نیاز خاص سرمایهگذاران در امور خیریه را تأمین کند.
این مهم با پیشگامی گروه سرمایهگذاران مؤسسات خیریه (CIG)، کمیسیون خیریه، نهاد ناظر بر رویههای مالی (FCA)، کانون سرمایهگذاری (IA) و کانون قانون خیریه در سال 2016 عملیاتی شد.صندوقهای سرمایهگذاری خیریه دارای مجوز (CAIF) هم صندوق سرمایهگذاری تحت نظارت FCA است و هم موسسه خیریه ثبت میشود.
ویژگیهای سرمایهگذاری در این صندوقها عبارتند از :
- هم صندوق سرمایهگذاری تحت نظارت نهاد خدمات مالی و هم موسسه خیریه ثبتشده هستند.
- این صندوقها موسسه خیریه محسوب میشوند
- انواع معافیتهای مالیاتی اعم از مالیات مستقیم ، هزینههای مدیریتی صندوق و مالیات ارزشافزوده را دارد.
- این صندوق بهجای هیات مدیره مشورتی، کمیته مشورتی دارد که مستقل از مدیر و امین است و وظیفه مشاوره به امین و مدیر را بر عهده دارد. (حامدی و بیات منش،1395،ص 16)
5. صندوق وقف
اصطلاح Endowment عبارت است از وجوه یا اموالی که به یک موسسه ،فرد یا گروهی از افراد، جهت ایجاد درآمد، اعطا میشود.
صندوق وقف زمانی ایجاد میشود که واقف یا جمعی از متولیان تعیین میکنند که هدیه یا اعطاشدهای(موقوفه) سرمایهگذاری شود و فقط درآمدهای حاصل از هدیه ، برای مقاصد خاص مصرف گردد.
سه نوع صندوق وقف وجود دارد:
صندوق وقف حقیقی، صندوق وقف مدتدار و صندوق شبه وقف
صندوقهای وقف کاملاً از طریق موقوفات، هدایا یا مبالغ اعطایی تأمین مالی میشوند و بلافاصله پس از تخصیص منابع به صندوق، برای اعطاکننده یا واقف، سپر مالیاتی محسوب میگردد. توزیع منابع صندوق عموماً بر اساس یکی از روشهای زیر صورت میگیرد :
1. صرفاً درآمدها:
درآمدهای صندوق توزیع میگردد و اصل سرمایه باقی میماند. از آنجایی که اصل پول یا اموال برای سالیان متمادی دست نخورده باقی میماند و با کمکهای بیشتر نیز مقدار آن افزایش مییابد، صندوق مبنای مالی قوی برای تحقق چشمانداز آتی موسسه یا نهادی که آن را راهاندازی نموده است، ایجاد میکند.
2. درصدی از ارزش صندوق:
به دلیل افق بلندمدت سرمایهگذاران صندوقهای وقفی و تمایل ایشان برای سرمایهگذاری صندوق در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، تعیین درآمد را مشکل ساخته است. بنابراین نهادهای تأسیس کننده صندوقهای وقفی به سمت سیاست توزیع درصدی از ارزش صندوق تمایل پیداکردهاند.
معمولاً این درصد بین 4تا6 درصد است و بدان معنی است که طی سالیان، اگر بازده بیش از این درصد شود ، صندوق رشد میکند. این رشد موجب میشود تا در سالهایی که عملکرد ضعیف است ، توزیع درصد مشخصی از ارزش صندوق همچنان ادامه داشته باشد.
ویژگیهای سرمایهگذاری در این صندوقها عبارتند از :
- واقف یا هبه کننده میتواند محل مصرف هدیه را مشخص یا تصمیم را به مدیر صندوق واگذار کند.
- هدایایی نظیر پول نقد، بیمه عمر، دارایی با نقدینگی بالا مانند اوراق بهادار قابل معامله در بورس و... به صندوق وقفی اعطا میشود.
- همچنین انواع ملک بدون معارض، سهام راهبردی یا کنترلی شرکت، احشام و محصولات کشاورزی و... نیز قابلیت اعطا به صندوق را دارد.
- هدایا اعطاشده به صندوق موجب کسر مالیات در همان سال و کاهش مالیات بر ارث میشود.
- اهدای داراییهای سرمایهای (غیر وجه نقد) به صندوق موجب مزیت عدم پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه است.
- صندوقهای وقفی برای امور عامالمنفعه مانند دانشگاهها، مدارس، کلیساها، بیمارستانها و... راه اندازی میشوند بنابراین معاف از مالیات میباشند.
6. صندوقهای قرضالحسنه(BF)
صندوقهای قرضالحسنه مؤسساتی غیرتجاری محسوب میشوند، بر اساس مواد 584 و 585 قانون تجارت به ثبت میرسند و مطابق بند (ه) ماده 6 آئیننامه اصلاحی ثبت مؤسسات غیرتجاری، مصوب سال 1337 موظف به کسب اجازهنامه از شهربانی هستند .
پس از پیروزی انقلاب، هیئتوزیران در تاریخ 20/11/1363 مصوبهای را تصویب نمود که بر اساس آن، صندوقهای قرضالحسنه موظف شدند، زیر نظر وزارت کشور و بانک مرکزی و بر اساس ضوابط زیر عمل کنند .
- تأسیس صندوقهای قرضالحسنه موکول به تائید اساسنامه آنها بهوسیله وزارت کشور است .
- وزارت کشور باید با توجه به اهداف و نوع فعالیت صندوقها، موافقت سازمان دولتی ذیربط را قبلاً جلب نماید.
- مرجع ثبت شرکتها، با رعایت ضوابط و مقررات مربوطه، نسبت به ثبت آن اقدام نماید .
- مرجع صدور پروانه فعالیت صندوق، کماکان شهربانی جمهوری اسلامی ایران است .
- بر عملیات جاری صندوقهای قرضالحسنه، وزارت کشور و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران نظارت نموده، تا بر طبق اساسنامه مصوب فعالیت نمایند .
- مراجع تدوین آئیننامه اجرایی بند 5 این مصوبه، وزارت کشور و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران هستند و پس از تصویب باید توسط وزرای کشور و امور اقتصادی و دارایی به مرحله اجرا گذارده شود .
با توجه به خلأ قانونی، از سال 1370 تا 1381، صندوقهای قرضالحسنه رشد بیرویهای یافت و با سوءاستفاده از شرایط، از هدف عالی، یعنی قرضالحسنه بازماندند و به سوءاستفادههای مالی پرداختند.
در پی این جریانات، قانونگذار در ماده 92 قانون برنامه سوم توسعه، و هیئتوزیران در مصوبه مورخ 9/11/81 مجدداً نظارت بر کلیه فعالیتهای مالی و پولی سازمانها، مؤسسات و صندوقها را به بانک مرکزی محول کرد و پس از ابلاغ مصوبه هیئتوزیران، ضوابط و نحوه فعالیت اینگونه صندوقها تدوین، و جهت تصویب به شورای پول و اعتبار ارسال گردید.
در حال حاضر بانک قرضالحسنه برای نظارت و کنترل مؤسسههای بزرگ قرضالحسنه، ساختار جدیدی زیر نظر مستقیم بانک مرکزی و با محوریت رفتار انسانی قرضالحسنه، شکلگرفتهاند. این بانکها بر اساس قرارداد قرضالحسنه، به تجهیز و تخصیص منابع اقدام میکنند.
7. صندوق های سرمایهگذاری نیکوکاری(EIF)
صندوق سرمایهگذاری نیکوکاری در ایران بهصورت درآمد ثابت، سهامی و مختلط میباشند. هدف از تشکیل صندوق، جمعآوری سرمایه از خیرین و واقفین و تشکیل سبدی از داراییها و مدیریت این سبد است؛ با توجه به پذیرش ریسک موردقبول، تلاش ميشود.
بیشترین بازدهی ممکن نصیب سرمایهگذاران گردد. انباشتهشدن سرمایه در صندوق، دو مزیتهای مهم نسبت به سرمایهگذاری انفرادي سرمایهگذاران دارد:
1. هزینه بهکارگیری نیروهای متخصص، گردآوري و تحليل اطلاعات و گزينش سبد بهينة اوراق بهادار بین همة سرمایهگذاران تقسيم ميشود و سرانة هزینة هر سرمایهگذار کاهش مییابد.
2. صندوق از جانب سرمایهگذاران، كلية حقوق اجرايي مربوط به صندوق از قبيل دريافت سود سهام و كوپن اوراق بهادار را انجام ميدهد و درنتیجه سرانة هزینه هر سرمایهگذار برای انجام سرمايهگذاري کاهش مییابد.
ثالثاً،ً امکان سرمایهگذاری مناسب و متنوعتر داراییها فراهمشده و درنتیجه ریسک سرمایهگذاری کاهش مییابد.
واحدهای سرمایهگذاری صندوق به چهار نوع تقسیم میشود: مدیریتی قابلانتقال، مدیریتی غیرقابلانتقال، عادی قابلانتقال، عادی غیرقابلابطال.
نوع مشارکت | اصل سرمایه | سود حاصل از سرمایه |
هبه | متعلق به صندوق | متعلق به مدیر اجرا |
قرضالحسنه | متعلق به سرمایهگذار | متعلق به مدیر اجرا |
هبه بخشی از سود | متعلق به سرمایهگذار | متعلق به مدیر اجرا و سرمایهگذار |
جدول 1: نوع مشارکت نیکوکاران در صندوق سرمایهگذاری نیکوکاری
تفاوت صندوق های نیکوکاری در سطح جهان
سه تفاوت اصلی میان صندوقهای نیکوکاری در سطح جهان و صندوقهای نیکوکاری در ایران میتوان برشمرد:
- عدم ثبت این صندوقها نزد نهاد ناظر و متعاقباً سهولت درراه اندازی
- تعداد ارکان اندک در ساختار صندوق
- معافیت مالیاتی هم برای صندوق و هم برای سرمایهگذار
شکل 2- نمودار ساختار اجرایی و نظارتی صندوق سرمایهگذاری و نیکوکاری
ارکان صندوق سرمایهگذاری نیکوکاری در اندازه کوچک (حداقل سرمایه 20 میلیارد ریال) شامل: مجمع، مدیر، ضامن، متولی، حسابرس و در صندوقهای سرمایهگذاری در اندازه بزرگ (با حداقل سرمایه 50 میلیارد ریال) مدیر ثبت نیز به آن افزوده میشود. است.
مجمع صندوق با حضور دارندگان حداقل نصف بهعلاوه يك واحدهاي سرمايهگذاري ممتاز (در صندوقهای سرمایه گذاری با حضور دارندگان واحدهای مدیریتی) داراي حق رأي صندوق رسميت مييابد. واحدهاي سرمايهگذاري ممتاز آن بخش از سرمایه اوليه است كه توسط مؤسسين تأمين ميگردد و پس از پرداخت اين مبلغ، مجوز عرضة عمومي براي تأمين باقیمانده سرمایه اوليه(بهعنوان واحدهاي سرمايهگذاري عادي) صادر خواهد شد.
مجمع صندوق بالاترين ركن صندوق قلمداد ميگردد و مهمترين وظیفه آن انتخاب مدير، مدیر ثبت، متولي، ضامن، نصب و عزل حسابرس و معرفي به سازمان بورس و اوراق بهادار جهت تأييد است.
شکل3- ارائه الگوی نوین جذب منابع مالی سازمانهای مردمنهاد
نتیجهگیری
اصلیترین محدودیتهای و موانع پیش روی صندوقها عبارتند از : تعریف نشدن امر خیر بهعنوان پدیدهای اجتماعی، وضع عمومی اقتصاد و توسعه بازار سرمایه، عدم جذب منابع خیریه به علت اعتماد بالاتر مردم به نهادهای خیریه دولتی و حکومتی، عدم فرهنگسازی در خصوص انجام کارهای خیر از طریق سرمایهگذاری، عدم شفافیت اطلاعاتی مدیر اجرا، قلمرو محدود اهداف و عدم جذابیت اهداف صندوقهای نیکوکاری، فقدان مزیت کافی برای ورود به صندوقهای نیکوکاری برای سرمایهگذاران.
بهطورکلی صندوق سرمایهگذاری نیکوکاری با توجه به مدیریت غیرمتمرکز، ارتباط با خیرین، متنوع روشهای مشارکت، قدرت تبلیغ و اشتراک، ارائه محتوا (گزارش) مختلف از سودآوری و سرمایهگذاری به خیرین، اعتبار فعالیت و رعایت موازین شرعی بهعنوان نهاد مالی نیکوکاری مناسب برای جذب منابع خیرین در ایران محسوب میشود.
برای جذب منابع مالی خرد خیرین در صندوقهای نیکوکاری بایستی از تأمین مالی جمعی با تکیهبر فناوری اطلاعات و کمپینهای اجتماعی استفاده شود.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "ارائه الگوی نوین جذب منابع مالی سازمانهای مردمنهاد با رویکرد سرمایهگذاری اجتماعی" نوشته "محمود خطیب"، است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده است و در سیویلیکا نیز منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید