جهان همواره آبستن رویدادها و وقایع مختلف بوده است. این حوادث چه به صورت طبیعی و یا ساخته دست بشر باشد، بر انسانها اثرگذار بوده و موجب تغییر، توسعه و بهبود و در بسیاری مواقع، شکست و دور افتادگی و عقب ماندگی شده است.
در این پژوهش با توجه به ضرورت اجرای خدمات اجتماعی و انسانی در حوزههای خانواده و کودکان، جوانان و سالمندان، بیخانمانها، بحرانها و پناهگاهها و همچنین امداد و نجات، نسبت به اولویتبندی این حوزهها مطابق با برداشت جوانان اقدام نموده و برای این بررسی از معیارهای حکمرانی امر خیر خوب بهره جستهایم.
چرا اولویتبندی ضرورت دارد؟
طبق یافتههای به دست آمده از این پژوهش، در طول تاریخ گروههایی بودهاند که در سطح جامعه آسیبپذیری بیشتری داشته و میبایست مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرند. چه به صورت دائم، چه به صورت موقت و دورهای. این پشتیبانی از آغاز بین انسانها بوده، اما ابعاد و اشکال متفاوتی بین اقوام، ملیتها و یا ادیان داشته است.
در عصر حاضر برای این امور سازمانها مختلفی ایجاد و ساختاردهی شده که حتی برخی از آنها دولتی بوده و با بودجه حاصل از مالیات (یا فروش نفت) ماموریت داشتهاند که به یاری و حمایت این قشر از جامعه بپردازند، یا به صورت غیر دولتی و تامین منابع از سوی مردم و یا شرکتهای خصوصی در این حوزه فعالیت نمودهاند.
در این دوران، در کل نقاط کره زمین، انسانها به دنبال دستیابی به رفاه هستند. برای محقق شده رفاه میبایست گروههای آسیبپذیر به شکلی کالا و اثربخش مدیریت شده و توانمندی آنها به سطحی برسد که وابستگی آنان از حمایتهای بیرونی کمتر گردد.
در این راستا بسیاری از موسسات و خیریههای علمی، تئوریهها و راه حلهایی ارائه داشته که بخشی از آن دولتها و نیز حاکمیت را مسئول پیشتیبانی و رسیدگی دانسته و در برخی دیگر هم موسسات خصوصی و یا حتی ترکیبی از این دو قدرت را به عنوان مسئول تلقی کردهاند.
تغییرات پیوسته اجتماعی در قرون حاضر و ایجاد روندهای اقتصادی اجتماعی در سطح بینالمللی باعث ایجاد بحرانهایی چه در حوزه اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی شده است که به تبع آن اقشار و گروههای مختلف تحتالشعاع قرار گرفته و متاثر شدهاند.
این تبعات باعث شد که خدمات اجتماعی و انسانی به صورت قوانین و مقررات، مصوبهها و برنامهها و خط مشیهای اجرایی به وسیله دولتها به اجرا در آیند. خدمات اجتماعی برنامههایی است که به وسیله جامعه برای مبارزه با مسایل و مشکلات زندگی نظیر بیماری، پیری، فقر و بیکاری و حوادث و سوانح بوجود آمده است.
حال آنکه تامین پشتیبانی اجتماعی از طریق بیمهها، جلب کمکهای مردمی و یا یاری از سوی نهادهای اجتماعی، حل و فصل کردن آنها را امکانپذیر میسازد. خدمات اجتماعی به معنی رفاه کودکان، سالمندان، تامین بیمه اجتماعی، بهداشت جسمی و روانی و طرحهای پشتیبانی از خانوادهها و در نهایت بازپروری و توانبخشی است.
برای مطالعه :
در واقع میتوان بدین شکل بیان داشت که خدمات اجتماعی مجموعه تلاشهایی است به صورت ساختارمند و سازماندهی شده جهت ایجاد رفاه اجتماعی صورت میپذیرد تا با ایجاد تغییرات مناسب و تحولات مطلوب در شرایط مادی و معنوی انسانی، باعث تعالی و ارتقای سطح زندگی را فراهم میآورد.
در این پژوهش با توجه به ضرورت اجرای خدمات اجتماعی و انسانی در حوزههای خانواده و کودکان، جوانان و سالمندان، بیخانمانها، بحرانها و پناهگاهها و همچنین امداد و نجات، نسبت به اولویتبندی این حوزهها مطابق با برداشت جوانان اقدام نموده و برای این بررسی از معیارهای حکمرانی امر خیر خوب بهره جستهایم.
نتایج برداشتی نمایانگر تصورات و استنباطهای ذینفعان نسبت به عملکرد سازمانها و موسسات خیریه و همچنین مردم نهاد بوده که از روشهایی همچون نظرسنجی، گروههای متمرکز، بررسی تقدیرها و شکایات و مصاحبههای ساخت یافته بدست میآید.
اولویتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادیِ امر خیر
شناخته شدهترین تقسیمبندی در حوزه نیازهای انسانی را "مازلو" ارایه کرده است. ابتدا مازلو به نیازهای زیستی همانند آب و غذا اشاره دارد، سپس امنیت را مطرح میکند که همچون آب و غذا از نیازهای اولیه بشر است. در ادامه انسان نیازمند تعلق داشتن به یک خانواده، جامعه یا گروه است که در پی آن، فرد به دنبال کسب احترام میباشد.
آخرین مرتبه نیاز، شکوفایی و خود یابی است که در آن انسان به سوی کمال و در جستجوی هنر و معنویات حرکت میکند. رفاه اجتماعی بیانگر شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی افراد جامعه است، که منجر میگردد شأن آدمی حفظ گردد.
در واقع مسئولیتپذیری و پاسخگویی افراد جامعه در خصوص یکدیگر و توسعه توانمندیهای انسانی را شامل میگردد. رفاه اجتماعی بر اساس چهار مدل ایجاد میگردد:
- سنتی،
- توسعه اجتماعی،
- عدالت اجتماعی،
- الگوی جدید رفاه اجتماعی،
این الگو شامل ابعاد:
- حقوقی،
- زیستی،
- اجتماعی،
- اقتصادی،
است. در بعد زیستی، سلامت جسمی و روانی مدنظر قرار گرفته، ولی در بعد حقوقی انواع قوانین و مقررات مرتبط با خانواده، کودک و نوجوان، زنان، بزهکاریهای گروههای مذکور و همچنین آسیبهای اجتماعی آنان رسیدگی میشود. در بعد اجتماعی هم ، امنیت و مهارت اجتماعی، فراغت و اشتغال گروههای در معرض خطر از جمله زنان و کودکان و مشارکت اجتماعی آنان را شامل میگردد.
بعد اقتصادی شامل بررسی فقر، توسعه اقتصادی، نظام پرداخت یارانه، اقتصاد خیریهای و غیرانتفاعی و حمایت اقتصادی از اقشار آسیب پذیر است. حکمرانی مطلوب از منظر برنامه توسعه ملل متحد دارای معیارهایی همچون مسئولیت پذیری، شفافیت، پاسخگویی، اثربخشی و کارایی عملکرد، رعایت عدالت و عدم تبعیض و تبعیت از قانون است.
همه این معیارها با اجماع بر اولویتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی صورت میپذیرد که در آن صدای قشر آسیب پذیر و فرودست جامعه شنیده شده و در تصمیم گیری و تخصیص منابع بکار گرفته میشود.
مسئولیت اولویتبندی بر عهده چه کسی است؟
مسئولیتپذیری بر اساس گرایش به مسئول بودن در کنار صلاحیت، اثربخشی و اجرای عمل مسئولانه مورد سنجش و پایش قرار میگیرد. گرایش به مسئول بودن مبتنی بر نگرانیای است که فرد در قبال مسایل احساس کرده و بر پیروی انسان نسبت به اجرای قواعد اجتماعی تمرکز دارد.
معیار صلاحیت، مهارت و شایستگی برای انجام فعالیتها را مدنظر قرار داده و اثربخشی به منزله دستیابی به خواستهها است، بدون در نظر گیری میزان منابع مصروف. مسئولیتپذیری در این میان به پاسخگو بودن، حس وظیفهشناسی و تعهد نیز اشاره دارد.
بسیاری مسئولیت پذیری را به مسئولیت در قبال خود و دیگران، طبیعت و خداوند طبقهبندی کردهاند. در مباحث حکمرانی خوب، مسئولیتپذیری را در برابر دیگران مورد توجه قرار گرفته است. شفافیت بیانگر آشکار بودن مبنای تصمیمات است؛ بدین معنی که چه در سطح حکومت یا سازمانهای خصوص و حتی جامعه مدنی، ساز و کارهایی حاکم باشد که امکان گفتگو و مذاکره و بیان خواستهها و نیازها بین شهروندان و دولتها به صورت دو طرفه ایجاد گردد.
تمرکز شفافیت در فرآیندهای تصمیم گیری ارجحیت دارد، به گونهای که سایر سطوح نظارتی در حکومت و یا مردم و جامعه مدنی امکان حسابرسی و ملاحظه علت تصمیمات اتخاذ شده را مورد بازنگری قرار دهند.
از ضروریات دیگر، شفافیت در مشخص بودن حوزه وظایف، اختیارات و نقش افراد و سِمتهای مختلف است که از طریق شفافیت در قوانین و مقررات و شیوه نامهها و دستورالعملها ایجاد میگردد. همچنین میبایست این رویکردها در دسترس بوده تا تضمینکننده شفافیت باشند.
معیارهای کارایی و اثربخشی، از جمله شاخصهایی هستند که در نظامهای مدیریتی به ترتیب میزان منابع بکار گرفته شده و همچنین تحقق اهداف را سنجش نموده و تحت کنترل در میآورند. نظامهای حکمرانی مطلوب نیز همانند سایر ساختارهای مدیریتی از این شاخصها استفاده مینمایند.
اهمیت پاسخگویی در اخلاق حکمرانی
پاسخگویی در اخلاق حکمرانی امری پیچیده و مورد بحث بوده که در سطوح مختلفی از ساختارهای سازمانی، حقوقی و قانون و اخلاقی تشکیل شده است. پاسخگویی اخلاقی به جهت حفظ و یا ارتقای رضایت و نیز اعتماد ذینفعان صورت گرفته است، حال آنکه سایر سطوح پاسخگویی به ضرورت قوانین و مقررات مورد نظر قرار میگیرد.
یکی از ضروریترین معیارها در دسیپلینهایی همچون حکمرانی مطلوب، کیفیت قوانین و مقررات و کاربردهای آنهاست. توسعه و بهبود عملکرد تنها در ذیل سایه قوانین، به امری پایدار تبدیل شده و هیچ امری نمتواند ادامه پیدا کند، مگر آنکه قانونی باشد. اثربخشی و دستیابی به موفقیت تنها زمانی پایدار است که قوانین و مقررات به شکل کامل به اجرا در آیند.
در بررسی بحرانها، امداد و نجات و ضرورت بکارگیری پناهگاهها، با نگاه به اخبار و حوادث، سوانح و آمارهای مراکز درمانی و امدادی مشخص میگردد که روزانه تعداد زیادی از هموطنان در اثر حوادث مختلف جان خود را از دست میدهند. ایران از نظر جغرافیایی و اقلیمی، کشوری حادثه خیز است و هر سال حوادث و سوانح طبیعی و یا به دست بشر در آن رخ میدهد.
تاریخ جوامع؛ بیانگر آن است که همواره زندگی با بلایا و سوانح مختلف مواجه و وقوع حوادث ناگوار و ناگهانی در هر لحظه و هر مکان از جهان در کمین انسان بوده و اغلب موارد در صورت بروز، به سرعت تولید بحران، بیماری، فقر و نارسایی فزاینده در زندگی عادی مردم مینماید.
این در صورتی است که آثار آن ممکن است تا مدتها مشکلساز بوده و ادامه پیدا کند. دولتها براساس شرایط اقلیمی کشورشان مقدار مشخصی از بودجه سالیانه خود را برای این مورد مشخص تخصیص میدهند. به این ترتیب، لازم است افراد، نهادها و ادارات و سازمانهای بسیاری در مراحل مختلف قبل، حین و پس از وقوع حادثه به شیوههای مختلف نقش خود را در امداد و نجات مصدومان و حوادث گوناگون ایفا کنند که از جمله آن میتوان به جمعیت هلال احمر اشاره کرد.
این جمعیت با توجه به مصوبه دولت تصویب قانون مدیریت بحران کشور جز متولیان اصلی امر امداد و نجات میباشد که میطلبد در زمینههای سازماندهی، آموزش و تجهیز تیمهای تخصصی امداد و نجات اقدام کند و داوطلبان این جمعیت با تشکیل پایگاههای امداد و نجات جادهای، هوایی، ریلی، دریایی و کوهستانی در کشور به خدمت رسانی مشغول هستند. این اقدامات در حوزه مدیریت بحرانها، امداد و نجات و پناهگاهها مورد توجه دولتها و جامعه مدنی میباشد.
سالمندان آینه اقشار جامعه بوده و هر فرد، در نهایت خود را در جایگاه آنان ملاحظه میکند. یکی از شاخصهای کاربردی در شناسایی شرایط سلامتی و نیازهای سالمندان، کیفیت زندگی آنان میباشد که توسط آن مطلوبیت سلامتی، عملکرد جامعه در قبالشان سنجش میگردد. معیار کیفیت زندگی مفهومی هم عینی و هم ذهنی است. بدین مفهوم که به جز بهداشت و سلامت جسمی سالمندان، مساله شادابی و سرزندگی آنان نیز مدنظر قرار میگیرد.
بیخانمانی تجربهای نامطلوب و ناخوشایند بوده که برخی به آن مبتلا شده و معمولاً در شهرهای بزرگ مشاهده میگردد. عوامل فردی و اجتماعی، خانوادگی، محیطی و اقتصادی میتواند در ایجاد، تکرار و تداوم بیخانمانی اثر بگذارند. برخی بیخانمانها فاقد سرپناه بوده و برخی دیگر سرپناه دائمی و ثابتی ندارد.
بیشتر بخوانید :
اهمیت ارزیابی آموزشهای مهارتی و یادگیری سازمانی در نهادهای غیردولتی
در تعریف کلی تمامی کسانی که در معابر زندگی میکنند به عنوان بیخانمان شناخته میشوند. بدین سبب، میزان اجاره محل سکونت، بهترین متغیر در تعیین میزان بیخانمانی افراد است. نداشتن توان مالی در تامین مسکن، فرصتهای بسیار محدود اشتغال و اثرات اقتصادی و نیز فردی از قبیل سوءِ سابقه، اعتیاد و مشکلات روانی در بیخانمانی اثرگذار هستند.
شهروندان هر جامعه فارغ از سن، نژاد، رنگ و قومیت، زبان و فرهنگ، مذهب و دین، جنسیت و طبقه اجتماعی و حق دارند که به دور از هر تبعیض از حقوق شهروندی خود برخوردار گردند. در این میان کودکان آسیبپذیرترین اقشار جامعه بوده و سپس جوانان و آینده سازان جامعه هستند که میبایست از این حقوق بهرهبردار گردند.
حقوق شهروندی میتواند از حداقلهای زندگی شامل مسکن و غذا و آب آشامیدنی سالم، رفاه و تامین اجتماعی، کار و اشتغال شایسته و خدمات بهداشتی و درمانی و همچنین تحصیلات و آموزش باشد. دولتها باید شرایط استفاده از امکانات را به صورت مساوی بین همه خانوادهها که شامل مادر و کودک میشود، قرار دهد از این جهت که دولت باید شرایط یا بستر مناسب برای ای خانوادهها و کودکانشان جهت آرامش خیال آنها ایجاد کند.
نتیجهگیری
حوزههای انسانی همواره در مسیر تعالی و توسعه قدم برداشته و به واسطه نوع دوستی، انسانها در یاری و ارتقای همنوعان عمل نمودهاند. در این پژوهش با طبقهبندی حوزههای خیریه انسانی به بخشهای «خانواده و کودک»، «جوانان»، «سالمندان»، «بحرانها»، «پناهگاهها» و «امداد و نجات» و در نهایت «بیخانمانها» نسبت به ارزیابی این حوزهها بر اساس شاخصهای منتخبی از حکمرانی امر خیر خوب صورت پذیرفت.
کمترین امتیاز کسب شده؛ بیانگر ضعف در عملکرد از منظر برداشتی پاسخدهندگان بوده که در اینجا اولویتها به ترتیب با حوزههای «جوانان»، «بیخانمانها» و «سالمندان» تعیین شده است. برداشت جامعه جوان کشور، تنها حوزه خود نبوده و بجز سالمندان به افراد بیخانمان نیز توجه نموده که در اینجا حایز اهمیت میباشد.
همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که ارتباط معنیداری بین میزان کمک نقدی افراد و نیز مذهبی بودن آنان با میانگین امتیازی که به حوزههای خیریه انسانی دادهاند، وجود نداشته و متغیرهای مذکور اثری بر امتیاز دهی ندارد. در ادامه پیشنهاد میگردد که برداشت جامعه بزرگتری که پوششدهنده کلیه حوزههای اجتماعی است، مورد پژوهش قرار گیرد و فرصتهای مورد نیاز امر خیر در حوزههای انسانی، شناسایی و اولویتبندی گردد تا به خیرین در انتخاب حوزههای مورد نظر یاری برساند.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "اولویت بندی خیریه های حوزه انسانی بر اساس معیارهای حکمرانی امر خیر"؛ نوشته "حمید حاجی ابراهیم، فاطمه جعفری و نیلوفر همتی قاوشوق"، است که در همایش خیر ماندگار شرکت کرده است و در سیویلیکا نیز منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید