خیریهها و سازمانهای مردمنهاد حوزه سلامت ازجمله منابع مهمی هستند که نظام سلامت را در ارائه خدمات بهتر یاری میرسانند. این سازمانها که ماهیتی غیردولتی، غیرانتفاعی و غیرسیاسی دارند سهم بسزایی در افزایش مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی داشته و بستر مناسبی را برای اقدامات پیشگیرانه سلامت و مراقبتهای اجتماعمحور مهیا میسازند.
ازجمله این موارد خیریههای بیمارستانی هستند که وزارت بهداشت، دانشگاههای علوم پزشکی و بیمارستانها را مقید به تشکیل آن کرده است. هدف این پژوهش بررسی مشکلات تشکیل خیریههای بیمارستانی است.
تحلیل دادهها منجر به استخراج درونمایههای زیر شد که تجارب افراد مسئول را از تشکیل خیریههای بیمارستانی نشان میداد. این مشکلات شامل عدم همکاری خیرین در فرایند اداری ثبت و تشکیل خیریه بیمارستانی، فرایند اداری پیچیده و بوروکراتیک ثبت و تشکیل خیریه بیمارستانی، عدم همکاری کادر بیمارستان برای تشکیل هیئت مؤسس، تداخل با وظایف مددکار اجتماعی در بیمارستان و عدم توجه به ابعاد غیرمالی نقش خیریهها و تشدید رویکردهای سنتی در تأمین نیاز گروههای هدف بوده است.
برای برونرفت سمنهای حوزه سلامت از مشکلات فعلی و پیش رو نیاز به بازنگری نقش وزارت بهداشت در ساماندهی سازمانهای مردمنهاد و خیریهها، اجتناب از دخالت مستقیم در تشکیل و مدیریت آنها، ایجاد بستر برای هدایت فعالیتهای مالی و غیرمالی به سمت حوزه بهداشت و پیشگیری و نیز توسعه مدلهای توانمندسازی گروه هدف در ارائه خدمت این سازمانها است.
نظام سلامت جامعه
نظام سلامت متشکل از تمامی افراد، سازمانها و منابعی است که به ارائه خدمات سلامت میپردازند و هدف غایی آنها حفظ و ارتقای سلامت آحاد جامعه است.
برای مطالعه:
هاتن برای نظام سلامت شش هدف عمده قائل است: تأمین دسترسی همگانی به خدمات، ارائه خدمات برخوردار از کیفیت، اثربخشی مداخلهها، کارایی نظام، تأمین عدالت و پایداری و بهمنظور دستیابی به اهداف ذکر شده، نظام سلامت باید کارکردهای چهارگانه ارائه خدمات، تولید منابع (انسانی، فیزیکی، تجهیزات پزشکی، دارو و اطلاعات)، تولیت و تأمین مالی را بهطور هماهنگ انجام دهد.
ازجمله منابع و سازمانهایی که در این راستا به ارائه خدمت میپردازند، خیریهها و سازمانهای غیردولتی یا سازمانهای مردمنهاد در حوزه سلامت هستند. اصطلاح سازمان غیردولتی برای اولین بار در سال 1949 توسط سازمان ملل مورد استفاده قرار گرفت که این اصطلاح را در مورد هر گروه غیرانتفاعی داوطلبانه از شهروندان جهان که در سطح محلی، ملی و بینالمللی برای اهداف متنوع فرهنگی، اجتماعی، خیریه، تخصصی و صنفی تشکیل شده باشد، به کار میبرد.
تجربه کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته در طول بیش از نیم قرن، ضرورت وجود این نوع سازمانها را بیشازپیش اثبات کرده است. تأمین سلامت همگانی و ارتقا وضعیت سلامت مباحث گسترده و نامحدودی را در بر میگیرد که دولتها بهتنهایی قادر به تأمین آنها نیستند و نیاز به مشارکت همه مردم جامعه دارد.
در بطن جامعه مدنی، سازمانهای مردمنهاد مهمترین و بهترین ابزار سازماندهی مشارکت مردمی شناخته شدند. سازمان بهداشت جهانی معتقد است بیانیه آلماآتا در سال 1978 نقطه عطف مشارکت مردم و سمنها در سلامت جوامع بوده است چرا که حداقل دو مورد از راهبردهای پنجگانه این بیانیه بر اقدامات و مشارکت مردم در سلامت خود تأکید داشت: ایجاد سیاست سلامت همگانی؛ خلق محیطهای حمایتی؛ تقویت اقدام و مشارکت جامعه؛ توانمندسازی افراد و بازنگری در خدمات بهداشتی.
این سازمانها دارای ویژگیهایی هستند که در مجموع داوطلبانه بودن، مستقل بودن از دولت، غیرانتفاعی بودن و در خدمت مردم بودن چهار ویژگی متمایز کننده سمنها هستند. سمنها معمولاً از ارزشهای مشترکی چون فراگیری و عدم تبعیض، مشارکت، دسترسی به سازمان، پاسخگو بودن نسبت به گروههای آدم پذیر و ایجاد حس مشارکت در مردم برخوردار هستند.
سمنها در نظام سلامت میتوانند در حیطههای خدمات سلامت ( از طریق تدارک خدمات، تسهیل برقراری ارتباط جامعه با خدمات، توزیع ابزار سلامتی و ...)، ارتقای سلامت و تبادل اطلاعات (از طریق تسهیل در به دست آوردن و انتشار اطلاعات سلامت، توجیه مردم برای انتخابهای مناسب سلامتی، استقرار تحقیقات و کاربرد نتایج آنها، کمک به دولت برای تغییر نگرش اجتماعی و بسیج عمومی برای سلامت و ...)، سیاستگذاری (از طریق نماینده علایق جامعه و عموم در فرایند سیاستگذاری، ارتقای سیاستهای عادلانه و سودمند برای فقرا، مذاکره کننده برای استانداردهای سلامت عمومی و رویکردهای مربوطه و ...)، بسیج منابع و تخصیص آنها (از طریق تأمین مالی خدمات سلامتی، تعیین ترجیح عمومی برای تخصیص منابع، بسیج و ساماندهی منابع مالی برای خدمات، وارد کردن مؤلفههای عدالت در تخصیص منابع، ایجاد پاسخگویی عمومی و شفافیت در تخصیص و مدیریت منابع) و پایش کیفیت مراقبت و پاسخگویی (از طریق پایش پاسخگویی و کیفیت خدمات سلامت، حافظ حقوق بیماران در موضوعات مرتبط به کیفیت خدمات، مذاکره برای شکایات و چالشهای بیماران و ...) زیر نقشآفرین باشند.
سمنهای حوزه سلامت در طول سالیان حضور خود در این عرصه در ایران با مشکلاتی روبرو بودهاند. نکویی مقدم و همکاران ناکافی بودن اطلاعات مردم از سازمانهای خیریه، فقدان نظام جامع قانونی مرتبط با سمنها، کمبود منابع، وجود موازی کاری، مشکلات مدیریتی و ناهماهنگی بین مؤسسات خیریه و نهادهای دولتی و غیردولتی مرتبط را مهمترین مشکلات سمنهای حوزه سلامت دانسته و فقدان مدیریت علمی را بهعنوان عامل اصلی ناکارآمدی مؤسسات خیریه ذکر کردهاند.
دماری نیز در مطالعه خود به سه چالش و تهدید عمده برای سمنها اشاره کرده که عبارتاند از کم آگاهی و یا نگاه منفی و رقیبانه دولت نسبت به سمنها، وابستگی مالی و توانمندی درونی ضعیف، آگاهی کم مردم از فواید مشارکت در سمنهاست.
سایر چالشهای سمنها که اهمیت کمتری دارند و با رفع موانع فوق برطرف خواهند شد عبارتاند از: ارتباط ناکافی سازمانهای غیردولتی با گروه هدف (قشر محروم و فقیر)، شیوه به ظاهر دموکراتیک اما سلسله مراتبی، نبود سنت ارزیابی و نظرخواهی عمومی در این سازمانها، نداشتن مرکز تجمع ثابت، نبود ارتباط شبکه ای با سایر سمنها و ضعف مدیریت ایده تا عمل.
اگرچه در تعریف سازمانهای مردمنهاد، ماهیت غیردولتی و غیرانتفاعی بودن آن تأکید شده است ولی طی سالیان اخیر، آئیننامههای مدون در این حوزه زمینه وابستگی منابع آنها را به دولت افزایش داده است. این منابع شامل منابع مالی و انسانی میشود بهطوریکه برخی از خیریهها و سازمانهای مردمنهاد وابستگی کامل به کمکهای بلاعوض ارگانهای دولتی دارند و در اساسنامه برخی از این سازمانها حضور کارمندان دولت در ارکان مختلف خیریه به رسمیت شناخته شده است.
خیریههای بیمارستانی ساختار تازهای در حوزه سلامت هستند که هدف آنها ساماندهی مشارکتهای مردمی برای حمایت از بیماران، ساخت و تجهیز و بازسازی و توسعه بیمارستان و نیز هماهنگی خیرین برای مشارکت در توسعه سلامت است. وزارت بهداشت کلیه دانشگاهها و بیمارستانهای سراسر کشور را ملزم به تشکیل خیریه بیمارستانی بهمنظور تحقق اهداف فوق نموده است. هدف مطالعه حضور بررسی فرایند تشکیل خیریه بیمارستانی در بیمارستانها بوده است.
استقلال خیریه ها
اگرچه در تمامی نظامهای سلامتی دنیا دریافت کمکهای مردمی از افراد و مؤسسات در قالب مسئولیتهای اجتماعی برای توسعه زیرساختهای بهداشت و درمان امری رایج است ولی تشکیل چنین نهاد غیردولتی به سفارش دولت بدعتی است که طی دو سال اخیر شاهد آن هستیم.
بیشتر بخوانید:
مدیریت از بالا به پایین چه در زمان تشکیل این خیریهها و چه با حضور دولتیها در ارکان آن باعث تخریب ماهیت غیردولتی و استقلال خیریهها میشود و آنها را بیش از پیش به نهادهای دولتی با ساختارهای بوروکراتیک بیمارگونه نزدیک میکند.
از سوی دیگر این نوع نگاه تقلیل گرایانه به نقش خیریهها که بیشتر متمرکز بر تأمین منابع مالی برای درمان است باعث نادیده گرفتن ظرفیت آنها در تمامی حوزههای بهداشت، درمان و بازتوانی است. در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه مانند هند عملکردهای سنتی خیریه در تأمین منابع مالی برای حوزه درمان بهسوی خدمات کارشناسی شده در حوزه پیشگیری و بهداشت سوق داده شده است و از ظرفیت سازمانهای آنها بهخصوص در جوامع محلی در آموزش و توسعه سلامت استفاده شده است.
به نظر میرسد بازنگری نقش وزارت بهداشت در ساماندهی سازمانهای مردمنهاد و خیریهها، اجتناب از دخالت مستقیم در تشکیل و مدیریت آنها، ایجاد بستر برای هدایت فعالیتهای مالی و غیرمالی به سمت حوزه بهداشت و پیشگیری و نیز توسعه مدلهای توانمندسازی گروه هدف در ارائه خدمت این سازمانها میتوانند راههای برونرفت سمنهای حوزه سلامت از مشکلات فعلی و پیش رو باشند.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "بررسی فرایند تشکیل مؤسسات خیریه بیمارستانی: یک مطالعه کیفی" نوشته "مریم ذبیحی پورسعادتی و ذلیخا عربگری" است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده و در سیویلیکا منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید