امروزه سازمانهای غیردولتی و مردمنهاد در جهان ارائهدهنده طیف وسیعی از خدمات اجتماعی هستند که دولتها ارائه خدمات در آن حوزهها را به خود مردم واگذار کرده است.
واگذاری انجام کارها توسط خود مردم ازآنجهت حائز اهمیت است که اولاً دولتها تمایل به بزرگ شدن و گستردگی ساختار ندارند و در ثانی اموری که توسط خود مردم پیگیری و انجام شود از قوام و پیوستگی و کیفیت بهتری برخوردار است.
این مهم ازآنجهت است که بسیاری از افراد هستند که بهصورت داوطلبانه و بدون دستمزد در سمنها به دنبال انجام دادن کار و حل مشکلی در جامعه برآمدهاند.
کار داوطلبانه به کاري گفته میشود که در ازاي انجام آن، دستمزدي از کارفرما دریافت نمیشود و هدفش بالا بردن کیفیت زندگی دیگران و گسترش محبت میان مردم یک اجتماعاست.
داوطلبین از دغدغههای زیادی برخوردار و برای حصول نتایج بهتر دارای انگیزههای زیادی هستند. حوزههایی مانند محیطزیست، جهانگردی، حمایت از حیوانات، سوادآموزی و بهداشت، توسعه روستای، آموزش کودکان کار، خیریهها و ... ازجمله حوزههایی هستند که سازمانهای مردمنهاد در آنها از حضور اعضای داوطلب و غیر حقوقبگیر بهره میبرند.
حضور مردم در سمنهایی همچون خیریهها دارای ابعاد انسان دوستانه به مراتب وسیعتری است. داشتن حس خوب کمک کردن به نیازمندان و کمک به هم نوعان آسیبدیده از بلایای طبیعی و جنگ برای افرادی که در سازمانهای خیریه کار میکنند از مواردی است که انگیزههای زیادی برای اعضای این سازمانها ایجاد میکند و موجب بهرهمندی سازمان های مردمنهاد از حضور آنها میشود.
اما علیرغم انگیزههای بالایی که داوطلبین برای حضور در سازمانهای مردمنهاد و خیریهها دارند و علیرغم مزیتهایی که این حضور پررنگ داوطلبین برای این سازمانها ایجاد کرده است، کاستیهایی نیز در این زمینه وجود دارد.
مشکلاتی از قبیل بیگانه بودن عموم مردم با کار داوطلبانه در سمنها، عدم آگاهی سمنها نسبت به استفاده بهینه از تخصص و زمان کار داوطلبین، ناشناخته بودن راههای جذب حداکثری از نیروی کار داوطلبین، نامناسب و ناکافی بودن فرهنگسازی صورت گرفته در زمینه کار داوطلبانه و مشکلاتی دیگر را هم باید به موارد فوقالذکر افزود.
برای حل این مشکلات تلاشهای پراکندهای توسط سازمانهای مردمنهاد و خیریهها در سالهای اخیر صورت گرفته است. بیشتر این تلاشها معطوف به اطلاعرسانی گسترده خیریههای بزرگ و معروف برای جذب نیروهای داوطلب در کارهای خیریهای و انسان دوستانه بوده است. درحالیکه خیریههای کوچکتر به علت نداشتن امکان تبلیغات گسترده به علت هزینههای مالی تبلیغات و نبود شناخت کافی و اعتماد عمومی از این فرصت کار داوطلبین محروم بودهاند.
با توجه به توضیحات و مثالهای ذکرشده معلوم میشود که استفاده از نیروهای داوطلب برای سازمانهای مردم نهاد و خیریهها از موضوعات راهبردی برای کاهش هزینهها، مشارکت دادن تعداد بیشتری از جامعه در امور سمنها و درنتیجه ایجاد دغدغه عمومی و استفاده از توان و تخصص تعداد بیشتری از جامعه در انجام امور اجتماعی است.
برای مطالعه :
داوطلب و فعالیت داوطلبانه
کنان و دیگران با مرور بیش از سیصد تعریف مختلف از اصطلاح داوطلب، چارچوب چهاربعدی برای داوطلبی تعریف کرده است:
اولین بعد انتخاب آزاد است به این معنی که داوطلب آزادانه و بدون اجبار در فعالیت خاصی مشارکت میکند. برخی تعاریف داوطلبی با آزادی نسبی و همچنین تعهد به داوطلبی را نیز شامل کردهاند.
بعد دوم در خصوص پاداش است. با توجه به تعاریف داوطلبی، داوطلب پاداشی دریافت نمیکند. تعاریف گستردهتر داوطلب میگوید که داوطلب میتواند پاداش بگیرد، ولی نباید انتظار دریافت پاداش داشته باشد. گستردهترین تعریف داوطلب شامل دریافت پاداش به ازای هزینه کرد توسط داوطلب است.
در بعد سوم داوطلبان با توجه به ساختار فعالیتشان تعریف میشوند که دو حوزه متفاوت جدا میشود. در تعریف ضعیفتر فقط فعالیتهای داوطلبانه در ساختار رسمی را میپذیرند، ولی تعریف گستردهتر بعضی فعالیتها همچون کمک به همسایه ، کمک به دوستان و ... را نیز شامل میشود.
چهارمین بعد نیز در خصوص بهرهمندان از داوطلبی است. تعریف ضعیفتر فقط فعالیتهای داوطلبی باهدف افراد غریبه را میپذیرد، ولی دیگر تعاریف انتفاع دوستان و اقوام را نیز میپذیرد. در این بعد و در گستردهترین تعریف، خدمات داوطلبان به خودشان نیز پذیرفت میشود.
با توجه به چهار بعد مذکور ، کار داوطلبانه را اینگونه تعریف میشود: فردی با اراده خویش و بدون چشمداشت دریافت مزایا و پاداش و دستمزد، وقت خود را در اختیار سازمانی غیرانتفاعی قرار میدهد و اعضای آن سازمان در رسیدن به اهداف و مأموریتشان و عموم مردم از این کار او بهرهمند میشوند.
سازمانهای حمایتی مختلفی در ایران وجود دارند که اقدام به جذب نیروی داوطلب در امور مربوط به خود میکنند. اسامی این سازمانها ازاینقرار است:
سازمان بهزیستی، آسایشگاههای نگهداری از سالمندان و معلولین، پرورشگاههای نگهداری از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، مراكز روزانه توانبخشی ويژه نابينايان و ناشنوايان و کمتوانان ذهني و کمتوانان حرکتی، كميته امداد امام خمینی، سازمان آموزشوپرورش استثنايي، سازمان حفاظت از محیطزیست، همچنين سازمان جنگلها و مراتع كشور.
جدول1- شیوه های جذب و مدیریت نیروهای داوطلب برای خیریه ها و سمن ها
ردیف | شیوههای احصا شده | دستهبندی شیوهها |
1 | برطرف کردن موانع فرهنگی عدم مشارکت داوطلبانه | برطرف کردن موانع فرهنگی |
2 | فرهنگسازی مسئولیت اجتماعی از دوره کودکی و دبستان | |
3 | اقناع عمومی نسبت به فواید سمنها برای جامعه | |
4 | احیای فرهنگ کارهای جهادی و هیاتی | |
5 | بهادادن به کارهای خودجوش و مردمی | |
6 | انگیزه دادن به داوطلبین با طرحهای تشویقی اجتماعی | ایجاد انگیزه |
7 | ایجاد جو دوستی و احترام به شخصیت افراد | |
8 | درگیرکردن در امور و تصمیمات و استفاده از متخصصین در کارهایی که ایده خودشان بوده | |
9 | ایجاد اعتماد عمومی توسط سمنها برای جذب داوطلب | ایجاد اعتماد عمومی |
10 | روشن کردن اهداف سمنها و فواید آن در جامعه | |
11 | خوشنامی و سابقه عملکردی سمنها موجب جذب نیروهای داوطلب | |
12 | درخواست و اعلام نیاز به نیروی داوطلب توسط سمنها در دانشگاهها | |
13 | فرهنگسازی برای نذرکردن برای انجام کار داوطلبانه | استفاده از ظرفیت فرهنگی مذهبی |
14 | ایجاد فرهنگ وقف زمان | |
15 | استفاده از نیروهای وظیفه عمومی در سمنها | استفاده از نیروهای جوان نهادهای مختلف |
16 | استفاده از سرباز معلم در سمنهای آموزشی | |
17 | جایگزینی دوره طرح اجباری پزشکی و پیراپزشکی با کار داوطلبی | |
18 | جایگزین دورههای کارآموزی مهندسی و فنی با کار داوطلبانه | |
19 | استفاده از طلاب و روحانیون در سمنهای آموزشی و مشاورهای | |
20 | اختصاص خدام و داوطلبین آستانهای مقدس به سمنهای مذهبی و خیریه | |
21 | الزام به کار داوطلبانه برای دانشجویان در سمنها جهت کسب مهارت و تجربه | |
22 | کار رایگان و عامالمنفعه برای تنبه خاطیان و قانونگریزان | سایر |
23 | ایجاد اشتغال در کشور و بهبود وضعیت معیشتی جوانان برای پیداکردن وقت آزاد جهت داوطلبی | |
24 | بهادادن به استفاده از نیروهای بازنشسته برای امور داوطلبی | |
25 | ایجاد بانک جامعه اطلاعاتی داوطلبین در کشور |
بیشتر بخوانید :
جذب داوطلب و فعالیتهای داوطلبانه
1. برطرف کردن موانع فرهنگی:
عمده مشکل انجام کار داوطلبی در ایران نبود زمینههای فرهنگی لازم است. عموماً کار داوطلبی را کاری بیاهمیت و از سر سیری تلقی میشود درحالیکه این کار نمایانگر میزان مسئولیت اجتماعی افراد و نشانگر اهمیت به حیات اجتماعی است و باید این نکته در اذهان پررنگ شود.
2. ایجاد انگیزه:
برای ایجاد انگیزه در افرادی که تمایل به انجام کار داوطلبی دارند لازم است که انگیزهها و مشوقهایی ایجاد شود. اهمیت دادن به سابقه فعالیت داوطلبی در رزومه حرفهای افراد، ایجاد فضای یکرنگی و دوستی در سمنها و اهمیت دادن به طرحهای داوطلبان و دادن جایگاه در سمن برای داوطلبین از جمله این عوامل انگیزاننده است.
3. ایجاد اعتماد عمومی:
بیان شفاف اهداف و فعالیتهای سمنها و خیریهها برای عموم و خوشنامی و سابقه خوب آنها در عملکردشان از جمله عواملی است که موجب اعتماد عمومی به سمنها میگردد و افراد را به فعالیت داوطلبانه در این سازمانها ترغیب میکند.
4. استفاده از ظرفیت فرهنگی مذهبی:
از نظر فرهنگی جامعه ایران دارای شاکلهای مذهبی است و نقش مذهب در آن از هر چیز دیگری پررنگتر است. ظرفیتهای فرهنگی مذهبی همانند وقف و نذر از جمله مواردی است که این قابلیت را دارد که برای انجام امور خیر و عامالمنفعه به میدان آید و به عنوان تسریع گری قوی در امر شکلدهی به فرهنگ داوطلبی فعال شود.
5. استفاده از نیروهای جوان نهادها:
تعداد زیادی از نیروهای جوان و پرانرژی کشور در حال حاضر بهموجب قوانین مختلف در نهادهای مختلفی به شکلهای مختلف به خدمت به کشور و مردم مشغول هستند. میتوان از قسمتی از این ظرفیت به عنوان نیروی کار در سمنها استفاده کرد. این سمنها میتوانند با اهداف و مأموریتهای مختلف مثل سمن خیریه، مذهبی، مراقبتی، حمایتی، ورزشی، مشاوره، زیستمحیطی، گردشگری، فضای مجازی، شرایط اضطراری و... باشند.
6. سایر موارد
که در دستهبندیهای قبلی دستهبندی نمیشدند، اما هریک بهتنهایی میتوانند قسمت مهمی از حل مشکل جذب نیروهای داوطلب باشند.
برای مثال یکی از مشکلات اصلی کمبود نیروی داوطلب در ایران وضعیت اقتصادی است و اینکه افراد برای امرار معاش و حرکت چرخ زندگی خود باید کار کنند و فرصت کافی برای کار داوطلبی در سمنها را علیرغم میل باطنی خود ندارند. بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم قطعاً موجب افزایش حضور نیروهای داوطلب بهسوی سمنها میگردد.
امروزه سازمانهای مردمنهاد دارای نقش مفید و سازنده در بسیاری امور گردیدهاند که یا از توان و حوصله بخش دولتی خارج است و یا اصولاً نیازمند ماهیت مردمی برای پیشبرد اهداف خود است.
اموری مثل محیطزیست، گردشگری، صنایعدستی، ورزشی، آموزش، امور بانوان و کودکان، ازدواج و جوانان، مشاوره اجتماعی، حمایت از بیماران خاص و دهها مورد دیگر که امروزه با نام سازمان های مردم نهاد فعالیت میکنند؛ دارای شاکله ای غیردولتی و مردمی هستند و نقش مهمی در پویایی و سرزندگی جامعه ایفا میکنند.
از بعد فردی و انسانی هم اگر فعالیتهای خیریهها و سمنها بررسی شود حضور و مشارکت جمعی افراد، گروهها کارشناسان و متخصصین در خیریهها و سمنها و همکاری دلسوزانه و مشفقانه آنها که فارغ از هرگونه اجبار و تحکیم و آییننامه، و صرفاً از سر دلسوزی و دغدغه مندی شکل گرفته موجب ایجاد فضایی از انساندوستی است که نفع اصلی آن برای خود اعضای خیریهها و سمنهاست.
نفس کشیدن در فضایی که همه اعضای آن برای رسیدن به هدفی انساندوستانه فعالیت میکنند و چشم داشتی به منافع و مطامع ندارند، آکنده شدنشان از صفات نوعدوستی و انساندوستی را موجب میشود، اما حضور و فعالیت افراد و علیالخصوص نیروهای داوطلب در سمن ها دارای فرازوفرودهای بسیاری است که جدا از دلایل فردی و شخصی دارای ماهیتی ساختاری است.
عوامل جذب نیروهای داوطلب که در اختیار و کنترل سمنها است:
دستههای ایجاد انگیزه و ایجاد اعتماد عمومی. شیوههایی که در این دسته ها وجود دارد شامل ایجاد انگیزه برای داوطلبین، ایجاد جو دوستی و احترام به افراد برای ایجاد انگیزه و مسئولیت دادن و درگیرکردن داوطلبین در طرحهایی که خودشان پیشنهاد دادهاند از جمله عوامل ایجاد انگیزه است.
از آنجاییکه سهیم شدن افراد در تصمیمگیری نسبت به کار، خود میتواند فضای کاری مساعدی را در سازمان ایجاد کند و موجب علاقهمندی بیشتر به کار شود، این شیوه از طراحی شغل در برخی از سازمانها مورد استفاده قرار گرفته و نتایجی مطلوب از جهت انگیزش کارکنان به بار آورده است.
هنگامی که اعضای گروه موفق به انجام کار شوند از اینکه میبینند توان انجام کارهای پیچیده را دارند رضایت خاطر زیادی به دست میآورند.
دسته دیگر عوامل جذب که در اختیار و کنترل سمنهاست ایجاد اعتماد عمومی است. ایجاد اعتماد با عملکرد صحیح، بیان صریح و شفاف اهداف، فعالیتها و دستاوردها، بهجا گذاشتن سابقه عملکردی پربار و درخواست نیروی داوطلب از دانشگاهها و دیگر مراکز از جمله این موارد برای جذب است.
عواملی که خارج از کنترل و اختیار سمنهاست:
در مقابل اما دستههای بیشتری وجود دارد که موجب جذب نیروی داوطلبی برای سمنها میشود اما در اختیار و کنترل سمنها نیست. برای این مورد لازم است که عوامل مختلفی در جامعه دست در دست هم برای ایجاد این عوامل تلاش کنند. در مورد ایجاد فرهنگ کار داوطلبانه نیاز است که مسئولیت اجتماعی و حس تعهد در قبال جامعه از کودکی در افراد نهادینه شود.
آموزشوپرورش میتواند با گنجاندن مطالب درسی و آموزشی در کتابهای دوره دبستان نقش مهم در این زمینه ایفا کند. با استفاده از نیروی جوان مشغول خدمت در نهادهای مختلف میتوان مشکل تأمین نیروی کار در سمنها را تا حدود زیادی حل کرد.
هرچند عدهای این مورد را با کار داوطلبانه و اختیاری در تعارض میدانند اما فضای کاری موجود در خیریهها و سمنها که سرشار از جو صمیمیت، همدلی، انسان دوستی و نوع دوستی است، ابداً قابلمقایسه با فضای کاری دیگری نیست و در صورت وجود قوانین لازم، قطعاً با استقبال زیادی مواجه میشود.
مراجع ذیصلاح قانونگذار مثل وزارت کشور میتوانند با تصویب آیین نامه و قوانین موردنیاز، سمنها و خیریهها را در تأمین نیروی موردنیاز خود یاری کنند. مورد مهم دیگر که مربوط به ساختار اقتصادی کشور است بحث وضعیت معیشتی عمومی جامعه است.
در شرایطی که درصد بیکاری، بهخصوص بیکاری افراد تحصیلکرده بالا باشد و یا درآمدهای افراد بهسختی کفاف مخارج آنها را بدهد و افراد مجبور باشند تماموقت به کار مشغول باشند، فرصت دیگری برای پرداختن به دغدغههای اجتماعی برای عموم جوانان باقی نمیماند.
همانطور که مشاهده میشود اکثر داوطلبان خیریهها و سمنها یا از نیروهای بازنشسته هستند و یا از طبقات اجتماعی متوسط به بالای جامعه که فرصت و امکان پرداختن به علایق و دغدغههای اجتماعی را دارند.
ازاینرو تا مسائل ریشهای اقتصادی مثل بیکاری، گرانی و تورم حل نشوند نمیتوان انتظار معجزه در افزایش نیروی کار داوطلب برای سازمانهای مردم نهاد داشت.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "شیوههای جذب و مدیریت نیروهای داوطلب برای سازمانهای مردمنهاد"نوشته "امیرحسین رمضانی بیدگلی" و "محمدحامد روحانی" ، است که در همایش خیر ماندگار شرکت کرده است و در سیویلیکا نیز منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید