کارآفرینی اجتماعی به‌عنوان نوعی بازنگری در فعالیت‌های اقتصادی جامعه است که می‌تواند خروجی‌ها و پیامدهای مثبتی را در عرصه اجتماعی به دنبال داشته باشد. کارآفرینی اجتماعی با ساماندهی مجدد سرمایه‌ها و دارایی‌های انسانی و اقتصادی به نیازهای اجتماعی جوامع پاسخ می‌دهد. 

امروزه در ایران بنگاه‌های اجتماعی در قالب تعاونی‌ها، شرکت‌ها و ... فعالیت دارند که سوای نوع ساختار بنگاه یا نسبت آن‌ها با دولت (دولتی یا خصوصی)، منافع اقتصادی ناشی از کسب‌وکار خود را در زمینه تقلیل مسائل و تنگناهای اجتماعی هزینه می‌کنند. به همین جهت بررسی سیاست‌هایی که کشور در جهت توسعه کارآفرینی اجتماعی برمی‌گزیند از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. 

برای مطالعه : 

نقش سازمان‌های مردم‌نهاد در حقوق ایران، فرانسه و انگلستان

هدف از این بررسی تحلیل سیاست‌های توسعه کارآفرینی اجتماعی است که درنهایت نتیجه گرفته شد که کارآفرینی اجتماعی به‌منظور کاهش مشکلات حوزه اشتغال و درآمدزایی، به بیان راهکارها و سیاست‌های جدیدی در بازار کار پرداخته و توانسته زمینه مناسبی را برای کاهش فقر، توسعه اجتماعی و به میدان آوردن گروه‌های طرد شده فراهم آورد.

کارآفرینی اجتماعی

از مهم‌ترین ویژگی‌های جهان امروز، تغییرات گسترده، افزایش پیچیدگی‌ها و رقابت‌ها است. سازمان‌های امروزی در محیطی پیچیده و درعین‌حال پویا فعالیت می‌کنند. امروزه چندین شاخه‌ی کارآفرینی شناسایی شده که یکی از این شاخه‌ها، کارآفرینی اجتماعی است. 

کارآفرینی اجتماعی برای ایجاد تغییرات اجتماعی و برای پاسخ به تغییرات مداوم اجتماعی حیاتی است و منفعت بالقوه و ماندگار آن به جامعه منتقل می‌شود. امروزه کارآفرینی اجتماعی به‌عنوان یک چتر بزرگ می‌تواند تمام فعالیت‌های اجتماعی انسان را تحت تأثیر قرار دهد. همین اهمیت روزافزون کارآفرینی اجتماعی و تأثیر عمده آن بر زندگی اجتماعی و اقتصادی جوامع سبب توجه اساسی به این مقوله شده است. 

این مقوله درصورتی‌که در جهان نهادینه شود، می‌تواند نقش مهمی در رفع مشکلات اجتماعی ایفا کند. کارآفرینی اجتماعی از زیرمجموعه‌های حوزه‌ی کارآفرینی است که به معنی انجام مأموریت‌های اجتماعی و انسان دوستانه با فعالیت‌های کسب‌وکاری است. 

کارآفرینی اجتماعی فرصتی منحصربه‌فرد را برای به چالش کشیدن زمینه‌های مختلف مدیریت و کسب‌وکار فراهم می‌کند و پارادایمی نوآورانه است که با روش ابتکاری به‌منظور حل مشکلات اجتماعی، تغییرات اجتماعی و رفع نیازهای اجتماعی در یک سیستم فعالیت می‌کند و در بافتی پیچیده از عوامل سیاسی، اقتصادی و تغییرات اجتماعی در سطح محلی و جهانی توسعه می‌یابد. 

مفهوم کارآفرینی اجتماعی به فرآیندی اشاره دارد که طی آن شهروندان به ساخت یا تغییر نهادها می‌پردازند و با بیان راهکارهایی مفید، برای کاهش مسائل اجتماعی چون فقر، بی‌سوادی، تخریب زیست‌محیطی و غیره اقدام می‌کنند. 

مطالعات پژوهشگران نشان می‌دهد عوامل مختلفی بر کارآفرینی اجتماعی اثرگذار است؛ مانند رهبری تحولی، سرمایه اجتماعی، مسئولیت‌پذیری اجتماعی، فناوری اطلاعات، ویژگی‌های شخصیتی مانند وظیفه گرایی، چشم‌انداز اجتماعی، نگرش باز، سازگاری و هوشیاری، ویژگی‌های فردی مانند داشتن سرمایه اجتماعی و مسئولیت‌پذیری، جوسازمانی; 

کارآفرینی اجتماعی به‌عنوان نوعی بازنگری در فعالیت‌های اقتصادی جامعه است که می‌تواند خروجی‌ها و پیامدهای مثبتی را در عرصه اجتماعی به دنبال داشته باشد. امروزه در ایران بنگاه‌های اجتماعی در قالب تعاونی‌ها، شرکت‌ها و ... فعالیت دارند که سوای نوع ساختار بنگاه یا نسبت آن‌ها با دولت (دولتی یا خصوصی)، منافع اقتصادی ناشی از کسب‌وکار خود را در زمینه تقلیل مسائل و تنگناهای اجتماعی هزینه می‌کنند. 

به همین جهت بررسی سیاست‌هایی که کشور در جهت توسعه کارآفرینی اجتماعی برمی‌گزیند از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در این مقاله سعی شده است تحلیلی بر سیاست توسعه کارآفرینی اجتماعی انجام شود.

سیاست توسعه کارآفرینی اجتماعی

1. کارآفرینی اجتماعی

اصطلاح کارآفرینی اجتماعی اولین بار در اوایل دهه 1980 میلادی در ادبیات کارآفرینی مطرح شد و بااینکه مانند کارآفرینی اقتصادی شناخته شده نیست، محبوبیت و دستاوردهای آن به‌طور چشمگیری درحال‌توسعه است. به‌طورکلی، این نوع کارآفرینی به‌عنوان نهادی دو جانبه مشتمل بر اجتماع و ابعاد کارآفرینی مفهوم مبهم دارد. 

این مفهوم مبهم می‌تواند به دلیل ذات پیچیده کارآفرینی اجتماعی، ماهیت چند رشته‌ای و تلاش پژوهشگران برای تعریف آن از زاویه‌های مختلف باشد. به‌طورکلی پژوهشگران، کارآفرینان اجتماعی را عامل مهمی در ایجاد تغییر در جامعه می‌دانند. 

کارآفرینی اجتماع، استفاده از رفتار کارآفرینانه برای اهداف اجتماعی و نه برای مقاصد انتفاعی است. در کارآفرینی اجتماعی، سودهایی که از فعالیت‌های بازار به دست می‌آید برای کمک به گروه‌هایی که مشکل داشته و ناتوان خاص هستند، استفاده می‌شود. 

کارآفرینی اجتماعی ابزاری برای کاهش مشکلات و مسائل اجتماعی و تسریع در دگرگونی‌های اجتماعی تعریف می‌شود که با تأکید بر دو بعد نوآوری و رهبری در فضای اجتماعی سازمان‌ها با پیگیری اهداف اجتماعی به خلق سرمایه‌های اجتماعی می‌پردازد. 

کارآفرین اجتماعی در زمینه کارآفرینی اجتماعی فعالیت می‌کند. کارآفرینی اجتماعی، یافتن جدیدترین و بهترین راه ممکن برای ایجاد و تقویت ارزش اجتماعی است. بروسین (2004) از کارآفرین اجتماعی با عنوان نیروی دگرگون کننده یاد می‌کند. لایت (2009) بیان می‌کند کارآفرین اجتماعی راه‌حل‌های پایدار برای مشکلات اجتماعی را با هدف ایجاد تغییر در مقیاس کوچک ارائه می‌دهد که در مقیاس بزرگ‌تر، بر کل شبکه و سازمان تأثیر می‌گذارد. 

می‌توان گفت تفاوت بارز کارآفرینی اجتماعی با دیگر کارآفرینان، پیگیری اهداف اجتماعی و کمک به مردم و حمایت از آن‌هاست.

2. سیاست‌های تنظیمی

سیاست‌گذاری کارآفرینی اجتماعی عبارت است از ایجاد و گسترش ساختارها، روابط، نهادهای سازمان‌ها و فعالیت‌های اقتصادی- اجتماعی که باعث بازدهی و پایدارسازی منافع اجتماعی می‌شوند و دربرگیرنده‌ی فعالیت‌ها و فرآیندهایی هستند که متعهد می‌شوند تا فرصت‌ها را یافته، تعریف کرده و به‌کارگیرند تا بدین‌وسیله ثروت اجتماعی را با آفرینش معاملات مخاطره‌آمیز جدید یا مدیریت سازمان‌های موجود به روشی نوآورانه توسعه دهند.

یکی از مهم‌ترین این نوع سیاست‌ها، سیاست‌های تنظیمی است چرا که حمایت‌های مالی و قانونی اهمیت بسیار زیادی در پایداری و تداوم مؤسسات دارد، در واقع سیاست‌های تنظیمی می‌تواند ورود و خروج این مؤسسات به بازار را آسان کند.

شاکلی و فرانک دو نوع سیاست برای کارآفرینی اجتماعی در نظر گرفته‌اند:

  • سیاست‌هایی که هدف آن‌ها تنها کاهش بیکاری است؛
  • سیاست‌هایی که به کارآفرینان اجتماعی بالقوه (دارای ایده‌های نوآورانه) کمک کرده و از راه شالوده علمی جامعه را تقویت می‌کنند.

یکی از مهم‌ترین عوامل اثرگذار در توسعه کارآفرینی اجتماعی، اتخاذ سیاست‌های حمایتی سازگار از بافت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فناورانه و قانونی کشور از سوی سیاست‌گذاران است،

تعداد سازمان‌هایی که به دنبال تأمین نیازهای اولیه انسان‌ها و افزایش رضایت بخشی در جامعه هستند، به‌سرعت در حال افزایش بوده و کارآفرینی اجتماعی نقش اساسی در این زمینه دارد. از این دیدگاه کارآفرینی اجتماعی نوعی مدیریت بحران‌های اجتماعی است. 

ازاین‌دست بحران‌ها در کشورهای مختلف از جمله ایران دیده می‌شود. به‌طور مثال وضعیت کودکان کار و خیابانی و آمارهای موجود نشان می‌دهد که در ایران به‌طور رسمی بین از 700 هزار کودک کار می‌کنند. این نوع کارآفرینی دارای تعهد اجتماعی بالاست و به پاداش مالی توجه کمتری می‌شود. در کشور ما، مانع اصلی توسعه کارآفرینی اجتماعی را کم بودن مشارکت فعال افراد در مسئولیت‌های اجتماعی نوع‌دوستانه معرفی کرده‌اند.

کارآفرینی اجتماعی در ژاپن با هدف حل مسائل اجتماعی بوده است. دولت ژاپن هیچ‌گاه مؤسسات کارآفرینی اجتماعی را محدود نکرده و کارآفرینان اجتماعی به‌خوبی از طرف دولت حمایت می‌شوند. اصلی‌ترین سیاست‌های حمایتی توسعه کارآفرینی اجتماعی در ژاپن عبارت‌اند از:

  • مدیریت دولتی و قانون‌گذاری؛
  • عدم دخالت مستقیم دولت در حوزه‌ی کارآفرینی اجتماعی درحالی‌که حمایت‌های غیرمستقیم آن بسیار بالاست؛
  • بسترسازی امکانات در حوزه‌هایی مانند آموزش‌وپرورش تا دانشگاه؛
  • آژانس‌های مالی که وظیفه حمایت‌های مالی از فرایند کارآفرینی اجتماعی را بر عهده دارند؛
  • اعطای تسهیلات و تأسیس سازمان‌های حمایت‌کننده که توسط دولت پشتیبانی می‌شوند و وظیفه گسترش کارآفرینی اجتماعی را بر عهده دارند.

کارآفرینی اجتماعی در امریکا در دو دهه اخیر با سرعت زیادی در حال افزایش است. البته در امریکا کارآفرینی اجتماعی بیشتر مبتنی بر بازار تعریف شده و با رویکرد بازار گونه به دنبال حل مسائل اجتماعی است. از نظر پژوهشگران آمریکایی کارآفرینی اجتماعی به آن دسته از سازمان‌هایی گفته می‌شود که با رویکرد حل مسائل اجتماعی درآمد نیز داشته باشند تا بتوانند همچنان پایدار بمانند. اصلی‌ترین سیاست‌های حمایتی توسعه کارآفرینی اجتماعی در امریکا عبارت‌اند از:

  • سیاست‌های حمایت مالی؛
  • توجه زیاد به بحث تدوین راهبردها در مؤسسات کارآفرینی اجتماعی؛
  • توجه زیاد در به کارگیری فناوری اطلاعات و استفاده از وب‌سایت‌ها برای شناسایی نیازهای جامعه؛
  • ایجاد شبکه‌های اجتماعی و رقابت بین آن‌ها؛
  • انجام اصلاحات موردنیاز قوانین در حوزه‌ی کارآفرینی اجتماعی.

بحث کارآفرینی اجتماعی در سوئد به‌طورجدی از سال 1990 میلادی آغاز شده و از آن سال محققان سوئد تلاش زیادی برای گسترش این مفهوم و انتقال آن به درون بدنه‌ی دولت داشته‌اند که موجب افزایش تعداد کارآفرینان اجتماعی در سوئد شده است. اصلی‌ترین برنامه‌های دولت سوئد که باعث عنوان دولت رفاه شناخته می‌شود عبارت‌اند از:

  • شفافیت در قوانین این کشور در حوزه کارآفرینی اجتماعی؛
  • توجه به سه بعد اهداف کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت در کلیه‌های برنامه‌های دولتی در حوزه کارآفرینی اجتماعی؛
  • انعطاف‌پذیری ساختاری در دولت برای کارآمدتر شدن بدنه دولت به‌منظور پاسخ‌گویی به نیازهای اجتماعی؛
  • نظارت کارآمد بر مؤسسات کارآفرینی اجتماعی؛
  • توجه بیشتر به حوزه‌های سلامت کودکان، آلودگی هوا، حقوق بشر، خدمات بازنشستگان از طریق توجه و اتخاذ قوانین مناسب برای این حوزه‌ها.

کارآفرینی اجتماعی پدیده‌ای مهم در سراسر بریتانیا است. باگذشت زمان کارآفرینان اجتماعی در بریتانیا باتجربه‌تر شده‌اند و این مسئله باعث کاهش میزان شکست آن‌ها شده است. مهم‌ترین سیاست‌های دولت بریتانیا در این حوزه عبارت‌اند از:

  • توجه به بسترسازی امکانات کارآفرینی اجتماعی در آموزش‌وپرورش؛
  • سیاست تثبیت کارآفرینی اجتماعی نوپا با اتخاذ تدابیر تسریع‌کننده‌ی فرایند اصلی کارآفرینی اجتماعی و حذف مراجع متعدد تصمیم‌گیری در این حوزه؛
  • توجه بیشتر دولت به حوزه‌های بهداشت و آموزش؛
  • الزام دولت به تهیه و تدوین طرح کسب‌وکار در مؤسسات کارآفرینی اجتماعی.

حدود 37 درصد مردم استرالیا به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم با کارآفرینی اجتماعی در ارتباط‌اند. مهم‌ترین دلیل علاقه دولت به این حوزه افزایش مشکلات اجتماعی و زیست‌محیطی و باور دولت به اثربخش بودن کارآفرینی اجتماعی در حل این چالش‌ها است. مهم‌ترین سیاست‌های حمایتی تنظیمی توسعه کارآفرینی اجتماعی در این کشور عبارت‌اند از:

  • اهمیت به نیازهای برآورده نشده‌ی اجتماعی، پرداختن به چالش‌های زیست‌محیطی، تشویق نگرش‌ها و بالا بردن مسئولیت و پاسخ‌گویی در میان سازمان‌های انتفاعی و غیرانتفاعی؛
  • سرمایه‌گذاری‌های اجتماعی همراه با چشم‌انداز بلندمدت توسعه کارآفرینی اجتماعی و استفاده از شبکه‌های اجتماعی در این راه؛
  • ارزیابی و ارائه گزارش‌های سالانه‌ی مؤسسات اجتماعی و اعطای جوایز سالیانه؛
  • تخصیص بودجه سالیانه با ردیف مشخص برای حمایت و توسعه‌ی مؤسسات کارآفرینی اجتماعی؛
  • گسترش برنامه‌های مهارت‌آموزی به داوطلبان فعال در این حوزه؛
  • ایجاد زمینه مناسب و حمایت از مؤسسات کارآفرینی اجتماعی برای به دست آوردن منابع اولیه مالی، انسانی و ...؛
  • حفظ استقلال مؤسسات کارآفرینی اجتماعی- تنظیم مقررات و قوانین موجود در کشور به‌منظور سهولت فعالیت‌های کارآفرینی اجتماعی؛
  • استفاده از سیاست‌های مطلوب مالیاتی.

بیشتر بخوانید :

بررسی چالش‌ها و موانع استفاده از شفقت در انگیزش امر خیر

در راستای توسعه کارآفرینی اجتماعی در ایران عوامل زیر شناسایی و اولویت‌بندی شده‌اند: افراد، مأموریت‌های اجتماعی در کسب‌وکارهای انتفاعی و غیرانتفاعی، عوامل زمینه‌ای (مانند سطح رفاه، میزان بیکاری، نظام آموزشی)، فرصت (استفاده بهینه از دارایی‌های موجود و سرمایه) و شاخص‌های سیاست نظارتی (مانند رفاه و ارزش‌های اجتماعی در قالب رشد و تعالی در جامعه)، کاهش نابرابری‌های اجتماعی، ارتقای فرهنگی، رفاه اقتصادی در جامعه، ایجاد بستری اجتماعی برای رشد، رضایت مردم و همبستگی ملی.

رویکرد کارآفرینی اجتماعی

تمرکز رویکرد کارآفرینی اجتماعی بر کاهش مشکلات اجتماعی، طیف گسترده‌ای را برای کارآفرینان اجتماعی فراهم کرد که اگرچه از حیث ویژگی‌های کارآفرینان، اشتراکاتی با انواع دیگر دارد اما پیامدهای متفاوتی را برای جوامع رقم می‌زند. کارآفرینان اجتماعی با توجه به منفعت و ارزش جمعی سعی دارند تا به‌گونه‌ای به سامان‌دهی مجدد سرمایه دهی جوامع بپردازند تا نتیجه اقداماتشان فقط به نفع یک گروه از افراد جامعه نباشد. 

کارآفرینی اجتماعی به‌منظور کاهش مشکلات حوزه اشتغال و درآمدزایی، به بیان راهکارها و سیاست‌های جدیدی در بازار کار پرداخته و توانسته زمینه مناسبی را برای کاهش فقر، توسعه اجتماعی و به میدان آوردن گروه‌های طرد شده فراهم آورد. 

با توجه به ادبیات مطرح‌شده می‌توان نتیجه گرفت که سیاست‌های توسعه کارآفرینی اجتماعی در کشورهای مختلف در چهار دسته به‌صورت کلی قرار می‌گیرند: اولین دسته آن مجموعه سیاست‌های مالی که در کشورهای مختلف از آن به‌عنوان یکی از مهم‌ترین سیاست‌ها به‌منظور توسعه کارآفرینی اجتماعی استفاده‌شده است. 

نتایج تحقیق نیز بر اهمیت این نوع سیاست‌ها در توسعه کارآفرینی اجتماعی تأکید کرده‌اند. همچنین رویکرد برنامه‌ریزی ملی- منطقه‌ای و پارامترهای آن از جمله توجه به تدوین راهبردها و اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت نقش اثرگذاری در توسعه کارآفرینی اجتماعی جوامع دارد. 

کشورها سعی کرده‌اند با توجه به شرایط محیطی خود راهبردها و اهداف متناسبی تدوین کرده و در راستای آن سایر برنامه‌های خود را تدوین کنند. اصلاح قوانین، حذف موازی کاری و کاهش بوروکراسی‌های اداری از عوامل حیاتی توسعه کارآفرینی اجتماعی در کشورهای مختلف است. 

کشورها می‌توانند با اصلاحات ساختاری راه توسعه کارآفرینی اجتماعی را در کشور خود هموار کنند. ایجاد معافیت‌های مالیاتی و همچنین اهمیت سرمایه‌گذاری در رشد و توسعه کارآفرینی اجتماعی نقش غیرقابل‌انکاری دارد. گسترش شبکه‌های اجتماعی و ایجاد رقابت بین مؤسسات مربوطه در خروج جوامع از حالت رکود و حرکت به‌سوی رشد و توسعه بسیار اثرگذار است. 

ایجاد مراکز مشاوره برای حل مشکلات راه‌اندازی و توسعه‌ی مؤسسات کارآفرین اجتماعی نقش اثرگذاری دارند. درنهایت می‌توان عنوان کرد که توسعه کارآفرینی اجتماعی در یک جامعه بستگی به تصمیم‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی سیاستمداران و خط‌مشی گذاران آن کشور دارد. به‌منظور توسعه کارآفرینی اجتماعی و تشویق و تسهیل فعالیت‌های کارآفرینی اجتماعی می‌توان تأسیس مراکز حمایتی مالی، برنامه‌ریزی ملی- منطقه‌ای کارآفرینی اجتماعی، اصلاحات قوانین و ساختار اداری و تأسیس مراکز حمایتی مشاوره‌ای را پیشنهاد داد. پیشنهاد می‌شود با حفظ و رعایت چارچوب‌ها و قواعد قانونی و اداری، زمینه انجام امور در محیطی کم‌تر دست و پاگیر و رسمی و در یک بستر اداری و مدیریتی مساعد برای ظهور نوآوری‌های اجتماعی فراهم شود.

این مطلب برداشت و خلاصه‌ای از مقاله "سیاست‌های توسعه کارآفرینی اجتماعی" نوشته "مهدی تاج پور و الهه حسینی" است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده‌ و در سیویلیکا منتشر شده است.