فضای آموزشی دانشگاهی بستر آموزشی مناسبی جهت ترغیب و مشارکت دانشجویان و نهادینهسازی انجام امور خیریه است؛ هرچند که نیازمند الگوها و مدلهای متفاوتی است که مناسب نسل جوان دانشجو باشد. هدف از این پژوهش مشارکت داوطلبانه دانشجویان در امور خیریه با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد است.
هدف از این تحقیق تبیین مدلی از مشارکت دانشجویان و واکاوی ویژگیها و نوآوریهای ترغیب کننده است. دادههای این پژوهش کیفی از طریق مصاحبههای عمیق و نیمه ساختاریافته با 11 دانشجوی دختر یکی از دانشگاههای دولتی تهران که تجربه مشارکت در امور خیریه و داوطلبانه داشتهاند، جمعآوریشده و سپس با استفاده از رویه نظریه داده بنیاد، کدگذاری و تحلیل دادهها صورت پذیرفته است.
هسته مرکزی استخراج شده از این پژوهش باز معنایی امور خیریه دانشگاهی است که ارتباط معناداری با مقولات استخراج شده از یافتههای کیفی دارند.
یافتههای اکتشافی پژوهش نشان میدهد که عوامل متعددی مشارکت دانشجویان در امور خیریه اثرگذار است در این خصوص، عوامل علی همچون ادغام امور خیریه در آموزش دانشگاهی، حضور پشتوانهها و اساتید؛ ذائقه شناسی دانشجویان و عوامل زمینهای همچون نهادینهسازی امور خیریه در خانواده، عدم قطبی گرایی افکار، عملکرد مثبت ساختار دانشگاه و تأسیس نهاد امور خیریه در مشارکت دانشجویان در امور خیر اثرگذار است.
از سوی دیگر عوامل مداخلهگرانهای تسهیل امور خیریه و دولتی یا خصوصی بودن موسسه خیریه میتواند بر این فرایند اثر کاهنده با افزاینده داشته باشد. یافتههای تحلیلی حاکی از آن است که استراتژیها و راهبردهای که در نهایت مجموع این عوامل و میسر میسازد، شامل استفاده از ابزارها و تکنولوژیهای فناورانه، آگاهی فرایندی و مدیریت فرایندی است.
جایگاه امور خیریه:
جایگاه امور خیریه و داوطلبانه در زندگی اجتماعی امری است که از قدمت طولانی برخوردار است و در فرهنگهای ملی و مذهبی بر این امر تأکید فراوان شده است. در زندگی کسانی که مذهب نقش پررنگی دارد امور خیریه با پیوند زدن آنها بر امور قدسی معنا میگردند و خیر اخروی آن بیشتر موردتوجه قرار میگیرد.
به این صورت که در "فرهنگ اسلامی تعالی انسان، وابسته به دگرخواهی بهجای خودخواهی است و در احادیث مختلف نیز در خصوص خیرخواهی آمده است که کسی که صبح را آغاز میکند اما به امور مسلمین همت نگمارد از ما نیست".
اما امروزه با پیشرفت جوامع، عقلانی شدن و عرفی شدن زندگی اجتماعی، با اذهانی مواجه هستیم که ممکن است امور خیریه را از بعدی متفاوت معنا و تفسیر نمایند؛ در واقع بعد انسانیت، عرفی و دنیوی امور خیریه در جامعه مدرن تقویت شده است.
بهعنوان مثال اوکلی با ارائه تفاسیر متعدد از مفهوم مشارکت بر نقش مؤثر آن در روند توسعه جامعه تأکید نموده است. به نظر وی مشارکت با استفاده از کمک داوطلبانه اجتماعی و بهرهگیری از منابع داخلی در جهت تحقق توسعه و کاهش هزینههای آن مؤثر است.
مهدی نیز یکی از محورهای کلیدی توسعه پایدار را مسئولیتپذیری اجتماعی و ایفای تعهد مدنی اشخاص حقیقی و حقوقی متناسب با مأموریتها و بهرهمندی از مواهب طبیعی و مادی و معنوی تعریف میکند و معتقد است که مشارکت اثربخش در امور خیریه بهمثابه مسئولیت اجتماعی، از قواعدبازی توسعه پایدار به شمار میآید.
بنابراین علاوه بر اثرات و پیامدهایی امور خیریه در حوزه پیشرفت و توسعه جامعه و یا سعادت دنیوی و اخروی افراد _که ممکن است برای کنشگران مختلف به گونه متفاوتی برداشت و تفسیر شود_ شیوههای جذب و متقاعدسازی مشارکت خیرین بر حسب طبقات مختلف اجتماعی و اقشار جامعه نیز متفاوت به نظر میرسد.
در این میان، قشر جوان دانشجو، بهواسطه سبکهای زندگی خاص و ادغام زندگیها آنها با تکنولوژیهای روز و از سوی دیگر تفکرات منطقی و تجزیهوتحلیلهایی عقلانی، نیازمند شیوههای متمایزی بهمنظور جذب آنها در امور خیریه و استفاده از پتانسیلهای بالقوه و تواناییهای دانشی و بینشی و پویاییهای آنها هستیم.
دانشجویان از جمله اقشاری در جامعه هستند که در صحنههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بسیار مهم و حساس بوده و میتوانند با بهرهگیری از خلاقیت و نیروی جوان خویش حضور مؤثر و جدی خود را در صحنههای اجتماعی به اثبات رسانده و بهعنوان یکی از اعضای فعال جامعه خود را مطرح نمایند.
برای مطالعه:
بنابراین، آنچه ضرورت مشارکت جوانان در امور خیریه را دو چندان میسازد، این است که وضعیت جوانان بهعنوان قشری با ظرفیت های متنوع و انرژی زیاد عموماً در حوزههای امر خیریه علمی و فرهنگی مورد غفلت واقع شده است؛ از سوی دیگر افزایش احساس اعتمادبهنفس، خودکارآمدی و رضایت درونی آنها بهواسطه مشارکت در امور خیریه نهتنها پیامدهای مثبتی هم برای مددجویان و هم برای قشر جوان ممکن میسازد، بلکه در بلندمدت منجر به پیوندهای گروهی، حیات جمعی و مشارکت آنها در امور جامعه و خیر عمومی میشود و اینها از عواملی است که باید توجه خاصی به آنها مبذول داشت.
بنابراین دستیابی به شیوههای جذب و متقاعدسازی مشارکت جوانان از منظر و روایت جوانان دانشجو از جمله پژوهشهایی است که تاکنون به آن پرداخته نشده است و رویکردهای کیفی و عمیق میتواند در این زمینه راهگشا باشد.
هدف از این پژوهش مطالعه کیفی مشارکت دانشجویان در امور خیریه و ارائه مدلی داده بنیاد برمبنای بسترها و زمینهها، علتها ، شرایط مداخلهگر و استراتژیها و راهبردهای ترغیب دانشجویان به این امور خیریه است.
ویژگیهای امورخیریه:
در این بخش به مرور مقالاتی میپردازیم که ویژگیها امور خیریه و مشارکت در این امر را مورد مطالعه قرار دادهاند:
گنجی و الماسی در پژوهش خود نشان دادند که میانگین نیکوکاری در بین شهروندان بالاتر از حد متوسط است و با متغیرهایی همچون مشارکت اجتماعی، عدالت گرایی، شبکه روابط اجتماعی رابطه مستقیم و مثبت دارد .
گنجی و همکاران در مقالهای با عنوان "مشارکت در امور خیریه و وقف ، پیش درآمدی بر توسعه" به روش پیمایش انجام شد. یافتههای پژوهش رابطه معنادار بین دینداری، عدالتخواهی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعلق و تعهد اجتماعی با مشارکت در امور خیریه و وقف نشان داده است. هر چه این عوامل در افراد قویتر باشد، مشارکت در امور نیکوکاری و وقف بیشتر میشود.
میرزایی در مقاله" امور خیریه و سرمایه اجتماعی" به بررسی فعالیتهای کمیته امداد از منظر سرمایه اجتماعی پرداختند و پیشنهاد دادند که هر چه سازمان خیریه ازنظر ساختار سازمانی افقیتر باشد، موفقیت نهادی آن بیشتر است.
پویافر نیز در مقاله با عنوان از خیر قدسی تا خیر عرفی: به بررسی پیامدهای مرز بندی امور خیر در جامعه پرداختهاند و تفاوت نهادهای رسمی دینی و مؤسسات خیریه غیردولتی در فرایند امور خیریه را نشان دادهاند که در جهت تقویت فرایند عرفی شدن امر خیر در جامعه عمل نموده است.
وانگ و گرادی در پژوهش خود با عنوان "بررسی روابط میان کنشهای داوطلبانه، سرمایه اجتماعی و کمکهای خیریه" اعتماد اجتماعی از عناصر مهمی است که منجر به پل زدن میان شبکههای اجتماعی و مشارکت مدنی در دو گروه مذهبی و غیرمذهبی میشود.
سان و وانگ پژوهشی در مورد تأثیر عملکرد دولت بر اعتماد اجتماعی در کشور چین انجام دادهاند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که همبستگی قوی بین اعتماد افراد به سایر شهروندان و کیفیت عملکرد دولت وجود دارد. کنشهای مثبت دولت در جهت تسهیل جریان اطلاعات و شفافسازی اطلاعات، بهطور معناداری منجر به افزایش اعتماد میشود .
در جمعبندی پیشینه پژوهش میتوان گفت که عوامل مؤثر بر مشارکت در امور خیریه در پژوهشهای مرور شده شامل اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، دینداری، عملکرد دولت و فرایندهای سازمانی امور خیریه است؛ اما وجوه متمایز پژوهش حاضر انجام مطالعهای عمیق و کیفی در میان جوانان دانشجو و واکاوی کلیه عوامل و ویژگیها ترغیب کننده از منظر خود کنشگران است.
چارچوب امور خیریه:
اگرچه در رویکرد کیفی، محققین چارچوب نظری خاصی را دنبال نمیکنند و به دنبال درک تجربه زیسته پاسخگویان از موضوع مورد مطالعه هستند؛ اما پرداختن به نظریاتی که میتواند پشتوانه یافتههای پژوهشی حاضر باشد و یا بیشترین توان افزایش اعتبار یافتهها را دارد، به نظر ضروری میرسد؛ در تحقیقات کیفی از تئوریها و ادبیات نظری تحقیق بهمنظور افزایش دانش زمینهای، حساسیت نظری و همچنین برای طراحی و تدوین سؤالات پژوهش استفاده میشود.
در واقع حساسیت نظری توانایی تشخیص این است که چه چیزی در دادهها مهم است و قدرت معنی دادن به آنها را دارد و به ما کمک میکند تا نظریهای تنظیم کنیم که با واقعیت پدیدهی مورد مطالعه تطابق داشته باشد.
در ادامه به مهمترین نظریات مرتبط با انجام امور خیریه میپردازیم:
به باور چلبی:
اعتماد ریشه در وابستگی عاطفی دارد، به اعتقاد او هرگاه عواطف مثبت رشد یابد و بتواند در میان افراد انتقال یابد، اعتماد ایجاد و تقویت میشود . ایشان در ارتباط با چگونگی انتقال عواطف نیز معتقد است که تعاملات اظهاری یا روابط گرم در این زمینه نقش کلیدی دارند.
بورديو:
سرمايه اجتماعي را مجموع منابع بالقوه و بالفعلي ميداند که نتيجه مالکيت شبکه با دوامي از روابط نهاديشده بين افراد و عضويت آنها در گروه است.
پانتام:
سرمايهاجتماعي را وجوه گوناگون سازمان اجتماعي نظير اعتماد، هنجارها و شبكههاي روابطي ميداند كه ميتوانند با تسهيل اقدامات هماهنگ، کارایی جامعه را بهبود بخشند.
آدورمیرکو:
سرمایه اجتماعی، پیچیدگیها و معضلات اجتماعی را کاهش میدهد، زیرا آنها به مردم برای رویارویی با حوادث احتمالی دنیای پیچیده محوریت عینی و ملموس میبخشند.
زیمل:
بر این اعتقاد است که بدون سرمایه اجتماعی جامعه از هم میپاشد.
بنابراین، سرمايه اجتماعي محصول فعالیتهایی است که براي مقاصد ديگري صورت گرفته است. بهعنوان مثال برخي براي رضاي خداوند به ديگران کمک ميکنند؛ ولي نتيجه همين عمل اين است که در زمان گرفتاري، ديگران بدون چشم داشت به آنها کمک ميکنند يا در انتخابات به آنها رأی ميدهند؛
اما ممکن است برخي اوقات هم سرمايه اجتماعي نتيجه مستقيم سرمایهگذاری براي همين کار باشد. مثلاً شخصي با ديگران ارتباط زياد برقرار ميکند، به آنها کمک ميکند تا در آينده از رأی آنها براي انتخاب شدن بهرهمند گردد.
ازنظر کلاوو اوفه نهادها واسطه اعتماد هستند چون نمایانگر ارزشهای ویژهای هستند و عملکرد مثبت آنها میتواند دلیل و انگیزهای برای وفاداری و اعتماد اجتماعی باشد. اوفه دو ارزش حقیقت و عدالت را مهمترین ارزشهایی میداند که تحقق آنها توسط نهادهای دولتی موجب اعتماد میگردد.
در خصوص چگونگی اثرگذاری نیز کاستلز در تئوری جامعه شبکهای بیان میکند که انتشار اینترنت و شبکههای ارتباطی کامپیوتری بهتدریج فرهنگ کاربران شبکه و حتی الگوهای ارتباطی آینده را نیز شکل میدهد.
تحلیل دادهها
تحلیل دادهها در سه مرحلهی کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شده که پس از استخراج مفاهیم اولیه و در مراحل بعد مقولهبندی، یکپارچهسازی و پالایش، مقوله مرکزی به نام «بازمعنایی امور خیریه دانشگاهی» حاصل شده است.
در این پژوهش برای انتخاب مقوله هستهای به معیارهایی همچون انتزاعی و کلی بودن، ارتباط معنایی با کلیه مقولات، قابلیت تحلیل علمی، تأکید و تکرار از سوی مشارکتکنندگان و هدایت شدن جریان مصاحبه به سمت آن توجه شده است. در جدول 1 نتیجه کدگذاری و تحلیل دادهها ارائه شده است.
جدول شماره 1- خلاصه کدگذاری و مقولهبندی مرتبط با مشارکت دانشجویان در امور خیریه
شرایط مشارکت در امور خیریه
نکته قابلتوجه و اکتشافی در تجزیه و تحلیل مصاحبههای انجام شده، به شرایط و عوامل علی مشارکت در امور خیریه توسط دانشجویان اختصاص دارد. در واقع به عواملی اشاره دارد که بهطور مستقیم بر انجام امور خیریه توسط دانشجویان اثرگذار است.
الف) ادغام امور خیریه در آموزش دانشگاهی
یکی از خلأهای مؤثر در ساختارهای آموزشی دانشگاهی، فقدان مباحث کلاسی پیرامون امور خیریه و مشارکت طلبی از دانشجویان در این حوزه هاست. روایت دانشجویان نشان میدهد که آنها بهندرت در مباحث درسی و کلاسهای آموزشی در خصوص انجام امور خیریهها و شیوههای درست آن ترغیب شدهاند.
پاسخگویان اظهار کردهاند که عواملی همچون تحقیق در حوزههای آسیبزا، ایجاد دغدغه امور خیر در دانشجو و ارزشیابی و کسب نمره برای انجام امور خیر میتواند دانشجویان را در امور خیر مشارکت داد. دراین باره دو نفر از دانشجویان در خصوص ایجاد دغدغه چنین میگویند:
" دانشگاه باید برای مشارکتکنندگان دغدغه همیشگی ایجاد کنه. نشان دادن مشکلات اونها خیلی موثره ، اینکه اگر بهشون کمک نشه در آینده چه اتفاقی می افته. روی فکرها و دغدغه ها باید کار بشه".
"در ذهن دانشجو باید دائما تزریق بشه که مهربانی خوبه، انقدر بهش گفته بشه که این کار خیلی خوبه میره انجام میده".
در خصوص تجربه انجام امور خیر در قالب امور آموزشی نیز چند نفر از پاسخگویان چنین بیان میکنند:
"ما تو بعضی کلاسها هیچ کاری نمیکردیم و بیکار بودیم. بجای اینها بیان در مورد روابط اجتماعی صحبت کنند و کلاسهای ارتباطات مردمی بگذارند یا ببرن بچهها رو تو اجتماع و ببینند".
"بعضی کارهای کلاسی می تونه در قالب امور خیریه تعریف بشه که اگه این کار انجام بشه نمره کار تحقیق به بچهها داده میشه"
"اگر کار علمی و پژوهشی انجام بشه و آسیبها رو تحقیق کنیم، میتوانیم با مردم نیازمند ارتباط برقرار کنیم و نیازهاشون را بشناسیم"
"ما وقتی در کارها درگیر میشیم خیلی تو ذهنمون اثر می گذاره بچهها را در قالب اردوها ببرن و نشون بدند و حتی پیامدهای اینکه کارشون ببینن چقدر تأثیر داره "
بنابراین در درجه اول ترغیب روسای دانشگاه و گروههای آموزشی دانشگاه، اساتید و درنهایت مشارکت دانشجویی میتواند از عواملی مهمی باشد که با استفاده از آنها میتوان از پتانسیلهای دانشجویان در امور خیر بهرهمند شد.
ب) حضور پشتوانه و اعتمادسازی اساتید
به باور دانشجویان امور خیریه نیازمند اعتمادسازی اولیه بهمنظور جذب افراد در فرایند مشارکت است، به همین منظور افراد موردپذیرش دانشجویان میتوانند یکی از عوامل مهم برای آغاز فعالیتهای داوطلبانه توسط دانشجویان باشد.
روایتهای دانشجویان نشان میدهد که اساتید دانشگاه جایگاه شایستهای نزد دانشجویان دارند و حمایت اساتید از امور خیریه میتواند زمینههای حضور آنها را پر رنگتر سازد. دراینباره یکی از دختران دانشجو میگوید:
"استاد شان و جایگاهی داره که میشه روش حساب باز کرد وقتی مهر تایید استاد بخوره به نظر خیلی تأثیر داره".
"جایگاه اون شخصی که ما رو به کمک کردن ترغیب می کنه خیلی مهمه. من رو حساب اینکه یکی استاد دانشگاه هست و وجهه اجتماعی داره خیلی اعتماد میکنم"
ج) ذائقه شناسی و شیوههای اقناع گری مؤثر:
تمام پاسخگویان این پژوهش بر این باورند که ترغیبکنندههای امور خیر باید متناسب با ویژگیها نسل جوان و از عناصر موردعلاقه آنها تشکیلشده باشد؛ روایتهای دختران دانشجو نشان میدهد روشهای جذب افراد به امور خیریه باید از اصولی پیروی نماید که مطابق با باورهای رفتاری آنها باشد.
بر اساس روایتهای دانشجویی، ذائقه مخاطب جوان شامل رعایت اصل اختصار، رعایت اعتدال در تهییج احساسات و تمرکز بر نتایج انجام امور خیریه است که میتواند از مهمترین عوامل جذب دانشجویان بر انجام امور خیریه باشد.
بیشتر بخوانید :
"برای جلوگیری از افراط و تفریط در جذب امور خیریه بهتره که آدمهایی برای صحبت کردن با مخاطبان انتخاب بشن که قاعدههای رفتاری را خوب بدونند ؛ اینکه چه طوری ارتباط برقرار کنه که جذب کنه و دافعه نداشته باشه. باید مخاطب رو بشناسه"
" من اگه در جلسهای شرکت کنم و ببینم بیش از اندازه سعی میکنه احساسات من را تهییج کنه من کاملاً متوجه میشم با قصد این کارو می کنه و دیگه ادامه نمیدم. در امور خیریه باید حدش رعایت بشه اگه رعایت نشه آدم فکر می کنه حتماً یک سودی برای خودش داره که داره از احساسات سوءاستفاده می کنه."
"یک عکس جالب با یک جمله کوتاه خیلی می تونه اثرگذار باشِ. من یک بار عکسی دیدیم که به خاطر فیلتر سیگار هیچ گیاهی اطراف اون رشد نکرده بود و همین یک تلنگر بزرگ برای من بود".
بنابراین آنچه جزء عوامل مهم در جذب مخاطبین و ترغیب عاطفی آنها مؤثر است، رعایت اصول رفتاری مناسب و توجه به اصل اختصار و اعتدال است.
روایتهای کل پاسخگویان نشان میدهد که تمرکز بر نتایج و پیامدهای امور خیر در سطح فردی و اجتماعی برجذب آنها به انجام امور خیریه بسیار مؤثر است. دراینباره یکی از دانشجویان میگوید:
"ما وقتی داریم به شخصی کمک میکنیم به خاطر خودخواهیهایی که در درونمون داریم باید احساس رضایت درونی کنیم و بدونیم که داریم مفید واقع شدیم؛ این خیلی منو ترغیب میکنه که کمک کنم".
" من بیشتر از هم زمانی به انجام امور خیر ترغیب میشم که برام از فایده و تأثیر گذاری کار خیر بیان بشه"
بنابراین در مواجهه با نسل جوان و دانشجو تمرکز بر نتایج امور خیریه از مهمترین عوامل گرایش آنها مشارکت است.
زمینهها و بسترهای مشارکت در امور خیریه
تجزیهوتحلیل روایتهای دانشجویان نشان میدهد، «تجربه و نهادینهسازی امور خیر در خانواده »، «ذائقه شناسی نسل جوان» و در کنار آن «حضور پشتوانهها و اعتمادسازی اساتید»، میتواند نقش مؤثری در فراهم نمودن زمینهها و بسترهای مشارکت جوانان در امور خیر ایفا نماید.
الف) تجربه و نهادینهسازی امور خیر در خانواده:
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که دختران دانشجو زمینههای مشارکت در امور خیر را در درون خانواده یافتهاند؛ آنها بر این باورند که نظارهگری کودکان در امور خیر والدین و از سوی دیگر آموزهها و ترغیبات والدین نقش مهمی در نهادینهسازی انجام امور خیر در بزرگسالی توسط آنها خواهد شد. دراینباره یکی از دانشجویان میگوید:
"زمینههای امور خیریه خیلی زیاده چون همه ما از بچگی یک چیزهایی تو گوشمون بوده که این کارها ثواب داره و خوبه که انجام بشه"
یکی دیگر از دانشجویان دراینباره میگوید:
" از بچگی خانوادههامون به دیگران کمک کردند ما دیدیم حرفهایی که پدر و مادر برای کمک به دیگران میزدند یا وسایلی را میدادند به نیازمندان؛ ما بیشتر از پدر و مادر و خواهرها و برادرها کار خیر رو یاد گرفتیم"
ب) عدم قطبی گرایی افکار:
آنچه در نگاه دانشجویان در خصوص مشارکت در امور خیریه برجسته بود، تأکید آنها بر عدم وابستگیهای حزبی و سیاسی تبلیغکنندگان و متولیان امور خیریه بوده است، به باور آنها برخی جهتگیریها با وجود اهداف روشن و خیرخواهانه مانع از جذب دانشجویانی با طیفهای مخالف خواهد شد دراینباره یکی از دانشجویان میگوید:
"آلان خیلی دو قطبی شدن رو بین دانشجوها میبینیم بعضیها کمتر به حجاب پایبندند و برخیها کاملاً پایبند به حجاب هستند اگر از هر گروهی برای گروه دیگه صحبت بشه ممکنه جدی گرفته نشه و اهمیتی داده نشه"
" من معتقدم طیفبندی بهشدت اهمیت داره چون با هر تفکر باید به یک شیوه خاص صحبت کرد اگر به من در مورد قانع سازی اردوی جهادی یک چیزی بگید،باید به شخصی با عقاید مقابل من چیزی دیگه ای بگی"
اگر چه برخی پاسخگویان با قطبی گرایی در تبلیغات جذب خیرین موافق بودند، اما برخی دیگر براین باورند که باید این موضوعات حذف شود و در عوض با مدیریت مؤثر و مناسب تنشهای بین گروهی را کاهش دهند.
دراینباره یکی از دانشجویان میگوید:
" امور خیریه نباید اینطوری باشه که بگن حتماً بیاین عضو یک تشکل خاص بشین تا بتونید فعالیت خیریه انجام بدید"
یکی دیگر از دختران دراینباره میگوید:
"ما اگر می خوایم برای امور خیریه نیرو جذب کنیم باید خودمون را به همه قطب هانزدیک کنیم و تنشی هم ایجاد نمیشه؛ این برمی گرده به مدیریت که عدم مدیریت باعث دوگانگی می شه".
عملکردهای مثبت ساختار دانشگاه
نتایج حاصل از مصاحبههای کیفی نشان میدهد که یکی از زمینهای ترغیب دانشجویان به امور خیریه، عملکردهای مثبت دانشگاه است که نهتنها شامل دیدگاه مثبت و حمایت گرانه از افعال خیریه در دانشگاه است، بلکه بهطورکلی رعایت قوانین و مقررات منجر به تقویت اعتماد عمومی و درنهایت ترغیب دانشجویان به امور خیریه خواهد شد. دراینباره یکی از دانشجویان میگوید:
"بسترها خیلی مهمه، گاهی دانشگاه خیلی اهمیت نمیده به امور خیریه می گن دلیلی نداره این کارها تو دانشگاه انجام بشه، گاهی خرجهای مختلف میشه اما برای انجام کارهای خیریه فرهنگی ضروری نمیبینند"
"ما هر ادارهای میریم کارمندهایی میبینیم که رفتار مناسبی ندارند و خیلی قانونمند نیستند و چون جاهای مختلف بیاعتمادی دیدیم روی فکر ما اثر گذاشته و خیلی اعتمادی به موسسههای خیریه نداریم "
تأسیس نهاد امور خیریه دانشگاه
نتایج مصاحبههای کیفی نشان میدهد که دانشجویان معتقدند که یکی از زمینههای انجام امور خیریه در دانشگاهها حضور نهادهایی است که با هدف مشارکت طلبی دانشجویان در امور خیریه تأسیس میشوند و وظیفه آنها میتواند تنظیم و هدایت برنامههای خیریه در قالب کلاسهای درسی است.
" به نظرم باید نهادی در دانشگاه تأسیس بشه مسئول امور خیریه، که جهتگیری نداشته باشه و برای جذب و فعالیت دانشجو کار کنه"
"اگر قراره یک اکیپی تو دانشگاه جمع بشه اگه چهار تا دختر باشن انقدر روشو ندارند که بیان بگن خوب بچهها بیاین ما چهار تا این کارو انجام بدیم. هیچوقت اینطوری نبوده خانمها خودشون کاری رو انجام بدند، پس بهتره جایی باشه که همیشه این برنامهها را نظم بده "
شرایط مداخلهگر
الف) تسهیل گری افعال خیریه در دانشگاه
روایتهای پاسخگویان از تجربه مشارکت در امور خیریه نشان میدهد؛ که دانشجویان به انجام اموری ترغیب خواهند شد که ابزارها و پیشنیازهای آن از قبل مهیا شده باشد و نیازمند صرف انرژی مضاعف برای آن نداشته باشند. استفاده از وسایل در دسترس دانشجویان و یا در اختیار گذاشتن مواد اولیه برای آمادهسازی ، فرایند گرایش به امور خیریه را ممکن میسازد.
"هر سال تو ماه رمضون غذای خوابگاه خیلی زیاد می یاد، پارسال از بچهها خواسته بودند اگه غذای اضافهای دارند، جمع کنند و سرساعت مشخص بگذارن فلان جا (در انتهای سالن خوابگاه) تا ببرن برای بچههایی که لازم دارند و همیشه بچهها خیلی استقبال کردند و سبدهای بزرگ پر میشود از ظرفهای یک بار مصرف غذا و حلوا شکری و.."
" پارسال بعد از زلزله یک عالمه کاموا دادند به بچههای خوابگاه که دوست من دو تا کلاه و شال گردن بافت و داد بهشون؛ خیلیها می یومدند کاموا میگرفتند و به راحتی تو کار خیر مشارکت کردند"
" سلف ما یک جعبه شیشهای خیلی بزرگ گذاشت کنار در ورودی که بچهها درهای بطریهاشون را بندازند داخل اون تا جمع بشه تا از پول بازیافتش ویلچر تهیه کنند"
"من می خوام چیزی درست کنم همه مواد همون موقع آماده بشه و بدیم دست بچهها؛ اینطوری حتی اگه حوصله مشارکت نباشه، انجام می دند و مشارکت میکنند".
ب)خصوصی یا دولتی بودن مؤسسات خیریه:
یکی از عواملی که نقش واسطی در انجام امور خیریه دارد، ماهیت مؤسسات خیریه و بهطور خاص خصوصی یا دولتی بودن آنها است. روایتهای دانشجویان نشان میدهند که مؤسسات خصوصی بهواسطه عملکردهای روشنتر و برجستهسازی نتایج امور خیریهشان بیشتر قابل اتکا و اعتماد خواهند بود. دراینباره یکی از دانشجویان میگوید:
"آلان فضای جامعه طوری شده که دانشجوها علاقهای به کمک به موسسههای دولتی ندارند اما برعکس اگه موسسههای خصوصی و حتی نوپا بیان به بچهها صادقانه بگن که بودجه نداریم و خودمون کار میکنیم ممکنه بهتر جذب بشن".
" آدم فکر می کنه که توی مؤسسات خصوصی کمکهامون بیشتر نتیجه بخش هست و من بیشتر مشارکت در کارهای خیریه اونها رو دنبال می کنم".
استراتژیها و راهبردها
بخش مهمی از یافتههای این پژوهش به استراتژیها و راهبردهای ترغیب کننده مشارکت در امور خیریه اختصاص دارد. مصاحبههای عمیق نشان میدهد که اکثر دانشجویانی که در امور خیر مشارکت داشتهاند، عوامل ترغیب کننده افعال خیریه توسط خودشان را در عوامل زیر جستجو نمودهاند:
الف) استفاده از ابزارها و تکنولوژیهای فناورانه
روایت همه پاسخگویان نشاندهنده این است، که امروزه استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی(ICT) همچون کلیپها، تصاویر، پادکستها، شبکههای اجتماعی مجازی، جذابیتهای زیادی برای نسل جوان دارند و این ابزارها میتوانند در فرایند اقناعسازی، جذب و مشارکت دانشجویان در امور خیریه مؤثر باشند دراینباره یکی از دانشجویان میگوید:
" به نظرم بهتره چند تا کلیپ از موسسه خیریه بگیریم و نشون بدیم اینطوری بیشتر ترغیب می شیم که تا کارهاشون مشارکت داشته باشیم "
" ما آلان خیلی تو فضای مجازی هستیم یک کلیپ یا یک نوشته تو فضای مجازی خیلی می تونه مهم و اثرگذار باشه"
"به نظرم تویتر و تلگرام و اینستاگرام هزینه زیادی برای تبلیغ نداره ولی خیلی می تونه تأثیر گذار باشه".
"اخیراً دانشجوها خیلی جذب پادکستها یا دیالوگ باکسها می شن و در لیست موسیقی اکثر بچهها پادکست هم وجود دارد؛ جملههای تأثیرگذار در حوزه امور خیر با این روش می تونه کمک کنه و اثربگذاره "
با توجه به نظرات دانشجویان تمرکز و رویآوری به ابزارهای فناورانه و شبکههای اجتماعی نهتنها ذائقه جوان امروزی است، بلکه بهواسطه ماهیت آن از جذابیت و تأثیرگذاری بیشتری نیز برخوردار است.
ب)آگاهسازی فرایندی
یکی دیگر از استراتژیهایی که از نگاه دانشجویان میتواند نقش مؤثری در جذب مشارکتکنندگان داشته باشد؛ آشنایی و آگاهی در خصوص نحوه کمکرسانی و به نتیجه رسیدن کمکهای آنان به نیازمندان است .
از آنجاییکه انجام امور خیریه نیازمند جلب اعتماد مشارکتکنندگان است؛ دانشجویان در این خصوص استراتژی "آگاهسازی فرایندی" را پیشنهاد نمودهاند. در این شیوه نیز استفاده از ابزارهای مؤثر و خصوصاً مشاهدات بصری میتواند جذب دانشجویان به امور خیریه را افزایش دهد. دراینباره یکی از دانشجویان میگوید:
" ما انقدر بکگراند منفی و سوءاستفاده از کمکها شنیدیم که من خودم با تردید کمک میکنیم و مطمئن نیستیم بهطرف برسه اما اگه ثمره اون کاری که انجام دادیم را نشون بدن، مثلاً بچهای پول نداشته و درس نمی تونسته بخونه اما آلان با کمکهای شما میره مدرسه"
دانشجوی دیگر دراینباره میگوید:
" با گروهی آشنا هستم که وقتی وسیلهها رو برای نیازمندان جمع میکردند از روندی که اون وسیلهها داره میرسد خیلی کوتاه عکس و فیلم میگرفتند که مطمئن میشدیم داره می رسه به دست اونا"
"یک شخص رو میشناسم که با همسرش آینه و شمعدان عروسی شون را با مخالفت شدید خانواده میدند به موسسه خیریه آلان هم اون موسسه برای تمام عروسیهایی که می گیرن از وسایل اونها استفاده میکنند"
در واقع درگیر شدن و مداخله مشارکتکنندگان در فرایند انجام فعل خیری، نیازی است که به شدت در این قشر جوان احساس میشود. اما نکته است که بر اساس روایت دانشجویی اگر این گزارشات به شیوه فرمالیته و غیرواقعی صورت بگیرد نتایج معکوس و منفی بر جای خواهد گذاشت. دراینباره یکی از فعالین امور خیریه از تجربیات خود چنین میگوید:
"یک بار رفتیم جایی برای کمک، مسئول ما فقط هر روز گزارشش میداد و بهجای اینکه به کارهای ما رسیدگی کنه فقط گزارشهای مثبت آماده میکرد چون میخواست از لابهلای اینها شغلی برای خودش دستوپا کنه"
لذا شفافیت و حقیقتجویی نیازی است که بهشدت نسل جوان به دنبال آن هستند.
ج)مدیریت فرایندی
پاسخگویان بر این باورند که در فرایند مشارکت در امور خیریه اهداف و وظایف روشن؛ مشخص شدن مسیرها و فرایندهای مشارکت و یاریگری از مهمترین استراتژیهایی که در ترغیب به انجام امور خیریه نقش دارد. دانشجویان بر این باورند نظم برنامهها، مشخص بودن زمان و مکان حضور و مشارکت و استمرار و پیگیری در جذب نیرو و کمکرسانی نیازمند مدیریت مناسب است. دراینباره یکی از دانشجویان میگوید:
"کارها بینظمیهای زیادی داره. خیلی باید منظم باشن و تکلیفت رو روشن کنند که چه روزهایی بیای. من تجربه خوبی داشتم که حتی مشخص کردند که اولین روز برای برقراری ارتباط با آسیب دیدگان شما مهمانید و اجازه ندارید با بچهها ارتباط داشته باشید تا با اصول اون آشنا بشیم" .
دانشجوی دیگر از تجربه منفی خود چنین میگوید"
" در کارهای خیریه فشارهای روانی خیلی سخته، کار را با انگیزه شروع میکنی اما سنگ جلوت زیادِ. ما دانشجوییم و تجربهای نداریم؛ نیاز هست کسی باشه که هدایت کنه و مسیرهای درست رو به ما بگه"
"یکی از مؤسساتی که من عضوش هستم مدیرش اومده بخشهای تخصصی ایجاد کرده و حتی به بچهها پیشنهاد شرکت در دورههای حرفهای هم برای افزایش دانش و تجربه شون میده"
در رابطه با پیگیری و استمرار نیز چنین روایتهایی وجود داشته است:
"من برای جذب شدن توی هلالاحمر چند بار فرم پر کردم اما هیچوقت بهت زنگ نمیزنند".
"من در پیج اینستا یکی از مؤسسات خیریه ثبتنام کردم و شماره دادم، نزدیک یک سال ولم نمیکردند که بیا جلسه داریم انقدر به من زنگ زدند که مجبورم کردند بعد از یک سال جلسشون برم و متقاعد شدم که بهشون کمک کنم."
بنابراین مدیریت کارآمد با اهداف و وظایف و برنامههای روشن و از سوی دیگر استمرار و پیگیری و مداومت برنامه از دیگر ویژگیهایی است که دانشجویان برای ترغیب به امور خیریه پیشنهاد دادهاند.
مشارکت طلبی دانشجویان در امور خیر
همانطور که در شکل بالا نشان داده شده است، هسته مرکزی این پژوهش بازمعنایی امور خیریه دانشگاهی (بهمثابه نهادینهسازی دانشگاهی مشارکت طلبی است) که ربط معناداری با کلیه مقولات این پژوهش دارد و فشرده تمام یافتههای این پژوهش است.
در این پژوهش ویژگیها و ترغیبکنندههای مشارکت طلبی دانشجویان در امور خیر با استفاده از روش کیفی و تکنیک مصاحبه عمیق بدست آمده است و به کمک نظریه داده بنیاد به الگویی از این مشارکت طلبی دست یافتهایم. پاسخگویان در این پژوهش 11 نفر از دانشجویان دختر یکی از دانشگاههای تهران بودهاند که تجربه مشارکت در امور خیریه داشتهاند.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که از نگاه پاسخگویان عواملی همچون ادغام امور خیریه با فعالیتهای دانشگاهی همچون تحقیقها و پژوهشهای کلاسی و تجربه امور خیریه در خلال مباحث علمی کلاسها، مشارکت اساتید برای ترغیب دانشجویان به امر خیر و شناسایی ذائقهها و علاقهمندیهای نسل جوان همچون رعایت اختصار و تعادل و تمرکز بر نتایج امور خیریه موجب مشارکت بیشتر دانشجویان در این امور خواهد شد.
این عوامل موجب اعتماد بیشتر دانشجویان و درگیری مضاعف آنها بهواسطه خواستهها و تاییدات دانشگاه و اساتید خواهد شد. از سوی دیگر توجه به عوامل زمینهسازی همچون نهادینهسازی و تجربه امور خیر در خانواده، عدم قطبی گرایی افکار و تأسیس نهاد امور خیریه در دانشگاه و عملکردهای مثبت دانشگاه میتواند زمینههای این فعالیت را ایجاد نماید.
بنا بر روایتهای دانشجویان نگرشهای فکری دوقطبی در دانشگاه، در اغلب موارد مانع جذب یکپارچه دانشجویان در زمینه امور خیریه میشود؛ حالآنکه جدا سازی فعالیتهای خیریه از تشکلهای دانشگاهی و در عوض ایجاد نهاد مستقل میتواند نقش مهمی بر کاهش تأثیر گرایشهای فکری بر افعال خیریه دانشجویی باشد.
از سوی دیگر دانشجویان بر این باورند که عملکردهای قانونی بخشهای اداری و سازمانی فرایند بیاعتمادی در دانشگاه را کاهش میدهد و این باور مطابق با نظریاتی است که در خصوص اعتمادسازی در جامعه مطرح شده است. اما برخی عوامل فرایند مشارکت طلبی دانشجویی را تسهیل میکنند.
شرایط مداخلهگر با تسهیل گری امور خیریه همچون راحتی و آماده بودن انجام امور خیریه و از سوی دیگر خصوصی بودن و عدم وابستگی مؤسسات است. در نهایت استراتژیهایی که دانشجویان برای جذب شدن به امور خیریه بیان نمودهاند، شامل استفاده از ابزارها و تکنولوژیهای فناورانه شامل کلیپها، تصاویر و پادکستها در جهت نشان دادن و آگاهی بیشتر مخاطبان با فعالیتهای خیرین و مؤسسات؛
به دلیل علاقهمندی و حضور بیشتر دانشجویان در فضاهای مجازی است و از طرف دیگر آگاهی دادن به دانشجویان در خصوص نحوه کمکرسانی و پیامدهای کمکرسانی میتواند فرایند اعتمادسازی را تقویت نماید؛ و آخر اینکه مدیریت فرایندی بهعنوان یک استراتژی میتواند با ارائه اهداف و برنامههای روشن، منظم و زمانبندی به امور خیریه دانشجویی جهت بدهد.
اما آنچه در عقبه این پیشنهادهای و ترغیبکنندهها وجود دارد به نظر میرسد که موضوع اعتمادسازی و روشن نمودن اهداف و نتایج امور خیریه است که اکثراً مورد غفلت واقع شده است و در این میان نهاد دانشگاه بهواسطه بیشترین تعاملات و تمرکز بر امور علمی و با استفاده از پشتوانههای علمی اساتید و دانشجویان میتواند در این زمینه موفق عمل نمایند.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "مشارکت دانشجویان در امور خیریه: واکاوی ویژگیها و نوآوریهای ترغیب کننده" نوشته "مهسا لاریجانی" است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده و در سیویلیکا منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید