سارا آقابابا در این باره میگوید: مشارکت اجتماعی زنان در قرن اخیر به صورت چشمگیری افزایش یافته است. با وجود پژوهش‌های متعدد خارجی، پرداختن به این موضوع در داخل کشور کمتر بوده است البته که همچنان پرسش‌هایی در این زمینه مطرح است.

این مقاله درصدد است با بررسی اسناد ثانویه به برخی از این پرسش‌ها پاسخ دهد:

1. زمینه مشارکت اجتماعی زنان و مبانی كمک زنان به مؤسسات خیریه چگونه است؛
2. انگیزه‌های زنان در کمک به خیریه‌های مرتبط با حوزه زنان چیست؟
3. موانع حمایت از زنان و دختران از طرف خود زنان چیست؟
4. فهرست موضوعات مرتبط با حوزه زنان کدم‌اند؟

برای مطالعه :

اهمیت داوطلبان امور خیریه، اهداف و انگیزه‌ آنها

جنبش‌ اجتماعی زنان قرن ۲۱

جنبش های اجتماعی زنان از قرن ۲۱ به پدیده معنی داری تبدیل شده است. در واقع مشارکت اجتماعی زنان در مقایسه با قرن گذشته به میزان چشمگیری افزایش یافته است.

یکی از این قبیل جنبش ها در موضوع امر خیر تبلور یافته است. در سال های اخیر کمک های خیریه با موضوعات زنان و دختران به حیطه فعالی برای جمع آوری کمک ها در سطوح فردی، بنیادها و شرکت ها تبدیل شده است.

در سطح فردی، نیکوکاران هریک، اهداکنندگان فعالی هستند که در بنیادهای خیریه زنان و سازمان های ارائه خدمت به زنان فعالیت می کنند.
برای نمونه، بیش از ۲۵۰ عضو از «زنان حرکت دهنده میلیونی»در جمع آوری بیش از ۶۰۰ میلیون دلار کمک برای موضوعاتی که زنان و دختران را تحت تأثیر قرار می دهند، مشارکت کرده اند. در واقع، تلاش های آنها بخشی از جنبش اجتماعی دستیابی به حقوق زنان و برابری جنسیتی به شمار می آید.

شواهد فزاینده ای حاکی از آن است که پرداختن به موضوع زنان موجی را میان خانوارها، جوامع و حتی کشورها، برای رشد این کمک ها برانگیخته است.

این در حالی است که زنان به عنوان قدرتمندترین موتور محرکه توسعه جهانی قلمداد شده اند و از پایه بدون حضور این نیمی از جمعیت، جامعه روی توسعه را به خود نخواهد دید و از توانایی هایشان محروم خواهد ماند.

در کشورهای توسعه یافته، بستر مناسبی برای حضور زنان در اجتماع فراهم شده است. برای نمونه در کشورهایی مانند کانادا و هلند سرمایه گذاری های گسترده در راستای توانمندسازی زنان صورت گرفته است و مؤسسات غیردولتی و خيرية فراوانی با حضور و مشارکت فعالانه زنان ایجاد شده اند.

امروزه بیش از ۱۰۰ صندوق در سرتاسر دنیا پژوهانه های پژوهشی را در حوزه های امنیت اقتصادی زنان، سلامت باروری و دیگر موضوعات مرتبط با این حیطه اعطا می کنند.

1. فقر آمار و اطلاعات در کشور

با وجود آنکه موضوعات و مرتبط با زنان و دختران به مباحث مهم پژوهش های سیاست گذاری های عمومی و توسعه جهانی تبدیل شده است؛ اما کمک های انسان دوستانه به زنان و دختران هنوز ابتر باقی مانده است. در این راستا اطلاعات اندکی در خصوص نیکوکارانی وجود دارد که خیریه های مرتبط باحوزه زنان را حمایت کرده اند.

این فقر آمار و اطلاعات در کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته، با وجود بستر ضعیف دانشی، بیشتر خودنمایی میکند.
در مجموع، در بیشتر پژوهش ها تمرکز بر نوع مؤسسه ها از قبیل آموزشی، خدمات انسانی، حوزه سلامت، محیط زیست، مذهب، هنر، فرهنگ و نظایر آن است و حوزه زنان و دختران کمتر مدنظر بوده است.

2. تفاوت‌های جنسیتی در امر خیر

با وجود این کم توجهی ها، همچنان کمک های با ارزشی از سراسر دنیا به این عرصه می شود؛ برای مثال، شبکه ملی صندوق های زنان با ۹ عضو، در سال ۲۰۰۰ میلادی تأسیس شده است و به ۴۲ عضو در سراسر دنیا در سال ۲۰۱۴ ارتقا یافته است، اما مرور متون امر خیر در سطح جهانی حاکی از تفاوت های جنسیتی در امر خیر است، به این مفهوم که زنان تمایل بیشتری به اهدا و کمک دارند، در حالی که مردان مبالغ بیشتری را به خیریه کمک می کنند.

همچنین یافته های پژوهش ها مبين أن است که زنان تمایل بیشتری به حضور و کمک در خیریه های مرتبط با سلامت دارند. موضوع جنسیت در امر خیر تا حدی دارای اهمیت است که گزارش شاخص جهانی بخشش، به تفکیک سن و جنسیت منتشر می شود.

در این گزارش حیطه کمک های مالی، کمک های داوطلبانه و کمک به افراد غریبه در ۱۴۵ کشور دنیا به تفصیل عرضه می شود. جدیدترین یافته های این مستند آشکار می کند که در کشورهایی که توسعه نیروی انسانی و همچنین برابری‌های جنسیتی در رده بالای جهانی قرار دارند، نظیر سوئد، نیوزیلند و نروژ، زنان تمایل بیشتری برای اهدای مالی داشته‌اند.

متأسفانه درجدیدترین رده بندی در سال ۲۰۱۸ ایران از رتبه ۱۷ به رتبه ۲۹ تنزل کرده است که احتمال می رود از علت های آن وضعیت اقتصادی و وضع تحریم ها باشد.

در مطالعات داخل کشور، از موضوع مشارکت زنان در امر خیر، پژوهشگران چندان اقبال نکرده اند؛ اما تاریخچه مطالعات این حوزه بیانگر آن است که ایجاد و گسترش موسسه‌های خیریه نوین در دوره مشروطه پایه‌گذاری شد و شمار زیادی از زنان با برپایی انجمن ها و جمعیت های مخصوص بانوان، موجودیت خود را در این دوران اعلام کردند.

3. مصادیق مشارکت خیریه‌ای

برخی پژوهش ها مشارکت های مذهبی و خیریه ای را به عنوان یکی از انواع مشارکت زنان در کشور معرفی کرده اند. در پژوهشی دیگر، مشارکت اجتماعی زنان و به ویژه مشارکت محلی و خیریهای ارتباط مستقیم و معناداری با رفاه اجتماعی خانواده داشته است.

در این مطالعه از مصادیق مشارکت خیریه ای فعالیت فرد در سازمان هایی نظیر کمیته امداد امام خمینی (ره) و اهدای صدقه، انفاق ، شرکت در جشن های نیکوکاری مانند جشن عاطفه ها و صندوق های قرض الحسنه و نظایر آن عنوان شده است.

آقابابا وهمکاران در مطالعه ای برای شناسایی نیکوکاران در نظام سلامت ایران اذعان کرده اند که جنسیت بالاترین امتیاز عامل غیرمالی در تشخیص ویژگی های نیکوکاران را به خود اختصاص داده است.

به این معنا که مهم ترین عامل در تحلیل عاملی برای کمک به مؤسسات خیریه در شناسایی خیران جنسیتشان بوده است. این مطالعه تحلیل کرده است که زنان تمایل بیشتری در کمک به مؤسسات خیریه حوزه سلامت نشان داده اند. از آنجایی که ورود محتوای علمی در گستره نیکوکاری بسیار کند به پیش رفته است، انتظار نمی رود در ارتباط نیکوکاری و زنان نیز با تورم مطالعات در داخل کشور روبرو باشیم.

روی هم رفته رویکرد زنان ایرانی نسبت به فعالیت در امر خیر مثبت است و مشارکت اجتماعی زنان در خیریه های مرتبط با زنان نیز چشمگیر است، به طوری که فعالیت داوطلبانه زنان در گزارش مرکز آمار ایران، سه برابر مردان ذکر شده است.

انگیزه اصلی برای کمک زنان به خیریه‌های حوزه زنان

بررسی انگیزه‌های اصلی برای ورود به این حوزه، راهنمای سیاستگذار و فعالان وادی نیکوکاری است.در مطالعات، به برخی از ریشه‌های آن پرداخته شده است:

1. پژوهش‌های گذشته انگیزه زنان آمریکایی و هلندی برای کمک به خیریه‌ها را احساس همدلی آنان عنوان کرده‌اند. این موضوع اخلاقی یکی از درگیری‌های ذهنی زنان به شمار می‌آید که سازوکارهای روان‌شناسانه دارد و موتور محرکه حمایت زنان از مؤسسات خیریه محسوب می‌شود. این موضوع تحت عنوان «لذت همدلی» هم معرفی می‌شود.

2. تمایل زنان به پراکنده کردن منابع مالی‌شان در میان سازمان‌های مختلف خیریه زنان یکی از انگیزه‌های آنها تلقی می‌شود که در نهایت دلیلی بر احساس همدلی آنهاست.

بیشتر بخوانید :

عوامل موثر بر مشارکت زنان در امور خیریه

3. کمک‌های خیریه براساس تجربه‌های شخصی به عنوان زن، یکی از انگیزاننده‌های کمک به شمار می‌آید. زنانی که دارای فرزند و به طور مشخص دختر هستند، انگیزه بیشتری برای حمایت از خیریه‌های حوزه زنان و تلاش برای رونق آنها دارند.

در واقع هدف آنها ساختن دنیایی بهتر برای دختران و حمایت از حقوق و فرصت‌های برابر برای دختران است. بسیاری از زنان تجربه‌های نابرابری‌های جنسیتی را به عنوان زن و مادر تجربه کرده‌اند؛ بنابراین بسیار تمایل دارند که به فرزندان خود فرصت‌های برابر بدهند. بیشتر زنان تجربه تبعیض را در مسیر شغلی خود تجربه کرده‌اند.

این تجربیات شامل دریافتی کمتر نسبت به مردان، فرصت‌های کمتر برای کسب موقعیت‌های شغلی و نقش‌های متفاوت در مسیر شغلی، در معرض رفتارهای متفاوت بودن نسبت به مردان و نظایر آن است.

4. اعتقاد زنان به رابطه بین حمایت از برابری زنان و پیشرفت اجتماعی، انگیزه‌ای برای ورود آنها به این حوزه است. به طور کلی زنان به موضوعات اجتماعی حساسیت بیشتری دارند و علاقه‌مندترند. بسیاری از زنان انگیزه خود را از حمایت خیریه‌های حیطه زنان، نیاز به داشتن فرصت‌های برابر در سطوح اجتماعی عنوان کرده‌اند که در حقیقت انعکاسی از باورهای زنان است.

به واقع بسیاری از زنان با هدف توانمندسازی و آموزش زنان برای کسب جایگاه اجتماعی بهتر، به این قبیل مؤسسات خیریه کمک میکنند.

5. درک اثربخشی سازمانی و رهبری، از محرک‌های مشارکت اجتماعی زنان در گستره نیکوکاری است. زمانی که زنان کارایی سازمانی را که به آن کمک کرده‌اند، به آشکار مشاهده میکنند و تغییر را در عملکرد آنها لمس می‌کنند، میزان کمک را افزایش می‌دهند.

ویژگی‌های سازمانی از انگیزاننده‌هایی است که مشارکت نیکوکاران زن را در طول زمان مداومت می‌بخشد.درواقع سازمان‌ها و رسالت آنها، رهبری شفاف، تعهد آنها به حمایت طلبی و باور به سازمانهای آینده، خود دلیلی بر حمایت از این خیریه‌ها است.

6. تفاوت میان انگیزه‌های دو جنس زن و مرد در اهدا و میزان آن به عوامل مختلفی همچون فرهنگ، میزان مشارکت زنان در جامعه، میزان استقلال زنان در جامعه، میزان آزادی زنان، همگامی زنان در رشد اقتصادی و به طور کلی ایجاد بستر مناسب برای فعالیت‌های اجتماعی آنها بستگی دارد.

موانع حضور و مشارکت زنان

پژوهش در خصوص رفتار مشارکتی،از جمله رفتار مشارکت اجتماعی، در زمینه‌هایی شامل موارد قانونی،عرفی،مکانی،زمانی و اقتصادی صورت می‌گیرد.

این زمینه‌ها می‌تواند نشان دهنده محدودیت‌ها و موانع مشارکت اجتماعی زنان باشند، همچنین می‌تواند تمایل به مشارکت یا تحقیق رفتار واقعی مشارکت را تحت تأثیر قرار دهند.

در این راستا محدودیت‌های ساختاری (شامل محدودیت‌های قانونی و...)، خانوادگی (امور خانوادگی و اقتصادی و کاری و ...) و سنتی ( موافق نبودن همسر یا پدر و...) از موانع مشارکت اجتماعی زنان عنوان شده است.

بیشتر، مشارکت و حضور زنان در خیریه‌هایی با موضوعات بیماری‌های زنان از قبیل پژوهش، تشخیص و حمایت از سرطان و بیماری‌های درمان ناپذیر، خشونت‌های خانگی، بیکاری زنان و بی‌خانمانی و نظیر آن نوعی فشار عصبی بر زنان ایجاد می‌کند. بنابراین این خود دلیلی برای کمرنگ شدن حضورزنان در این قبیل مؤسسات محسوب می‌شود.

متأسفانه انقياد، به معنی تحت قید و بند درآوردن، نیز یکی از موانع حضور زنان در مؤسسات خیریه و دریافت کمک از این مؤسسات به شمار می‌آید. نگرش جامعه و نیکوکاران و سازمان‌های حمایتی از زنان به عنوان عضو منفعل اقتصادی، یکی دیگر از موانع حضور در این مؤسسات وحتی دریافت حمایت از این قبیل مؤسسات است.

البته باید توجه کرد که برخی محدودیت‌های زیستی، همچون زمان بارداری، شیردهی و ... ، می‌تواند حضور تمام مدت زنان را با خلل مواجه سازد. در هر صورت حمایت‌های قانونی، فرهنگی و اجتماعی می‌تواند حضور پررنگ زنان را در اجتماع تسهیل کند و از سویی دیگر با برخی حمایت‌ها می‌توان نیروی نهفته زنان را به سمت کمک آنها به خیریه‌های مرتبط با زنان هدایت کرد.

فهرست موضوعات مرتبط با حوزه زنان

با توجه به شرایط کشورها و فرهنگ حاکم بر جامعه، انواع خیریه‌های مرتبط با حوزه زنان، با اهداف و کارکردهای گوناگون فعالیت می کنند. برخی از آنها با توجه به جمعیت هدف عبارت اند از :

1. خشونت‌های خانگی زنان؛

2. سلامت و درمان زنان؛

3. مراکز نگهداری و اسکان زنان؛

4. زنان مهاجر و پناهنده؛

5. قاچاق انسان و آزارهای جنسی و بهره‌برداری از زنان؛

6. توان‌بخشی مجرمان زن؛

7. برابری جنسیتی و حقوق زنان؛

8. حمایت طلبی برای حقوق جنسی و باروری زنان؛

9. خدمات عمومی سلامت (نظیر ارائه خدمات سلامت روان)؛

10. فرصت‌های اقتصادی برای زنان و دختران؛

11. آموزش و توانمندسازی زنان.

زنان سخاوتمندتر از مردان

یافته‌های اغلب پژوهش‌ها حاکی از آن است که زنان سخاوتمندتر از مردان هستند؛ اما جزئیات سایر ویژگی‌های جمعیت شناختی، مانند سن، میزان تحصیلات، وضعیت شغلی، میزان درآمد، وضعیت تأهل، تعداد فرزندان و برخی عامل‌های دیگر تأثیر بسزایی در میزان مشارکت زنان در امور خیریه دارد.

علاوه بر آن، بررسی انگیزه‌های اصلی برای ورود به این حوزه، می‌تواند چراغ راهنمای سیاست‌گذار و فعالان گستره نیکوکاری باشد. این در حالی است که بررسی موانع این مشارکت نیز تأثیر مطلوبی در مدیریت این وادی ایفا می‌کند.

در این راستا به نظر می‌رسد پژوهش‌هایی که بتواند عوامل تأثیرگذار بر مشارکت زنان در امور خیریه را تبیین کند، در داخل کشور ضروری است. با توجه به مطالعات انجام شده در خارج از کشور این عوامل می‌توانند در قالب عوامل فردی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بررسی شود.