یکی از مسائل مهم در گفتگوی مؤسسات (خیریه) با حامیان آنها باید تلاش برای تقویت یا برجسته‌سازی هویت افرادی باشد که از سازمان حمایت می‌کنند. اغلب این سؤال مطرح می‌شود که آیا یادآوری مداوم این نکته به اهداکنندگان که آنها یک «اهدا کننده» (donor) یا «داوطلب» (volunteer) هستند، ایده خوبی است یا خیر. 

اما پاسخ همیشه یکسان است: "مسلماً خیر"؛ علت این است که با زدن برچسب «حامی» (supporter) به افراد، شما صرفاً رابطه با طرف مقابل را براساس یک معامله یا داد و ستد تعریف می‌کنید که در این رابطه، طرف مقابل با عناوینی چون اهداکننده، حامی، داوطلب جمع‌آوری کمک‌های مالی و... توصیف می‌شود.

این در حالی است که این توصیف هرگز ارزش‌ها و باورهایی که فرد را در درجه نخست به همکاری با سازمان ترغیب کرده است، منعکس نمی‌کند و شما گویی در حال مقایسه یک فرد «اهدا کننده» با «قهرمان حیات وحش» هستید. خشک و عاری از احساس!
با کمال تأسف این توصیف اغلب برای حامیان استفاده می‌شود، اما آیا آنها صرفاً یک داوطلب جمع‌آوری کمک‌های مالی، اهداکننده تک‌دفعه‌ای، سالانه، مستمر، ماهانه یا یک اهداکننده بزرگ هستند و آیا این رابطه تنها مبتنی بر یک داد و ستد است؟

چرا فرد باید سازمان شما را انتخاب کند؟

چرا فرد باید سازمان شما را انتخاب کند؟

شاید عنوان کنید که نامگذاری یک فرد با عنوان «اهداکننده» یا «داوطلب» به بخشی از هویت وی که آن فرد را برای ادای دین به جامعه یا رفتاری به نفع اجتماع ترغیب می‌کند، اشاره دارد.

گرچه ممکن است حق با شما باشد، اما این سازمان‌تان را وارد رقابت با بیش از میلیون‌ها هدف و مأموریت سازمان‌های غیرانتفاعی دیگر - که از طریق آنها شخص می‌تواند احساس بزرگی خود را بروز دهد - می‌کند، اما چرا فرد باید سازمان شما را انتخاب کند؟ 

برای مطالعه :

بررسی آسیب‌ها و چالش‌‌های موسسات خیریه‌

ویژگی هویتی «اهداکننده» به طور مشخص هیچ ارتباطی با سازمان شما ندارد. معامله یا داد و ستد صرفاً باید نقطه شروع رابطه سازمان با حامی باشد و نه مهم‌ترین و اصلی‌ترین بخش آن. متأسفانه تنها حدود 20 درصد از اهداکنندگانی که برای بار نخست به سازمان کمک می‌کنند، برای دفعه دوم نیز چنین کاری را انجام می‌دهند. 

افزایش این تعداد مستلزم درک و شناخت ارزش‌ها و باورهایی است که به رفتار اولیه فرد منجر شده است. حامیان باید در مسیری قرار گیرند که هویت آنها در راستای اهداف سازمان تقویت شود. این یک استراتژی پیچیده است که به چیزی بیش از شناخت یک رابطه ساده‌ی معامله‌گونه با فرد نیاز دارد.

در واقع پیشنهاد می‌دهیم تمرکز خود را بر روی ارزش‌ها و باورهایی قرار دهید که اهداکننده می‌تواند از طریق تعامل با سازمان غیرانتفاعی آنها را بروز دهد. «فرانچسکو آمبروگتی» (Francesco Ambrogetti) در کتاب جدید خود (خواندن آن توصیه می‌شود) با عنوان «درگیر یک احساس» (Hooked on a Feeling) می‌نویسد:

"ما درگیر یک هدف هستیم و انتظار داریم که آن هدف ارزش‌ها و هویت‌هایی که برمی‌گزینیم و به آنها باور داریم را برآورده کند... ما می‌خواهیم همان چیزی باشیم که از آن حمایت می‌کنیم و واقعاً تغییر ایجاد کنیم."

چرا ساخت جوامع (عمدتاً مجازی) نقش مهمی در تقویت هویت یک حامی دارد؟

چرا ساخت جوامع (عمدتاً مجازی) نقش مهمی در تقویت هویت یک حامی دارد؟

یکی از مسائلی که هویت افراد را شکل می‌دهد، پیشینه‌ی تجربیات آنهاست. متأسفانه رویدادهایی که توسط سازمان غیرانتفاعی برپا می‌شوند، از نظر ایجاد فرصت‌ برای مشارکت‌کنندگان جهت ارتباط با سازمان و شکل‌گیری انواع تجربیات مثبت و تقویت‌کننده، ضعیف هستند.

این در حالی است که ساخت اجتماعی که در آن افراد بتوانند باورها و ارزش‌های مشترک خود با یک سازمان را بروز دهند، قضیه‌ای کاملاً متفاوت است. برای مثال انجمنی که در یک گروه فیس‌بوکی جهت یک رویداد ایجاد شده است را در نظر بگیرید.

طبق گزارش «GoodUnited» شرکت‌کنندگان در گروه به طور متوسط در طول هر رویداد 20 اقدام (کامنت‌گذاری یا ارسال پست) انجام می‌دهند. این یک نرخ تعامل و مشارکت بسیار بالاست و نشان می‌دهد که تجربه جمع‌آوری کمک حضوری (فیزیکی) را می‌توان به شکل عالی در فضای آنلاین نیز پیاده‌سازی کرد.

البته فواید بیشتر از این حرف‌هاست. وقتی یک شخص با افراد هم‌فکر و عقیده خود چت می‌کند، بیش از پیش احساس می‌کند که جزئی از جامعه سازمانی است. افرادی که مشارکت بیشتری دارند، تعهد سازمانی‌شان بالاتر است و به احتمال فراوان در رویدادهای جمع‌آوری کمک شرکت می‌کنند و حتی به شخصه بانی برگزاری رویدادهای مختلف می‌شوند.

بیشتر بخوانید :

ضرورت مدیریت داوطلبان در سازمان‌های غیرانتفاعی

علاوه بر تقویت هویت حامیان، مشارکت اجتماعی می‌تواند راهی برای سازمان‌های غیرانتفاعی جهت ایجاد شبکه‌های گسترده‌تر باشد. برای مثال پژوهش جدیدی از «OneCause» با عنوان «مطالعه تجربی نیکوکاری 2021» عنوان می‌کند:

"احتمال اینکه اهداکنندگان از طریق یک دوست، عضو خانواده یا همکار درباره یک فرصت نیکوکاری اجتماعی مطلع شوند، دو برابر احتمال خبردار شدن آنها از طریق یک سازمان غیرانتفاعی است."

این آمار به تنهایی گویای این است که آینده، در گروی ساخت محیط‌های اجتماعی است. مشارکت فعال در یک جامعه و احساس هویت به شکل دوجانبه تقویت می‌شوند. حاصل این چرخه‌ی بی عیب و نقص، ایجاد تعهد، ماندگاری طولانی و و ارزش طول عمر بالاست.

منبع: وبسایت nonprofitpro