سازمانهای خیریه در جامعه ایرانی از اهمیت زیادی برخوردارند. از منظر اجتماعی خیریهها محلی هستند که افرادی خیرخواه و نیکاندیش با تعاون و همکاری در انجام دادن کارهای نیک و امور خیرخواهانه و خداپسندانه انسانیت را در عمل به منصه ظهور میرسانند.
سازمانهای خیریه در کمک و دستگیری از خانوادههای بیسرپرست، نیازمندان و ایتام جامعه با سازمانهای حمایتی دولتی از قبیل کمیته امداد و بهزیستی دارای نقش مکمل میباشند.
همچنین سازمانهای خیریه در گسترش عدالت اجتماعی و جبرانکننده خدمات عمومی از قبیل ساخت مدرسه و بیمارستان و غیره دارای همافزایی با بخش دولتی میباشند که این خود موجب توجه حاکمیت به نقش سازنده آنها گردیده است.
از طرفی امروزه سازمانهای مردمنهاد دارای نقش مفید و سازنده در بسیاری امور گردیدهاند که یا از توان و حوصله بخش دولتی خارج است و یا اصولاً نیازمند ماهیت مردمی برای پیشبرد اهداف خود است. اموری مثل محیطزیست، گردشگری، صنایعدستی، ورزشی، آموزش، امور بانوان و کودکان، ازدواج و جوانان، مشاوره اجتماعی، حمایت از بیماران خاص و دهها مورد دیگر که امروزه با نام سازمانهای مردمنهاد فعالیت میکنند؛ دارای شاکلهای غیردولتی و مردمی هستند و نقش مهمی در پویایی و سرزندگی جامعه ایفا میکنند.
اما علیرغم این گستردگی خدمات؛ خیریهها و سمنها با مشکلات مالی در زمینه تأمین هزینهها و حمایتهای مالی برای تحقق اهداف و برنامههای خود مواجه بودهاند. بسیاری از مؤسسات غیرانتفاعی در شناخت این موضوع مشکل دارند که چه مقدار پول در دسترس دارند و چگونه آن مقدار پول را برای سرمایه گذاری بلندمدت، مدیریت کنند.
خیریهها و سمنها بهطور عمده وابسته به خیرین سرشناس شهر خود هستند که اولاً از وضعیت مالی خوبی برخوردار باشند ثانیاً نسبت به مدیران خیریهها و سمنها دارای شناخت و اعتماد داشته باشند تا از برنامههای آنها حمایت کنند. در این حالت اولویت برنامه ها را مدیران سمنها و اهداف خیریهها تعیین نمیکند بلکه خیرین تعیین میکنند.
در حالی مؤسسات غیرانتفاعی عمدتاً به وسیله کمک های مالی، اوقاف و سرمایه گذاری دولت، تأمین مالی میشوند که اکثر اهداکنندگان، بهجای تمرکز روی کل موسسه به عنوان یک کلیت واحد، روی پروژه ها و موارد خاص متمرکز هستند.
علاوه بر این روشهایی مثل جمعآوری کمکهای مردمی، جذب خیرات و نذورات و وجوهات شرعی هم ازجمله منابعی هستند که بهصورت سنتی مورد استفاده این سازمانها است. اما وضعیت با پدیدار شدن بحرانهای اقتصادی و ناتوانی خیرین در حمایت از خیریهها و ناتوانی اعضای سمنها در تأمین هزینهها شدت مییابد و درنتیجه منجر به کاهش فعالیتها و یا ناتمام ماندن پروژههای در دست اقدام میگردد.
درنتیجه یافتن روشهای دیگر برای تأمین مالی مثل راهاندازی کسب وکار برای رسیدن به درآمد و استقلال مالی هم موردتوجه آنها قرار میگیرد.
برای مطالعه :
بهطورکلی در این شرایط خیریهها و سازمانهای مردمنهاد میتوانند از دو راه برای تأمین مالی و جلوگیری از اخلال در اهداف و برنامههای خود استفاده کنند:
1. کاهش هزینهها و انجام امور بر اساس اولویت و ضرورت
2. رسیدن به روشهای متنوعتر برای تأمین مالی و افزایش درآمد.
اما این کاهش هزینههای جاری گاهی به قیمت ایجاد فشار به سطوح پایین سازمان از قبیل کارمندان و رویههای کنترل است که خود عامل کاهش بهرهوری و تنزل عملکرد است و در بلندمدت موجب ضربه به سمنهاست. فشار وارده از جانب کمک کنندگان و گروههای نظارتی برای بیشینه سازی مصارف مربوط به مأموریتهای موسسه و محدودسازی هزینه های سربار به سطوح بسیار پایین غیرواقعی، در درازمدت، مضر خواهد بود.
بهاینترتیب، سرمایه گذاری ناکافی در هزینه های اداری و اجرایی (مانند کنترلهای داخلی)، میتواند نهایتاً عواقب منفی بر فعالیتهای مربوط به مأموریت موسسه داشته باشد.
روشن است که بهترین راهبرد ایجاد روشی تلفیقی و متعادل از هر دو راه بهینه سازی هزینه ها و درآمدزایی است. بهعبارتدیگر، همزمان با اولویتبندی و انجام کارها بر اساس ضرورت و اهمیت و کاهش هزینه ها و حذف موارد غیرضروری، منابع تأمین مالی و درآمدی نیز باید متنوع و در دسترس باشند تا هزینه های موردنیاز تأمین و اهداف مندرج در رسالت آنها تأمین شود.
مباحث مربوط به تأمین مالی برای ادامه فعالیت و جذب کمک از خیرین یکی از موضوعات راهبردی در مدیریت سازمانهای مردمنهاد و خیریهها است. پژوهش علمی دراینباره بخصوص در شرایط مالی کنونی که به خاطر وضع تحریمهای آمریکا علیه ایران، منابع مالی سنتی خیریهها و سمنها دچار تنگنا گردیده، امری ضروری است.
تأمین مالی در مؤسسات خیریه
«تأمین مالی در مؤسسات خیریه: صکوک» مقالهای است که توسط پیمان ایمان زاده و آریا امین پور در سال 1393 منتشر شده است. این مقاله پیشینه شیوه تأمین مالی اسلامی در ایجاد پل ارتباطی بین بازار سرمایه و فعالان اقتصادی در کشورهای اسلامی ازجمله مالزی را بررسی میکند و با اکتشاف مفاهیم نظری و عملی در مبحث تأمین مالی اسلامی صکوک، سازوکارهای تأمین مالی مؤسسات خیریه به شیوههای تأمین مالی با استفاده از صکوک میپردازد.
این مقاله نشان میدهد که صکوک دارای مزیتهای زیادی ازجمله کاهش نابسامانی رایج در بازارهای مالی، تعدد راههای تأمین مالی و عدم وابستگی به یک مسیر تأمین مالی، کسب تعهدات درآمدی و همزمان سازی پرداختهای مالی است و آثار تخریبی رایج بازارهای سرمایه ازجمله نوسانات در تکانههای مالی و دیگر بیثباتیهای رایج بازارهای مالی را ندارد.
به پیشنهاد پژوهشگران این مقاله استفاده از شیوه تأمین مالی اسلامی صکوک یک راهحل مناسب برای حمایت از مؤسسات خیریه است که در آن خوداتکایی، پرورش و تقویت این مؤسسات در کنار حفظ کرامت انسانی آنها تأمین میشود.
«تأمین مالی جمعی، الگویی مناسب جهت جذب مشارکتهای خیرین» عنوان مقالهای است که توسط حسین حسنزاده سروستانی، مهدی حاجی رستملو و مهدی تمییزی فر در سال 1395 انجام شده است. این تحقیق در ابتدا به بررسی شیوه تأمین مالی جمعی در بستر شبکههای اجتماعی میپردازد و سپس به نحوه استفاده از این ظرفیت برای استفاده در نهادهای خیریه و جذب مشارکتهای خیرین میپردازد.
این مقاله مدلهای مختلف تأمین مالی جمعی را برمیشمارد: اهداء، پاداش، پیشخرید، استقراض و سهام یا مشارکت در سود و زیان.
نویسندگان این مقاله معتقدند که با استفاده از برخی از این مدلها بهویژه مدل اهدایی و پاداش میتوان به تأمین مالی جمعی امور خیریه پرداخت. به پیشنهاد محققان سازمانهای خیریه میتوانند با ایجاد و استفاده از پلتفرمهای تأمین مالی جمعی، پروژههای در حال انجام و نیازهای جامعه مورد هدفشان را بهصورت واضح در معرض عموم جامعه قرار دهند و منابع مالی برای انجام آن پروژهها را از عموم مردم تأمین کنند.
به اعتقاد محققین شیوه تأمین مالی جمعی بهاینعلت که برخلاف شیوههای سنتی جمعآوری سرمایههای کلان از تعدادی محدود از خیرین و واقفین، تعداد زیادی از مردم و خیرین خرد را درگیر جمعآوری کمک برای کمک به خیریهها میکند منجر به گسترش فرهنگ انفاق و بخشش در عموم جامعه میگردد.
بیشتر بخوانید :
شیوههای تأمین مالی برای سازمانهای مردمنهاد و خیریه
1. دریافت حق عضویت از اعضا. مبلغی که سمنها و خیریهها بابت عضویت اعضای خود از آنها اخذ میکنند. این مبلغ میتواند سالانه و یا بر مبنای تحقق هدفی خاص و یا انجام طرح و پروژهای خاص باشد.
2. دریافت بودجه از دولت. مبلغی که سمنها و خیریهها از نهادهای دولتی بابت رسیدن به اهداف خود میگیرند. تسهیلات در نظر گرفتهشده در قانون برای فعالیتهای سمنها و خیریهها هم شامل این دستهبندی است.
3. تأمین مشارکتی هزینهها. در این شیوه سمنها با جذب حامیان مالی یا با مشارکت با نهادهای دولتی و خصوصی به انجام طرحها و پروژههای خود مبادرت میورزند. در این شیوه نهتنها هزینه تمام یا بخشی از تحقق اهداف خود را تأمین میکنند بلکه در برخی موارد موجب درآمدزایی نیز میشوند.
4. استفاده از افراد متخصص جذب (رایزن جذب). افرادی بهعنوان معرف فعالیتها و طرحهای سمنها و خیریهها هستند که تنها وظیفه تخصصی تشریح فعالیتهای سمنها را عهدهدار هستند. این افراد با تشریح شفاف پروژهها و اهداف سمنها و خیریهها به اقناع و جذب خیرین مشتاق به مشارکت در طرحها میپردازند.
5. خیرین متمول و عمده. خیرینی که از تمکن مالی برخوردارند و بهقصد ایجاد یک باقیاتالصالحات برای خود و برای انجام یک مسئولیت اجتماعی مبالغ زیادی را به معمولاً به خیریهها پرداخت میکنند و یا از یک یا چند خیریه بهصورت مستمر پشتیبانی میکنند.
جلب اعتماد و حمایت این افراد برای سمنها و خیریهها موجب تأمین بخش قابلملاحظهای اعتبارات است.
6. تأسیس صندوق مالی حمایت از خیریهها. برای حمایت کردن و یاریرساندن به سمنها و خیریهها لازم است که صندوق مالی تأسیس گردد و از آنها در قالب اعطای وام و تسهیلات و ضمانتنامههای بانکی حمایت کند.
7. جمعآوری کمکهای خرد. بهصورت قابل مشخصی عامه مردم تمایل دارند که در بسیاری از برنامههای عامالمنفعه و همچنین خیریهای مشارکت کنند. و قسمتی از هزینههای مربوط به آن را پرداخت کنند.
بهمنظور تسهیل در انجام این کار باید شرایط انجام هر چه راحتتر و دسترس تر این کار فراهم شود. ارائه صندوقها، تعیین حساب بانکی و درگاه پرداخت اینترنتی، راهاندازی اپلیکیشن موبایلی و کمپینهای کراودفاندینگ و ... ازایندست اقدامات است.
8. استفاده از وجوهات شرعی. هماکنون استفاده از وجوهات شرعی برای امور خیریه حمایتی و پوششی امری پذیرفتهشده و در حال اجراست. به همین ترتیب میتوان برای سمنهای مختلفی از قبیل سمنهای آموزشی، سمنهای درمانی و ... از وجوهات شرعی با کسب تأیید مراجع استفاده کرد.
با ایجاد وقف تخصصی مثل وقف علمی آموزشی و وقف سلامتی میتوان برای سمنهای تخصصی فعال د حوزههای نامبرده شده منابع تأمین مالی ایجاد کرد.
9. کارآفرینی و ایجاد شغل برای مددجویان. بهمنظور تأمین مالی سمنها و رسیدن به استقلال مالی و کاهش وابستگی به منابع مالی خارج از سازمان، خیریهها باید به سمت کارآفرینی و ایجاد بنگاههای اقتصادی و کسبوکارهای سودآور بروند، تا هم خود به درآمد پایدار درونی و بینیازی از کمکهای بیرونی برسند و هم مددجویان آنها به استقلال مالی و خودکفایی و بینیازی از حمایت مالی خیریهها برسند.
10. درآمدزایی. به علت متأثر بودن منابع مالی تأمینشده از جانب خیرین به وضعیت اقتصادی و همچنین مبهم بودن میزان جذب منابع مالی از مردم و خیرین، لازم است که سمنها و مخصوصاً خیریهها به دنبال ایجاد منابع درآمدی پایدار برای خود باشند. این منبع درآمدی میتواند ایجاد یک کسبوکار، شراکت در یک کسبوکار، سرمایهگذاری در بورس و یا درآمد مستقل دیگری باشد.
11. فروش محصولات. محصولات تولیدشده توسط تولیدی خود خیریه و یا تولیدشده توسط اعضای سمن و یا محصولات تولیدشده توسط مددجویان که توسط خیریه به فروش میرسد و برای سمن و خیریه و اعضا و مددجویان درآمدزایی میکند.
12. فروش خدمات. سمنها در بسیاری مواقع دارای کارشناسان و نیروهای متخصصی هستند که توانایی انجام پروژههای تخصصی را دارند. همچنین برگزاری دورهها و کارگاههای تخصصی و انتقال تجربیات میتواند بهعنوان یکی از منابع مالی این سمنها تلقی گردد.
13. اجاره و فروش داراییها. سمنها و خیریهها میتوانند از راه اجاره دادن املاک بلااستفاده خود بهعنوان منبع درآمد استفاده کنند.
خیریه ها و سمن ها در ایران
خیریهها و سمنها در ایران وظایف مختلفی را بر عهده دارند و نقشهای گوناگونی را در ساختار اجتماعی ایران بازی میکنند. خیریهها و سمنها نقش حمایتگری از زنان بیسرپرست و ایتام و نیازمندان را دارند، در شهرهای کوچک و بزرگ کشور به ساخت مدرسه و بیمارستان و درمانگاه میپردازند، جاذبههای گردشگری شهرها و روستاها را به هموطنان معرفی میکنند، از محیطزیست و گونههای جانوری و گیاهی مراقبت میکنند، با تشکیل گروههای ورزشی و ایجاد فضای بانشاط فرهنگ ورزش کردن موجب تن درستی و سلامتی جامعه میگردند.
با ایجاد سمنهای مشاورهای و خدمات اجتماعی، موجب سلامت روانی و کاهش آسیبهای اجتماعی در جامعه میشوند، با تشکیل گروههای ادبی و هنری موجب اعتلای فرهنگ و ادب میگردند، با سرکشی به مناطق محروم ایران موجب اعطای کمکهای آموزشی و بهداشتی به هموطنان میگردند و دهها فعالیت دیگر که در یککلام میتوان از آن بهعنوان پویا کردن جامعه و بانشاط کردن حیات اجتماعی نام برد.
خیریهها و سمنها که دارای چنین حضور مؤثر در ساحت جامعه هستند نباید دغدغهای برای مسائل مالی و تأمین هزینههای خود داشته باشند. ازاینرو، جستجو، انتخاب و بهکارگیری شیوهای تأمین مالی برای آنها ضروری و برای نشاط و سلامت جامعه حیاتی است. برای دستیابی به این هدف، پژوهش حاضر، با هدف«شناسایی شیوههای تأمین و جذب مشارکت مالی برای خیریهها و سمنها» صورت پذیرفت.
شیوههای تأمین بودجه
منظور شیوههایی است که در آنها خیریهها و سمنها بدون فعالیت تجاری و یا ارائه خدمات، به منابع مالی دست مییابد. این شیوهها غالباً همان شیوههای شناختهشده و سنتی تأمین مالی برای خیریهها و سمنهاست که شامل مساعدت و کمک دولتی، خیرین عمده و جمعآوری کمکهای خرد میشود.
شیوهای درآمدزایی
این شیوها که اخیراً موردتوجه خیریهها و سمنها قرار گرفته است شامل شیوههایی است که موجب استقلال مالی آنها میشود و آنها را از نوسانات کمکهای خیرین و تحت تأثیر قرار گرفتن اقداماتشان از این کموزیادی نجات میدهد.
هزینه جمع آوری کمکهای مردمی و عمر موسسه غیرانتفاعی با حمایتهای عمومی از موسسه، ارتباط مستقیم دارند و در مقابل، ارتباط ارزش موسسه با حمایتهای عمومی از آن، منفی است. ایجاد کسب و کار، فروش محصولات، فروش خدمات و اجاره دادن املاک از جمله شیوههای درآمدزایی است که در نتایج تحقیق به دست آمد.
شیوههای همگون و ناهمگون
استفاده از راهبردهاي تنوع، در ميان شرکتها و سازمانها بهمنظور گسترش دامنه نفوذ خود و همچنين افزايش دسترسي به منابع مالي، به امري رايج تبديل شده است. همانگونه که ديوید در کتاب خود، مديريت استراتژيک، میآورد؛ راهبردهاي سهگانه تنوع، بخشي از 13 راهبرد مرسومي هستند که صنايع، شرکتها، سازمانها و بهطورکلی هر مجموعهای میتواند براي بهبود عملکرد خود در زمینههای گوناگون از آنها استفاده کند.
راهبردهاي تنوع عبارتاند از: تنوع افقي، تنوع همگون و تنوع ناهمگون. براين اساس، منظور از شیوههای همگون شیوههایي است که خیریهها سمنها میتوانند از طريق فعالیتهای مرتبط با هدف و مأموريت خود، محصولات و خدماتي را توليد و به بازار ارائه کنند و از اين طریق به کسب درآمد بپردازند.
برای مثال سمنهای آموزشی و مشاوره با برگزاری کارگاههای آموزشی و ارائه مشاوره خانواده و مشاوره تحصیلی و همچنین سمنهای علمی و تخصصی با پذیرش و انجام پروژه برای نهادهای دولتی و خصوصی، از این نوع شیوههای همگون برای درآمدزایی استفاده میکنند.
اما در مقابل، خیریهها و سمنها میتوانند بنا به شرایط با انجام فعالیتهای خلاقانه و بیربط به فعالیت اصلی خود، منابع مالی جدیدی برای خود ایجاد کنند. ایجاد نمایشگاه و برگزاری جشن و مراسمهای مختلف ازجمله شیوههای ناهمگون است.
سخن آخر اینکه سمنها و خیریهها از این منظر که فرصتی فراهم میآورند تا عموم جامعه به شکل حمایتهای خرد و کلان به آنها جلوههایی از انسانیت را در جامعه ترسیم کنند و حس نوعدوستی و مسئولیت اجتماعی و کمک به افراد را در خودشان ارضا کنند نقش مثبت و مفیدی دارند، اما آنها با گذشت چند سال از زمان تأسیس شان و کسب تجربه درمییابند که نمیتوانند تا همیشه منتظر دریافت کمک از دیگران بمانند و باید برای تحقق اهداف و برنامههایشان به سمت درآمدزایی و استقلال مالی بروند.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "شناسایی شیوههای تأمین و جذب مشارکت مالی برای سازمانهای خیریه و مردمنهاد" نوشته "امیرحسین رمضانی بیدگلی" و "محمدحامد روحانی" است که در همایش خیرماندگار شرکت کرده و در سیویلیکا منتشر شده است.
دیدگاه خود را بنویسید